Review
چكيده
در اين پژوهش ميزان خود ـ استنادي در مقالههاي منتشر شده در دو نشرية «فصلنامه كتاب» و «فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني» بين سالهاي 1382 تا 1386 بر اساس پايگاه گزارشهاي استنادي نشريههاي فارسي پايگاه استنادي علوم جهان اسلام مقايسه ميشود. همچنين، شاخصهايي همچون تعداد خود - استنادي نويسنده، درصد خود- استنادي نويسنده، ميزان مقالههاي داراي خود- استنادي نويسنده، همچنين نوع مدرك خود استناد شده در هر نشريه، عمر خود - استنادي در هر نشريه و نرخ خود - استنادي مجله و ضريب تأثير نشريهها قبل و پس از حذف خود - استنادي و عملكرد مجلهها پس از حذف خود - استنادي محاسبه شده است. نتايج نشان داد ميزان خود – استنادي در دو نشريه در سالهاي مورد بررسي نسبتاً پايين است. در كل، فصلنامة كتابداري و اطلاعرساني نسبت به فصلنامه كتاب ، خود - استنادي نويسنده بيشتري دارد اما در مورد خود - استنادي مجله تا سال 1385 فصلنامه كتاب نرخ خود - استنادي بالاتري را نشان ميدهد. اين ميزان در سال 1386 براي فصلنامه كتابداري و اطلاع رساني نسبت به فصلنامه كتاب بيشتر است. از ديگر نتايج پژوهش اين است كه خود - استنادي باعث افزايش ضريب تأثير شده و رتبه مجله پس از حذف خود- استنادي تغيير ميكند.
كليدواژهها: خود- استنادي، فصلنامه كتاب، فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني، پايگاه گزارشهاي استنادي نشريههاي فارسي، پايگاه استنادي علوم جهان اسلام
مقدمه
استناد به معناي سند قرار دادن چيزي، تكيه بر چيزي كردن، يا سخني را سند قرار دادن ميباشد و بيانگر نوعي استفاده از دانش پيشين است (مديراماني، 1381).
تحليل استنادي بخشي از كتاب سنجي است كه به ارتباط ميان مدارك ارجاعي و منبع استنادكننده مي پردازد. روند موضوعي، الگوهاي استنادي بين رشتهاي، تاريخ استناد، استناد گروهي، و خود - استنادي از جمله مواردي است كه در مطالعات استنادي مورد توجه قرار گرفتهاند (شهرياري و افقهي، 1386). «گارفيلد»[1] بُعد تازهاي از تحليل استنادي را مطرح و نمايه استنادي علوم را بررسي كرد و با بررسي اين منبع كمنظير، تحرك تازه اي را ايجاد نمود. وي روشهاي اندازهگيري ديگري مانند ضريب تأثير[2] و شاخص نزديكي را در مجلههاي علمي مطرح كرد.
«ضريب تأثير» كه به عنوان يكي از مهمترين ابزارهاي سنجش مجلههاي علمي پذيرفته شده، عبارت است از نسبت تعداد استنادهاي تعلق گرفته به مجله در دو سال قبل، به تعداد مقالههاي دو سال گذشتة آن نشريه، در يك سال مشخص.
روشن است كه تعدادي از استنادها را خود- استنادي[3] تشكيل ميدهد. «ديوداتو»[4]در تعريف خود- استنادي چنين عنوانميكند: رفتاري كه در آن، مؤلف اثر به مدرك يا مداركي از خود استناد مي كند (يكي بودن مؤلف در مدرك استناد كننده و استنادشونده). اين اصطلاح برخي اوقات تنها براي مواردي استفاده مي شود كه فرد تنها مؤلف و يا اولين نويسنده آن مدرك باشد (ديوداتو، 1994).
خود- استنادي با معاني مختلفي استفاده شده است. ارجاع به مقالههاي منتشر شده در مجله اي كه مقاله استنادكننده در آن چاپ شده « خود- استنادي مجله[5]» خوانده ميشود. اگر مقالة استنادكننده يك يا چند نويسندة مشترك با مقالة استناد شونده داشته باشد، اين خصيصه به عنوان «خود - استنادي» تعريف مي شود.استنادهاي مقالههاي تأليفي افراد به سازماني كه در آن كار مي كنند نيز « خود- استنادي سازماني»[6] ناميده ميشود (روسو و اگه[7]، 1990). انواع ديگري از خود- استنادي عنوان شده كه كمتر به آنها پرداخته شده است. به عنوان مثال، «خود- استنادي زباني»[8] كه نشان از استناد مؤلف يا مؤلفان به آثار زبان مادري دارد، يا استناد به مدارك حوزة مورد مطالعه كه آن را «خود- استنادي رشتهاي»[9] مينامند و «خود- استنادي صفحه وب»[10] كه بيانگر استناد به صفحات وب نويسنده يا نويسندگان است (روسو، 1999).
