شما اینجا هستید: خانه مقالات برگرفته از پایان نامه بررسي مقايسه اي وضعيت سرمايه اجتماعي در كتابخانه هاي دانشگاهي(مطالعه موردي: كتابخانه هاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد)
اين مقاله وضعيت سرماية اجتماعي كتابخانههاي دانشگاهي را بررسي ميكند. روش تحقيق حاضر پيمايشي است و از پرسشنامه براي گردآوري دادهها استفاده شده است. جامعه آماري پژوهش، كتابداران دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد ميباشند كه به تعداد همة آنها پرسشنامه توزيع گرديده است. سرماية اجتماعي در اين پژوهش، شامل سه بُعد شناختي، رابطهاي و ساختاري در نظر گرفته شده كه هر بُعد نيز از مؤلفههاي مجزايي تشكيل شده است. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد، مؤلفه «هنجارهاي مشترك» شامل فرهنگ كار گروهي، مسئوليتپذيري و جدّيت در كار، روحيه انتقادپذيري، و روحيه گذشت و فداكاري و همچنين مؤلفه «تعهدات و انتظارات مربوط به تعهد كتابداران به هدفها و منافع كتابخانه» داراي كمترين ميانگين ميباشند. مؤلفه هويت سازماني نيز بيشترين ميانگين را دارد. همچنين، يافتهها حاكي از آن است كه ميانگين «سرماية اجتماعي و ابعاد آن» در كتابخانههاي دانشگاه علوم پزشكي مشهد، از كتابخانههاي دانشگاه فردوسي بيشتر است.
كليد واژهها: كتابخانههاي دانشگاهي، سرماية اجتماعي، سرماية اجتماعي شناختي، سرماية اجتماعي رابطهاي، سرماية اجتماعي ساختاري، كتابداري و اطلاعرساني.
استفادة بهينه از سرمايههاي مالي، فيزيكي و انساني در سازمان، بدون شبكه روابط متقابل بين اعضاي سازمان كه توأم با اعتماد، محبتودوستي در جهت حفظ ارزشها و هنجارهاي سازماني است، امكانپذير نخواهد بود. به باور «پاتنام»[1] (1995)، سرماية اجتماعي به جنبههايي از سازمان اجتماعي مانند شبكهها، هنجارها، اعتماد اجتماعي اشاره دارد كه همكاري و تعاون را براي دستيابي به سود مشترك تسهيل ميكند. از ديدگاه «ناهاپيت و گوشال»[2] (1998) نيز سرماية اجتماعي يكي از قابليتها و داراييهاي مهم سازماني است كه ميتواند به سازمانها در خلق و تسهيم دانش بسيار كمك كند و براي آنها در مقايسه با سازمانهاي ديگر، مزيّت سازماني پايدار ايجاد نمايد. در واقع، سرماية اجتماعي با بسيج امكانات و منابع، زمينهساز افزايش خلاقيت و كيفيت خدمات و به تبع آن بهبود عملكرد سازمان ميشود. در اين راستا، توجه به وضعيت سرماية اجتماعي در كتابخانههاي دانشگاهي كه نقش و اهميت زيادي در پيشبرد برنامههاي آموزشي و پژوهش در دانشگاهها دارند، شايان توجه است. از اين جهت، وضعيت سرماية اجتماعي در كتابخانههاي دانشگاهي مورد توجه اين پژوهش قرار گرفته است. در ادامه، مفهوم سرماية اجتماعي، تاريخچه، تعريفها، ابعاد و سطوح تحليل آن و همچنين برخي از پژوهشهاي انجام شده در اين حوزه، ارائه ميگردد.