پايگاه استنادي علوم جهان اسلام (ISC)[11]
گزارشهاي استنادي نشريهها[12](JCR) از محصولات تامسون - رويترز [13]كه در سال 1975 منتشر شد، به عنوان منبعي براي ارزيابي مجلهها در سطح جهان مورد استفادة محققان، كتابداران و ناشران قرار مي گيرد، اما به علت سوگيري نسبت به زبان انگليسي مورد انتقاد است. از اين رو، اين موضوع باعث شده تا در كشورهاي مختلف، مجلههاي غيرانگليسي زبان فرصت نمايه شدن در پايگاه استنادي نشريهها را نداشته باشند.
پايگاه استنادي علوم جهان اسلام (ISC)توسط مركز منطقه اي اطلاعرساني علوم و فناوري تهيه شده و يك نظام استنادي در سطح كشورهاي اسلامي است. بعد از ايالات متحده كه 60 سال در مطالعات استنادي تجربه دارد، جمهوري اسلامي ايران پس از شركتهاي تامسون – رويترز و اسكوپوس[14]، سومين نظام استنادي را در سطح بين المللي راه اندازي نموده است.
پديدة مجلههاي فارسي به خاطر نبود مطالعات عميق و گسترده در ابعاد مختلف آن، پديدة ناشناختهاي است. نظر به تأسيس پايگاه استنادي علوم جهان اسلام در مركز منطقهاي اطلاعرساني علوم و فناوري، اكنون اين فرصت به دست آمده تا شناخت مجلههاي فارسي از ابعاد مختلف بويژه علمسنجي ميسر شود.
ISC بر اساس سياستهاي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در طي مراحل زير به توسعة خود ادامه ميدهد:
1- مجلههاي فارسي
2- مجلههاي انگليسي ايران و ساير كشورهاي اسلامي
3- مجلههاي عربي كشورهاي اسلامي
4- زبانهايي مانند تركي، اندونزيايي، مالزيايي، فرانسوي و ... كشورهاي اسلامي.
در حقيقت ISC با استفاده از اطلاعات جمعآوري شده از نشريههاي معتبر فارسي، به تحليل محتوا، ارزيابي مجلهها و رتبهبندي مؤسسات علمي و نويسندگان در سطح ملي مي پردازد. معيارهاي علمسنجي بر اساس قوانين علمي پايهگذاري شده، از اين رو فرآوردههاي علمي ISC برابر با فرآوردههايي است كه توسط تامسون – رويترز در سطح جهان توليد ميشود، با اين تفاوت كه اين فرآوردهها براي زبان فارسي و كشورهاي اسلامي طراحي و بوميسازي شده اند. برخي از توليداتISCبراي نشريههاي معتبر فارسي كه در مركز منطقهاي اطلاعرساني علوم و فناوري تهيه و يا در دست تهيه ميباشند، به قرار زير است:
گزارشهاي استنادي نشريههاي فارسي[15]، نمايه استنادي علوم ايران[16]، طلايهداران علم ايران[17]، فهرست مندرجات جاري فارسي[18]، پايگاه استنادي برترين همايشهاي علمي فارسي[19]، نظام شاخصهاي عملكردي نشريههاي فارسي[20]، تحليل پايگاه دادههاي نشريههاي فارسي.[21]
گزارشهاي استنادي نشريههاي فارسي، از نخستين پايگاههاي ايجاد شده در پايگاه استنادي علوم جهان اسلام است. هدف از ايجاد اين پايگاه، بررسي مجله هاي فارسي و رتبهبندي آنها بر اساس مطالعات استنادي است. گزارشهاي استنادي نشريههاي فارسي، ابزاري است دقيق براي ارزيابي بسترهاي علمي در قلمروِ نشريهها، و عمده مخاطبان اين پايگاه را جوامع و اجتماعات علمي در سطح ملي تشكيل ميدهند. اين پايگاه يك طرح پيوسته و مداوم است كه ركوردهاي اطلاعاتي نشريههاي معتبر فارسي را از سال 1378 پوشش داده است.
مبناي كار گزارشهاي استنادي نشريههاي فارسي، بررسي مجلهها در يك سال شمسي است. بنابراين، منطبق با معيارهاي موجود، وضعيت هر مجله در سالهاي مختلف بررسي و سير صعودي يا نزولي ميزان استفاده از آن مشخص مي گردد. بر اين اساس، ناشران مجلهها ميتوانند مجله خود را در مقايسه با ساير مجلهها در همان حوزة موضوعي مقايسه كنند. به عبارت ديگر، هدفي كه گزارشهاي استنادي نشريههاي فارسي دنبال مينمايد، اين موضوع مهم است كه يك مجله چقدر به دفعات از سوي مجلههاي ديگر مورد استناد و استفاده قرار ميگيرد (مهراد و مقصودي دريه، 1387).