بحث سرماية اجتماعي، قبل از 1916، براي نخستين بار توسط «هانيفان»، مشاور امور مدارس، در دانشگاه ويريجينياي غربي مطرح شد. اما با وجود اهميتي كه در تحقيقات اجتماعي ميتوانست داشته باشد، تا سال 1960 كه «جين جاكوبز»[3] آنرا در برنامهريزي شهري به كار برد، مورد غفلت قرار گرفت. در دهه 1970، اين نظريه توسط «لوري»[4] وارد عرصه اقتصاد شد (رناني، 1385). با اين حال، پژوهش سازندهاي كه «كلمن»[5] (1987و 1988و 1990) حوزة آموزش و پرورش انجام داد و تحقيقي كه «پاتنام» (1993و 1995) دربارة مشاركت مدني و عملكرد نهادي انجام داد، الهام بخش بسياري از كارهاي بعدي شد. «بورديو» و بعد در دهه 1990، «پاتنام» از اين مفهوم براي مطالعه نهادهاي دموكراتيك در ايتاليا استفاده كردند. فشردة مطلب اينكه مفهوم سرماية اجتماعي از مدتها قبل مطرح بوده، اما در دو دهة اخير به شّدت مورد توجه قرار گرفته است (شارع پور، 1385).
صاحبنظران از ديدگاههاي مختلف به تعريف سرماية اجتماعي پرداختهاند. حتي، گاه اين تعريفها با يكديگر در تضاد ميباشند. به منظور درك بهتر اين مفهوم و دستيابي به تعريفي كه در اين پژوهش مورد استفاده قرار گيرد، تعدادي از مهمترين تعريفهاي سرماية اجتماعي كه تاحدي گوناگوني اين تعريفها را مينمايانند، در جدول 1 ارائه شده است.
صاحب نظر |
تعريف سرماية اجتماعي |
هانيفان
(Hanifan, 1920)
|
منظور از سرماية اجتماعي، اموال و مستغلاّت پولي يا فردي نيست، بلكه منظور آن چيزهاي محسوسي است كه در زندگي روزمرّه بسيار استفاده ميشوند؛ مثل حسن نيت، معاشرت، همفكري، داد و ستد اجتماعي در ميان افراد و خانوادههايي كه يك واحد اجتماعي را ميسازند. |
جاكوبز
(Jacobs, 1961)
|
سرماية اجتماعي، شبكههاي اجتماعي هستند كه كاركردهايي در جامعه دارند و قابل جايگزين نيستند. از بين رفتن اين شبكهها موجب ميشود كاركردهاي آنها به سرعت ناپديد شود. |
بورديو
(Bourdieu, 1972,1992)
|
سرماية اجتماعي مجموع منابع واقعي و مجازي است كه به فرد يا گروهي تعلق دارد. اين تعلق از طريق تصاحب شبكهاي به نسبت پايدار از روابط آشنايي دو طرفه و شناخت اعمال ميشود. |
لوري
(Loury, 1977)
|
نوعي پيوندهاي اجتماعي در ميان كساني ميداند كه داراي منافع مشترك اقتصادي هستند و پيوند آنها از طريق ارزشهاي مشترك و گرايشهاي فردي مثبت ايجاد ميشود كه ميتواند داراي پيامدهاي مطلوبي مانند بهبودي نتايج فعاليتهاي اقتصادي باشد. |
كلمن
(Coleman,1990; 1994)
|
سرماية اجتماعي به وسيلة كاركرد آن تعريف ميشود. سرماية اجتماعي داراي يك ماهيت واحد نيست، بلكه شامل طيف گوناگوني از ماهيتهاست كه داراي دو ويژگي مشترك هستند: همة آنها داراي بعضي جنبههاي ساختار اجتماعي هستند و انجام بعضي كنشها را براي افراد درون ساختار تسهيل ميكنند. |
برت
(Burt, 1992; 1997)
|
سرماية اجتماعي همان داشتن دوستان، همراهان و ارتباطات عموميتر است كه به فرد فرصتهايي ميدهد تا از سرماية مالي و انساني خود استفاده كند. |
پاتنام
(Putnam, 1995)
|
سرماية اجتماعي به جنبههاي از سازمان اجتماعي مانند شبكهها، هنجارها، اعتماد اجتماعي اشاره دارد كه همكاري و تعاون را براي دستيابي به سود مشترك، تسهيل ميكند. |
فوكاياما (Fukayama, 1997) |
سرماية اجتماعي در جامعه مدني را هنجارهايي ميداند كه اجازة رفتار هميارانه را به بخشي از يك گروه ميدهد. |
ناهاپيت و گوشال
(Nahapiet and Goshal,1998) |
از ديدگاه آنها، سرماية اجتماعي جمع منابع بالفعل و بالقوه موجود در درون، قابل دسترس از طريق و ناشي شده از شبكه روابط يك فرد يا يك واحد اجتماعي است. سرماية اجتماعي يكي از قابليتها و داراييهاي مهم سازماني است كه ميتواند به سازمانها در خلق و تسهيم دانش بسيار كمك كرده و براي آنها در مقايسه با سازمانهاي ديگر، مزيّت سازماني پايدار ايجاد كند. |
دقت اندك در محتواي تعريفهاي مندرج در جدول 1، تفاوتهاي زياد در تعريفها را آشكار ميسازد. آنچه از نظر يك انديشمند تعريف سرماية اجتماعي است، از ديدگاه ديگري كاركرد سرماية اجتماعي و از ديدگاه ديگري عامل مؤثر بر سرماية اجتماعي است. در واقع، بايد گفت در تعريف سرماية اجتماعي و كاربرد آن پراكندگي و گوناگوني زيادي وجود دارد. اما آنچه در همة تعريفها مشهود است، رابطة نزديك آن با روابط اجتماعي است، بهطوري كه از ديدگاه همه صاحبنظران وجود شبكهها و پيوندهاي اجتماعي، مهمترين ويژگي سرماية اجتماعي است كه عناصري همچون ارزشها و هنجارهاي مشترك، اعتماد متقابل، همكاري و تعاون، بر ميزان سرماية اجتماعي ميافزايد. نكتة ديگري كه در اين تعريفها ديده ميشود و اكثر متخصصان به اشاره كردهاند، دستيابي به سود مشترك است، كه هدف نهايي سرماية اجتماعي است.
با توجه به اينكه اين پژوهش به سرماية اجتماعي در كتابخانههاي دانشگاهي توجه دارد و كتابخانهها به عنوان يك سازمان وابسته به سازمان بزرگتر مطرح ميباشند، تعريف «ناهاپيت و گوشال» (1998) از سرماية اجتماعي به عنوان تعريف مورد نظر در اين پژوهش، مورد استفاده قرار گرفته است. همانطور كه پيشتر گفته شد، «ناهاپيت و گوشال» سرماية اجتماعي را يكي از قابليتها و داراييهاي مهم سازمان ميدانند كه ميتواند به مقدار زيادي به سازمانها در خلق و تسهيم دانش كمك و براي آنها در مقايسه با سازمانهاي ديگر، مزيّت سازماني پايدار ايجاد كند.
در تحقيقات گوناگون براي سرماية اجتماعي، ابعاد گوناگوني مورد توجه قرار گرفته است. «گروتارت و ديگران»[6] (2004, 2005) شش بُعد را براي سرماية اجتماعي بيان كردهاند: 1) گروهها و شبكهها 2) اعتماد و انسجام 3) كنش جمعي و تعاون 4) ارتباطات و اطلاعات 5) پيوند اجتماعي و شمول 6) تقويت واكنش سياسي. «ولكاك و نارايان»[7] (2000) و «جنيفر پرس»[8] (2003) سرماية اجتماعي را در دو بُعد درونگروهي، (پيوند دهنده)[9] و پيوندهاي برون گروهي (متصلكننده)[10] سنجيدهاند. ويژگي اصلي سرماية اجتماعي درون گروهي، وجود پيوندهاي قوي (چسبهاي اجتماعي) در بين اعضاي مثلا يك خانواده يا يك گروه قومي است و ويژگي اصلي سرماية اجتماعي برون گروهي وجود پيوند بين گروههاي مختلف و مقولههاي اجتماعي قوي است (شارعپور، 1385). «هافمن و ديگران»[11] (2005) نيز با بررسي پيشينة سرماية اجتماعي آن را به پنج بُعد: 1) كانالهاي اطلاعاتي[12] 2) هنجارهاي اجتماعي[13]3) هويت[14]4) وظايف و انتظارات[15]و 5) ساختار اخلاقي[16]تقسيم ميكنند. «ناهاپيت و گوشال»[17](1998)، با رويكرد سازماني جنبههاي مختلف سرماية اجتماعي را در سه طبقه جاي ميدهند، سرماية شناختي، رابطهاي و ساختاري به شرحي مختصري كه در زير آورده شده است.