بيان مسئله
با وجود آنكه تعدادي از استنادها را خود- استنادي مجله و مؤلف تشكيل مي دهد و وجود خود - استنادي در مجلههاي يك حوزة خاص موضوعي به خاطر تازگي و منحصر به فرد بودن موضوعات امري اجتنابناپذير است، مجلههايي هستند كه نرخ خود- استنادي در ميان كل استنادها در صد بالايي را به خود اختصاص مي دهد و چون براي محاسبة ضريب تأثير از استناد استفاده مي شود و گروه هاي مختلفي از قبيل ناشران، سردبيران، كتابداران و مؤلفان براي تعيين رتبه مجله در يك حوزه خاص از ضريب تأثير استفاده ميكنند، اين باعث ميشود تا مجله در جاي واقعي خود قرار نگيرد و مؤلف نيز جزء پراستنادترينها قرار بگيرد. بنابراين، بررسي ميزان خود- استنادي و تعيين ضريب تأثير بدون خود- استنادي، ضروري است.
هدفهاي پژوهش
هدف از پژوهش حاضر 1- تعيين خود- استنادي مجله 2- خود-استنادي مؤلف و 3- تشخيص همبستگي ميان ضريب تأثير مجله و خود - استنادي در دو نشرية «فصلنامه كتاب» و «فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني» (طي سالهاي 1382-1386) ميباشد. بديهي است، درصدي از كل استنادها شامل خود- استنادي مجله و مؤلف است. چنانچه اين موضوع در حد زياد باشد، باعث ميشود رتبه مجله در سطح بالا قرار گيرد و مؤلف در بعضي موارد جزء پراستنادترينها باشد. هدف از استناد به انتشارات پيشين، علاوه بر صحّت موضوع مورد بررسي، مرتبط بودن منبع مورد استناد با نتايج تحقيق جاري است. چنانچه مؤلفي بيش از حد به خود استناد كند، نشان دهندة دو مورد است: يكي اينكه او تنها متخصص حوزه در دست تحقيق است و يا اينكه به دلايل گوناگون علاقه به افزايش استناد به نوشتههاي پيشين خود دارد. در اين صورت، احتمالاً نتايج حاصل در تعيين ضريب تأثير خالي از سوگيري نخواهد بود. بررسي حاضر، تعيين همبستگي بين ضريب تأثير مجله و ميزان خود استنادي را دنبال مي كند و چنانچه ميزان خود - استنادي مجلهاي بالاتر از 20% باشد، سردبيران بايد در سياست پذيرش مقالهها تجديد نظر كنند.
پيشينة پژوهش
«شهرياري و افقهي»(1386) در مقالهاي با عنوان « خود- استنادي در مجلههاي علوم اطلاعرساني و فصلنامهكتاب (1384-1383)» شاخصهايي چون تعداد خود- استنادي، ميزان خود - استنادي، ميزان مقالههاي داراي خود– استنادي را بررسي كردند. نتايج نشان داد تفاوت چنداني در ميزان خود- استنادي بين دو نشريه مشاهده نمي شود. ميزان خود- استنادي با نشريه رابطهاي ندارد، اما رتبه علمي در ميزان خود- استنادي، نوع مدرك خوداستناد شده، و عمر خوداستنادها با نشريه رابطه دارند.
«قانع» (1386) درمطالعهاي، خود - استنادي مجلههاي حوزة علوم پزشكي منتشر شده در سال 1384 با استفاده از گزارشهاي استنادي نشريههاي فارسي را بررسي نمود. نتايج نشان داد رابطه معناداري در سطح (01/0) بين ضريب تأثير و نرخ خود - استنادي وجود دارد ( 085/0(r=. ضريب همبستگي پيرسون رابطة معناداري بين ضريب تأثير و خود- استنادي مجله نشان داد و همچنين رابطة معناداري بين ضريب تأثير و خود- استنادي مؤلف وجود دارد. اين تحقيق همچنين نشان داد 85% مجلههاي فارسي حوزه پزشكي با نرخ 5/61% خود - استنادي، منتشر مي شوند. ضريب تأثير 6/58% از مجلهها صفر شده است كه نشان دهندة تمايل زياد بعضي از نويسندگان به خود - استنادي است. تعداد مقالهها تأثيري در ضريب تأثير مجله (201/0- = r) و ضريب تأثير بدون خود – استنادي (109/0- = r) ندارد.
«اشنايدر و بنزي»[22] (1998) الگوهاي خود- استنادي را در 6 رشتة حوزههاي علوم اجتماعي و علوم فيزيكي و علوم انساني بررسي كردند. نمونه ها براي تعيين و سنّ خود- استنادي و استناد به ديگران در كتابشناسيها، مطالعه شد. بين رشتهها در خصوص تعداد و سن استنادها اختلاف معناداري مشاهده شد. به طور كلي 9% استنادها متعلق به خود- استنادي بود. 15% استنادهاي حوزه علوم فيزيكي شامل خود - استنادي است، در مقابل خود - استنادي حوزه هاي علوم اجتماعي و علوم انساني به ترتيب 6% و 3% ميباشد.
«فسولاكي»[23] و ديگران (2000) در تحقيقي خود - استنادي در شماره هاي 1995 و 1996 شش مجله حوزه بيهوشي را با محاسبه نرخ خوداستنادگري و خوداستنادشدگي، مطالعه كردند. نتايج نشان داد نرخ خوداستنادگري مجلهها از 4% تا 57% و نرخ خوداستنادشدگي مجلهها از 4% تا 35% متغير است. در اين بررسي، بين نرخ خوداستنادگري مجلهها و ضريب تأثير، همبستگي معناداري مشاهده شد (r=0.89 , p=0.015).
«نيسنگر»[24] (2000) استفاده از گزارش استنادي نشريههاي مؤسسه اطلاعات علمي براي مديريت مجلهها در كتابخانه هاي دانشگاهي را بررسي نمود. اين مطالعه تأثير خودـ استنادي مجله را در رتبهبندي مجلهها در حوزة علوم كتابداري و اطلاعرساني و ژنتيك بررسي كرد. نتايج نشان داد كتابداران بدون توجه به خود- استنادي، ميتوانند از رتبهبندي مجلهها در JCR براي مديريت مجموعه مجلههاي خود استفاده كنند.
«ميگوئل و مارتي بنماتي»[25] (2002) خود - استنادي را در سه مجلة Radiologia (مجله رسمي انجمن اسپانيولي راديولوژي) و European Radiology و Radiology در دورة زماني1997-1998 مقايسه كردند. شاخص خود - استنادي كه از نسبت بين خودارجاعي و كل ارجاعات هر مقاله به دست ميآيد، براي سه مجلة مذكور محاسبه شد. نتايج نشان داد شاخص خود - استنادي براي نشريه Radiology (2/23%) نسبت به نشريههاي Radiologia (8/1%) و European Radiology (8/0%) بيشتر بود.
«اكسنس»[26] (2003) نقش خود - استنادي در توليدات كشور نروژ را بين سالهاي 1981-1996 بررسي كرده است. نتايج نشان داد 36% تمام استنادها شامل خود- استنادي نويسنده است. نتايج حاكي از آن است كه همبستگي مثبت و قوي بين تعداد خود - استنادي مؤلف و تعداد مؤلفان مقاله وجود دارد و نيز در خصوص خود- استنادي در ميان حوزه هاي علمي مختلف، اختلاف معناداري مشاهده شده است.
«تيسي»[27] (2006) خود - استنادي مجلههاي معتبر حوزة رساناها را در خصوص نرخ خوداستنادگري و خوداستنادشدگي مجلهها بررسي كرد. با استفاده از پايگاه INSPEC تعداد 100 مجله فعال اين حوزه بين سالهاي 1978-1997 جمعآوري و دادههاي مربوط به فراواني استنادها از SCI (لوح فشرده 2001) تهيه شده است. نتايج اين بررسي نشان داد مجلههاي استنادكنندة قديميتر نسبت به مجلههاي جديدتر، خود- استنادي بالاتري دارند. همچنين، تعداد مقالههاي چاپ شده و استنادهاي دريافتي، هيچ رابطهاي با نرخ خوداستنادشدگي مجلهها ندارد. ميانگين نرخ خواستنادگري مجلهها 59/9% و ميانگين نرخ خوداستنادشدگي مجلهها 03/15% است.
«فرندسن»[28](2007) تعدادي متغير انتخاب كرد تا خود - استنادي مجله را بررسي كند. مطالعه او بر روي 32 مجله اقتصادي كه در نمايه استنادي علوم اجتماعي نمايه ميشدند، صورت گرفت. مطالعة او نشان داد بين نرخ خوداستنادگري و ضريب تأثير مجله بر خلاف نرخ خوداستنادشدگي، ارتباط وجود دارد. همينطور، نرخ خوداستنادگري با عوامل مختلف مانند انواع مدارك، موقعيت جغرافيايي، زبان و پيشرفت در طول زمان ارتباط دارد. او دريافت كه نرخ خوداستنادگري نشانه خودمطرحي و توجه به خود نيست، اما اين در مورد نرخ خوداستناد شدگي درست است.