الف) عنصرشناختي: عنصرشناختيسرمايةاجتماعي، بهمنابعي اشاره داردكهفراهمكنندة مظاهر، تعبيرهاوتفسيرهاو سيستمهايمعانيمشتركدرميانگروههاست. مهمترين جنبههاي اين بُعد از سرماية اجتماعي، عبارتند از: زبان و قواعد مشترك، حكايتهاي مشترك.
ب) عنصررابطاي: عنصررابطهاي سرمايةاجتماعي،توصيفكنندةنوعيروابطشخصياست كهافرادبايكديگربهخاطرسابقةتعاملهايشانبرقرار ميكنند. مهمترينجنبههاياينبُعدازسرمايةاجتماعي، عبارتنداز: اعتماد، هنجارها، الزامها و انتظارها، و هويت.
ج) عنصرساختاري: اينعنصرسرمايةاجتماعي، بهالگويكليتماسهايبينافراد اشاره دارد؛ يعنيشمابهچهكسانيوچگونهدسترسيداريد. مهمترينجنبههاياينعنصر عبارتند از: روابط شبكهاي، پيكربندي روابط شبكهاي، سازمانهاي مناسب (Burt,1993).
همانطور كه قبلاً اشاره شد، در اين پژوهش از مدل سرماية اجتماعي ناهاپيت و گوشال كه سرماية اجتماعي را به سه بعد شناختي، رابطهاي و ساختاري تقسيم كردهاند، استفاده ميشود.
يكي از نكات با اهميّت در تعريف سرماية اجتماعي، مشخص كردن سطح تحليل سرماية اجتماعي است. سرماية اجتماعي را ميتوان در دو سطح سرماية اجتماعي فردي و سرماية اجتماعي جمعي، در نظرگرفت. براي اندازهگيري سرماية اجتماعي فردي، واحد سنجش فرد است و واحد تحليل هم فرد است. در اندازهگيري سرماية اجتماعي جمعي، واحد سنجش فرد است، اما واحد تحليل گروهها، اجتماعات، جوامع و يا كشورها هستند (اصغرپور ماسوله، 1385). ديدگاه ديگر، سرماية اجتماعي را در سه سطح قابل تحليل ميداند: سطح خرد (فرد، خانواده، محله)، سطح ميانه (نهادها و سازمانها)، سطح كلان (ملي) (Hjollund and Svendsen, 2005). در سطح خرد، منافعي مورد نظر است كه فرد به سبب عضويت در گروهها و بهرهبرداري از سرماية اجتماعي، به دست ميآورد (اماميان، 1387). در سطح ميانه، در كنار منافعي كه براي فرد در نظر است، ميتواند در صورت تكرار و پايبندي تمامي اعضاي گروه به تعهدات خويش، منافع جمعي را پديد آورد كه براي تمامي اعضاي گروه قابل استفاده باشد (تاجبخش، 1384). در سطح كلان، وجود رابطة افقي مبتني بر اعتماد ميان نهادهاي مختلف جامعه، منافعي را توليد ميكند كه همه اعضاي جامعه از آن بهرهمند خواهند بود (پاتنام، 1383).
در اين بخش، تعدادي از پژوهشهاي انجام شده در اين حوزه، در داخل و خارج از ايران بررسي ميشود. «ون اسشيك»[18] (2002) پژوهشي را با هدف سنجش سرماية اجتماعي در كشورهاي اروپايي انجام داد. وي در اين پژوهش مؤلفههايي مانند اعتماد اجتماعي (اعتماد به كليسا، اعتماد به پليس، اعتماد به نظام آموزشي)، امنيت اجتماعي، و مشاركت اجتماعي (رسمي و غير رسمي) را مورد سنجش قرار داد. نتايج نشان داد ميزان اعتماد بين افراد در كشورهاي شمال اروپا نسبت به كشورهاي جنوبي بيشتر است. از لحاظ ميزان اعتماد بين فردي در اين كشورها، بيشترين ميزان اعتماد بين فردي، به ترتيب در كشورهاي دانمارك و سوئد و كمترين ميزان در كشورهاي روماني و اسلواكي مشاهده شد.