«كراوس»[29] (2007) نرخ خود - استنادي 107 مجلة حوزة اكولوژي موجود در گزارشهاي استنادي نشريههاي مؤسسه اطلاعات علمي را بررسي نمود. به طور متوسط، ضريب تأثير مجلههاي مورد مطالعه در سال 2004 بين 3/1 ±2/16% تحت تأثير خود- استنادي است. نتايج بررسي نشان داد ميزان خود - استنادي با افزايش ضريب تأثير كاهش مييابد، اما مجلههاي با ضريب تأثير بالا نيز تغييرات وسيعي را نشان مي دهند. مؤلف پيشنهاد ميكند براي رتبهبندي مجلههاي خاص، نرخ خود - استنادي مجله لحاظ شود.
«هلشتن و ديگران»[30] (2007) خود- استنادي را از جنبههاي مختلف بررسي كردند. آنها نشان دادند موضوعهاي جديد ظاهر شده و از طريق شبكه خود - استنادي تكامل مييابند. اين مطالعه پيشنهاد كرد حركت حوزههاي دانشمندان به سوي موضوعات جديد با استفاده از خود - استنادي ميتواند سنجيده شود.
«قانع» (2008) در مطالعهاي ميزان همبستگي خود - استنادي با ضريب تأثير مجلههاي علمي حوزه مهندسي در گزارشهاي استنادي نشريههاي فارسي در دوره زماني 2002- 2006 را بررسي نمود. نتايج نشان داد نرخ خود - استنادي مجلهها 41% و نرخ خود - استنادي مؤلف 66% ميباشد. نتايج همينطور نشان داد همبستگي معناداري بين خود- استنادي مجله و خود - استنادي مؤلف با ضريب تأثير، وجود دارد.
(004/0 =sig، 397/0 =r ، 032/0 =sig ، 300/0 =r). بعد از حذف خود- استنادي، تغييرات زيادي در رتبهبندي مجلهها (چه مثبت و چه منفي) مشاهده شد. در اين خصوص، تقريبا 7/13% و 7/15% از مجلهها در موقعيت خود باقي ماندند.
پرسشهاي پژوهش
پژوهش حاضر در صدد است تا به پرسشهاي زير پاسخ گويد:
1- ميزان خود- استنادي نويسنده در دو نشرية «فصلنامه كتاب» و «فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني» چگونه است؟
2- ميزان خود- استنادي نويسنده از نظر نوع مدرك خود استناد شده در هر نشريه چگونه است؟
3- عمر خود- استنادي نويسنده در هر نشريه چه وضعيتي دارد؟
4- نرخ خود- استنادي مجله در فصلنامههاي مذكور در هر سال (طي سالهاي مورد بررسي) چه وضعيتي دارد؟
5- چه ميزان از خود- استنادي هاي هر نشريه در هر سال(طي سالهاي مورد بررسي) در ضريب تأثير مؤثر بوده و عملكرد مجلهها پس از حذف خود - استنادي چگونه است؟
روششناسي پژوهش
روش پژوهش
پژوهش حاضر، پيمايشي با رويكرد تحليل استنادي است.
جامعه پژوهش
جامعه پژوهش حاضر را 40 شماره از نشريههاي «فصلنامه كتاب» و «فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني» طي سالهاي 82-86 تشكيل ميدهد. دليل انتخاب اين دو نشريه آن بوده است كه هر دو در پايگاه استنادي علوم جهان اسلام نمايه شده، هر دو به صورت فصلي منتشر مي شوند و هر دو ضريب تأثير دارند.
ابزار گردآوري دادهها
براي انجام پژوهش به پايگاه گزارش استنادي نشريهها فارسي از توليدات مركز منطقهاي اطلاعرساني علوم و فناوري مراجعه شد و با انتخاب سال، ضريب تأثير مجلههاي مورد بررسي تعين گرديد. همينطور، براي گردآوري اطلاعات مربوط به تعيين خود- استنادي نويسنده از پايگاه مقالههاي الكترونيكي و پايگاه نمايه استنادي علوم (SCI) از توليدات ISCاستفاده گرديده و تعداد خود- استناديهاي نويسنده استخراج و در فيشهايي كه از قبل تهيه شده بود، درج گرديد. سپس، با استفاده از اطلاعات گردآوري شده، به پرسشهاي پژوهش پاسخ داده شده است. در رابطه با خود - استنادي نويسنده نيز از پايگاه گزارشهاي استنادي نشريههاي فارسي استفاده و سپس از قسمت مجلههاي استنادكننده آمار مربوطه گردآوري شده و در فيشهاي مجزايي يادداشت گرديده و چون براي محاسبه ضريب تأثير از استنادهاي دو سال قبل استفاده ميشود، خود- استناديهاي دو سال قبل مطابق فرمول زير كسر و ضريب تأثير بدون خود- استنادي محاسبه گرديده است.
براي مثال، براي مجلههاي سال 1384ضريب تأثير بدون خود- استنادي بدين طريق محاسبه مي گردد:
= ضريب تأثير بدون خود - استنادي
كه در اينجا:
A = استنادهاي سال 1384 به مقالههاي 1382 مجله مورد بررسي
a = خود استنادي سال 1382
B= استنادهاي سال 1384 به مقالههاي 1383 مجله مورد بررسي
b = خود استنادي سال 1383
C= مقالههاي مجله در سال 1382
D= مقالههاي مجله در سال 1383
E= مجموع مقالههاي مجله در سالهاي 1382 و 1383
بحث و تجزيه و تحليل يافتهها
در رابطه با پرسش اول، همانطور كه در جدول1نشان داده شده است، «فصلنامه كتاب» 362 مقاله و «فصلنامه علوم كتابداري و اطلاعرساني» 174 مقاله دارند كه در پايگاه استنادي علوم جهان اسلام نمايه شده است. از اين تعداد مقاله بررسي شده در «فصلنامه كتاب» 47 مقاله (98/12%) داراي خود- استنادي نويسنده و در «فصلنامه علوم كتابداري و اطلاعرساني»36 مقاله (68/20%) داراي خود- استنادي نويسنده هستند.
تعداد استنادهاي بررسي شده براي «فصلنامه كتاب» 1800 عدد و براي «فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني» 781 عدد مي باشد كه از اين تعداد استناد «فصلنامه كتاب» 68 عدد (77/3%) و «فصلنامه علوم كتابداري و اطلاعرساني» 52 عدد (65/6%) خود- استنادي نويسنده بودند.
جدول1. دادههاي توصيفي نشريههاي فصلنامة كتاب و فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني
نشريه
شاخص
|
فصلنامه كتاب
|
فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني
|
تعداد مقالههاي بررسي شده
|
362
|
174
|
تعداد مقالههاي داراي خود- استنادي نويسنده
|
47
|
36
|
ميزان مقالههاي داراي خود- استنادي نويسنده
|
98/12%
|
68/20%
|
استنادهاي مقالههاي بررسي شده
|
1800
|
781
|
تعداد استنادهاي داراي خود- استنادي نويسنده
|
68
|
52
|
ميزان استنادهاي داراي خود- استنادي نويسنده
|
77/3%
|
65/6%
|
تعداد مؤلفان و مترجمان مقالهها
|
530
|
359
|
براي پاسخ به پرسش دوم بايد گفت منظور از مدرك خود استناد شده، نوع مدركي است كه نويسنده خوداستنادگر به آن مدرك، كه نويسنده يا نويسنده همكار آن بوده، استناد كرده است. در فيشهاي تهيه شده نوع مدرك استناد شده كه داراي خود - استنادي نويسنده بوده، مشخص گرديده و در پايان نوع مدرك به 6 گروه مشخص شده در جدول 2تقسيمبندي شده و تعداد هر يك به تفكيك زير گروه مورد نظر درج شده است. نتايج نشان داد در هر دو نشرية «مقاله» رتبه اول و «كتاب» رتبه دوم را از نظر نوع مدرك استناد شده دارا هستند. سپس از آزمون آماري خي دو استفاده شده تا بررسي شود كه آيا بين نشريه و نوع مدرك استناد شده رابطهاي وجود دارد يا خير. با توجه به اعداد به دست آمده ملاحظه مي شود كه در سطح معناداري 5% رابطه معناداري بين نشريه و نوع مدرك استناد شده وجود ندارد و فرض تحقيق مبني بر مستقل بودن نشريه و نوع مدرك استناد شده، تأييد ميشود.
جدول2. نشريه و نوع مدرك خود استناد شده
نوع مدرك
نشريه
|
مقاله
|
كتاب
|
گزارش
و طرح
|
همايش
|
پاياننامه
|
متفرقه
|
جمع
|
فصلنامه كتاب
|
30
|
15
|
4
|
11
|
6
|
2
|
68
|
فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني
|
22
|
16
|
2
|
7
|
2
|
3
|
52
|
Df=5 pvalue=0.71 (p=0.05)
براي پاسخ به پرسش سوم، عمر خوداستنادها را به چهار گروه صفر تا 2 سال، 3 تا 5 سال، 6 تا 8 سال و 9 سال و بالاتر تقسيم كرده و تعداد هر كدام را در جايگاه مربوط ثبت نموديم.
جدول 3. نشريه و عمر خوداستنادها
عمرخوداستنادها
نشريه
|
2-0
|
5-3
|
8-6
|
9 و بالاتر
|
جمع
|
فصلنامه كتاب
|
29
|
22
|
11
|
6
|
68
|
فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني
|
21
|
20
|
7
|
4
|
52
|
نمودار 1. عمر خود- استنادي و تعداد خود- استنادي دو نشريه
همانطور كه از جدول 3 و نمودار 1 بر ميآيد، عمر خود- استنادي ها براي هر دو نشريه اغلب بين صفر تا 2 سال ميباشد؛ لذا ميتوان چنين استنباط كرد كه نويسندگان معمولا به آثار جديد خود استناد ميكنند كه شايد علت آن را بتوان تازگي موضوع و تنها بودن نويسنده در آن حوزه مورد نظر دانست و يا آنكه اثر ادامه كار قبلي اوست.