«هوويلا و ديگران»[19] (2010) مطالعهاي را با عنوان «سرماية اجتماعي در دنياي مجازي (زندگي دوم)[20]»، انجام دادند. منظور از دنياي مجازي (SL) محيطهاي مجازي است كه مشابه دنياي واقعي طراحي شدهاند و افراد در آن ميتوانند اطلاعات و علايق خود را به اشتراك بگذارند. يافتههاي پژوهش نشان داد، دنياي مجازي (SL) با امكانات و قابليتهاي فراواني كه دارد، ميتواند باعث افزايش سرماية اجتماعي افراد شود. اين محيطها امكانات بسيار خوبي را براي اشتراك دانش افراد فراهم ميكنند. در اين گونه محيطها، افرادي كه اطلاعات بيشتري را با ديگران به اشتراك ميگذارند، سرماية اجتماعي بالاتري دارند. همچنين، نتايج نشان داد بين ميزان سرماية اجتماعي افراد در دنياي واقعي و دنياي مجازي، تفاوت وجود دارد. در داخل كشور نيز، «مظلوم خراساني و اصغرپور ماسوله» (1384) پژوهشي را به منظور سنجش ميزان سرماية اجتماعي دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي مشهد و عوامل مؤثر بر آن انجام دادند. در اين پژوهش، منظور از سرماية اجتماعي، كميت و كيفيت روابط اجتماعي فرد در محل زندگي است كه سه بُعد «مشاركت اجتماعي»، «اعتماد اجتماعي» و «انسجام اجتماعي» را شامل ميشود. در اين پژوهش، مهمترين عوامل مثبت مؤثر بر سرماية اجتماعي به ترتيب اهميت عبارت بودند از: ميزان سرمايه فرهنگي فرد، ميزان امنيت در محله، ميزان شبكههاي اجتماعي در محله، متأهل بودن فرد، وضعيت اقتصادي هممحلهايها. در همين راستا، «سعادت» (1385) پژوهشي را با هدف تخمين سطح و توزيع سرماية اجتماعي در استانهاي كشور و تعيين عناصر و متغيرهاي اصلي تشكيلدهنده سرماية اجتماعي در ايران انجام داده است. وي در اين پژوهش متغيرهاي: ميزان جرم، مشاركت در انتخابات، اعتماد، مشاركت جمعي، صداقت، و آگاهي عمومي را مورد سنجش قرار داد. يافتههاي پژوهش نشان داد، استانهاي فارس، يزد و خراسان به ترتيب بيشترين سرماية اجتماعي و استان سيستان و بلوچستان و كهكيلويه و بويراحمد كمترين ميزان سرماية اجتماعي را دارند. «سياهپوش» (1387) نيز در تحقيق خود با عنوان «فراتحليل وضعيت سرماية اجتماعي در ايران: موج دوم» نشان داد در حوزههاي گوناگون، وضعيت سرماية اجتماعي در جامعه يكسان نيست. از نظر مردم، ميزان ارزشهايي مثل صداقت، امانتداري و گذشت در بين مردم پايين است و ميزان رواج ضد ارزشهايي چون كلاهبرداري و چاپلوسي بالاست. ميزان دينداري، سطح تحصيلات، وضعيت طبقاتي و سن افراد، از جمله مهمترين عوامل مؤثر بر سرماية اجتماعي بوده است.