براي پاسخگويي به پرسش چهارم، از بخش مجلههاي استنادكنندة پايگاه گزارشهاي استنادي نشريههاي فارسي استفاده شده است. در اين بخش از پايگاه، مجلههايي كه مجله مورد نظر به آنها استناد كرده، ذكر شده است. از اينرو، براي محاسبة نرخ خود- استنادي، تعداد استنادهاي مجله مورد نظر را به تعداد كل استنادهاي مجله ها تقسيم و در 100 ضرب نموده تا نرخ خود - استنادي مجله مورد نظر محاسبه شود.
جدول4. نشريه و نرخ خود - استنادي
نمودار 2. نرخ خود ـ استنادي دو نشريه طي 5 ساله مورد بررسي
همانطور كه از جدول 4 و نمودار 2 بر مي آيد، در سالهاي 82 ، 83 ، 84 و 85 نرخ
خود - استنادي نشريه كتابداري و اطلاع رساني نسبت به فصلنامه كتاب بسيار پايين تر بوده است، اما در سال 86 اين نرخ رشد چشمگيري داشته تا آنجا كه در سال 86 نرخ خود - استنادي فصلنامه كتابداري و اطلاع رساني نسبت به فصلنامه كتاب بيشتر شده است.
براي پاسخگويي به پرسش پنجم، با استفاده از بخش مجلههاي استناد كننده، خود - استنادي هاي دو سال قبل مجله مورد نظر را استخراج و در جدول يادداشت ميكنيم. براي مثال، براي محاسبة ضريب تأثير سال 84 ، چون استنادهاي سالهاي 82 و 83 مجله ملاك است، خود استناديهاي اين دو سال مجله را بايد در نظر گرفت و رتبه مجله را پس از حذف خود - استنادي تعيين كرد. سپس در ستون مربوط در جدولهاي 5 و 6 مي نويسيم آنگاه با استفاده از روش آماري ويلكاكسون، رتبهها را با هم مقايسه ميكنيم.
جدول 5. «فصلنامه كتاب» و ضريب تأثير و عملكرد پس از حذف خود - استنادي
سال
|
ضريب تأثير
|
ضريب تأثير بدون خود- استنادي
|
خود- استنادي مؤثر
|
رتبه
|
رتبه پس از حذف خود- استنادي
|
82
|
5
|
37
|
73
|
83
|
8
|
24
|
50
|
84
|
6
|
38
|
66
|
85
|
4
|
94
|
118
|
86
|
6
|
54
|
86
|
جدول 6. «فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني» و ضريب تأثير و عملكرد پس از حذف خود - استنادي
سال
|
ضريب تأثير
|
ضريب تأثير بدون خود- استنادي
|
خود- استنادي مؤثر
|
رتبه
|
رتبه پس از حذف خود- استنادي
|
82
|
3
|
39
|
65
|
83
|
1
|
46
|
53
|
84
|
3
|
48
|
83
|
85
|
4
|
61
|
84
|
86
|
7
|
14
|
54
|
همانطور كه در جدولهاي 5 و 6 مشاهده ميكنيم، رتبة مجلهها پس از حذف خود - استنادي سير نزولي را طي كرده و رتبة آنها كاهش مي يابد، لذا براي آنكه جايگاه واقعي مجله را مشخص كنيم، بهتر است ضريب تأثير بدون خود - استنادي را محاسبه نماييم.
با استفاده از روش آماري ويلكاكسون نتيجه مي گيريم كه اختلاف آماري رتبه بندي ضريب تأثير در سطح معناداري 5% معنادار است. به عبارت ديگر، خود - استناديها با احتمال بيش از 95%، تأثير مثبت در رتبهبندي مجلهها دارند. اين مقدار براي هر دو نشريه يكسان به دست آمد.
Z= 023/2-
Pvalue= 043/0
نتيجهگيري
ميزان خود – استنادي نويسنده در «فصلنامه كتاب» و«فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني» به ترتيب 77/3% و 65/6% است كه با توجه به مطالعات انجام شده، نسبت به 20% به دست آمده براي خود- استنادي، ميزان پاييني به نظر ميرسد. بيشترين مدرك خود استناد شده در هر دو نشريه «مقاله» به ترتيب با 30 و 22 استناد ميباشد. نتايج نشان داد نوع مدرك خود استناد شده، رابطة معناداري با نشريه ندارد. بيشترين عمر خود- استنادها در دو نشريه صفر تا دو سال مي باشد كه براي «فصلنامه كتاب» براي اين 3 سال 30 استناد و براي«فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني» در همين مدت، 22 استناد
ميباشد. نرخ خود - استنادي دو نشريه نيز محاسبه شد. اين نرخ براي «فصلنامه كتاب» طي سالهاي مورد بررسي به ترتيب، 41، 38، 57، 61 و 50% و براي «فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني» 33، 28، 35، 21 و 59% ميباشد. ضريب تأثير اين دو نشريه نيز قبل و پس از حذف خود - استنادي محاسبه شد و نتيجه نشان داد خود - استنادي افزايش مقدار ضريب تأثير را در پي دارد و باعث ميشود نويسندگان جزء پراستنادترينها محسوب شده و مجلهها نيز رتبهاي را كسب كنند كه نتوانند در جايگاه واقعي خود قرار گيرند. بنابراين، لازم است با افزايش ميزان خود- استنادي در نشريهها، سردبيران در سياست گزينش مقالهها تجديد نظر كنند.
منابع
ـ شهرياري، پرويز و اسماعيل افقهي (1386). خود- استنادي در مجلات علوم اطلاع رساني و فصلنامه كتاب. فصلنامه كتاب، 72: 125-136.
- قانع، محمدرضا (1386). «ميزان همبستگي خود-استنادي با ضريب تأثير مجلههاي علمي حوزه علوم پزشكي در گزارشهاي استنادي نشريات فارسي». مديريت اطلاعات سلامت، 1:9.
- مديراماني، پروانه (1381). استناد. در دايرة المعارف كتابداري و اطلاع رساني. تهران: كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران.
- مهراد، جعفر و رؤيا مقصودي (1387). كتاب علم ايران 1384-1382. تهران: مركز منطقه اي اطلاع رساني علوم و فناوري و چاپار.
- Aksnes, D. W(2003). A macro study of Self–citataion. Scientometrics,56(2), 235-246.
- Diodato, V. P. (1994). Dictionary of Bibliometrics. New York: The Haworth Press.
- Fassoulaki, A., Paraskeva, A., Papilas, K., Karabinis, G. (2000). Self – citation in six anaesthesia journals and their significance in determining the impact factor. British Journal of Anaesthesia, 84(2), 266-269.
- Frandsen, T. F. (2007). Journal self-citation–analysing the JIF mechanism. Journal of Informetrics,1, 47-58.
- Ghane, M. R. (2008). Self- Citation in PJCR's Engineering Journals and their Significance in Determining Impact factor During 2002-2006.Paper presented at the Fourth International Conference on Webometrics, Infometrics and Scientometrics & Ninth COLLNET Meeting, Humboldt, Universität zu Berlin.
- Hellesten, I., Lambiotte, R., Scharnhorst, A., Ausloos, M. (2007). Self – citations, co-authorships ad keywords: A new approach to sicentists' field mobility?,Scientometrics, 72(3), 469-486.
- Krauss, J. (2007). Journal self-citaion rates in ecological sciences. Scientometrics, 73 (1), 79-89.
- Miguel, A., Marti Bonmati, L. (2002). Self- citation: comparison between Radiologia, European Radiology and Radiology for 1997-1998. European Radiology, 12(1): 248-252.
- Nisonger, T. E. (2002). Use of the Journal Citation Reports for Serials Management in Research Libraries: An Investigation of the Effect of
Self-Citaion on Journal Rankings in Library and Information Science and Genetics . College & Research Libraries, 61(3), 263-275.
- Rousseau, R. (1999). Temporal differences in Self-citation rates of scientific journals. Scientometrics, 44(3), 521-531.
- Rousseau, R. , Egghe, L. (1990). Introduction to infometrics quantitative methods in library, documentation and information science. Amesterdam: Elsevier Science Publishers.
- Snyder, H. , Bonzi, S. (1998). Patterns of self-citation across disciplines (1980-1989). Journal of Information Science, 24(6), 431-435.
- Tsay, M. Y. (2006).Journal self-citaion study for semiconductor literature: synchronous and diachronous approach. Information Processing and Management, 42(6), 1567-1577.
1. Journal self citation.
2. Institutional self-citation.
4. Language self-citation.
5. Discipline self-citation.
6. Webpage self-citation.
7. Islamic World Science Citation Center (ISC).
8. Journal Citation Reports (JCR).
1. Persian Journal Citaion Reports (PJCR).
2. Iran Science Citation Index (ISCI).
3. Iran Essential Science Indicators (IESI).
4.Persian Current Contents (PCC).
5. Persian Highly –Cited Proceeding Database (PHPD).
6. Persian Journal Performance Indicator (PJPI).
7. Persian Journal Database Analysis (PJDA).
3. Miguel and Marti Bonmati.
1. Hellsten & et al.
فصلنامه كتابداري و اطلاع رساني (اين نشريه در
www.isc.gov.ir نمايه مي شود)