با توجه به اينكه در اين پژوهش سرماية اجتماعي در سازمان (كتابخانه) مورد نظر است، به تعدادي از پژوهشهايي كه به بررسي وضعيت سرماية اجتماعي در سازمانها پرداختهاند، اشاره ميشود. «وارتون و برونتو»[21] (2009) در مقالة خود، شيوة مديريت زنان را در سازمان و نقش سرماية اجتماعي در يادگيري سازماني ميپردازند. يافتههاي اين پژوهش نشان داد، مديران زن بيشتر از بُعد رابطهاي سرماية اجتماعي در سازمان استفاده ميكنند و تشكيل سرماية اجتماعي بخصوص بُعد رابطهاي آن، موجب افزايش يادگيري سازماني در سطح سازمانها ميشود.
«مك كالوم و اوكونل»[22] (2009) پژوهشي را با هدف بررسي نقش سرماية اجتماعي در توسعه رهبري سازماني انجام دادند. نتايج پژوهش آنها نشان داد سرماية اجتماعي تأثير زيادي بر توسعه رهبري سازماني دارد. از ديدگاه آنها، كاهش هزينه تعاملات و تراكنش موجود در سازمان؛ كاهش هزينه نظارت و كنترل به واسطة اعتماد بهوجود آمده در سازمان، افزايش خلق و اشتراك در سازمان به واسطة افزايش اعتماد و تعامل بين كاركنان و شركا، ايجاد ثبات و امنيت در فعاليتهاي سازماني، افزايش يادگيري سازماني و كاهش هزينههاي آموزش و جذب نيروي جديد در سازمان، صرفهجويي در هزينههاي سازماني به واسطة تقويت قابليتها و مهارتهاي كاركنان و افزايش همكاريها در سازمان، مهمترين تأثيرهاي افزايش سرماية اجتماعي در سازمان است. در همين راستا، يافتههاي پژوهش «ژنگ و فونگ»[23] (2006) نيز نشان داد افزايش سرماية اجتماعي در سازمان باعث افزايش شبكه روابط دروني و بيروني در سازمان شده و بهبود عملكرد مالي سازمان را به دنبال دارد. در داخل كشور نيز، «قليچ لي و مشبكي» (1385) مطالعهاي را با هدف بررسي رابطه بين سرماية اجتماعي و سرماية فكري در عرصه كسب و كار خودروسازي ايران انجام دادند. نتايج تحقيق آنها نشان داد بين ميزان سرماية اجتماعي و سرمايه فكري در شركتهاي مورد مطالعه، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. «فناكاربحري» (1387) در پژوهشي ديگر ارتباط ميان سرماية اجتماعي و عملكرد منابع انساني (كارشناسان و كمك كارشناسان) سازمان تأمين اجتماعي را بررسي كرد و نشان داد افزايش سرماية اجتماعي باعث توسعه عملكرد منابع انساني سازمان ميشود. همچنين، پژوهشهاي زيادي از جمله «داس و تنگ»[24] (2002) ؛ «كوگات»[25] (2004)؛ «هافمن»[26] (2005)؛ «روتمن»[27] (2008)؛ «استيهر»[28] (2008)؛ «چن»[29] (2009) نقش و اهميت سرماية اجتماعي را در توسعه برنامههاي مديريت دانش در سازمانها بررسي كردهاند. در همة اين پژوهشها، اشاره شده است كه افزايش سرماية اجتماعي در سازمان، باعث افزايش ميزان اجراي برنامههاي مديريت دانش ميشود.
بهطور كلي، يافتههاي پژوهشها حاكي است سرماية اجتماعي تأثير بسزايي در افزايش كارهاي گروهي، توسعة ثبات و امنيت، كاهش هزينههاي كنترل و نظارت و بالا رفتن ميزان اعتماد و همكاري بين افراد دارد و در سازمانها نيز باعث بهبود عملكرد سازماني، يادگيري سازماني، رهبري سازماني، توسعة سرمايه فكري سازمان و ... ميشود.
با جستجوهاي انجام شده در منابع اطلاعاتي داخلي و خارجي، هيچ پژوهشي كه وضعيت سرماية اجتماعي و عوامل مؤثر بر آن را در كتابخانهها يا مراكز اطلاعرساني بررسي كرده باشد، يافت نشد. از اينرو، با توجه به اهميت سرماية اجتماعي و نقش آن در موفقيت فردي و سازماني، جاي خالي چنين پژوهشي در داخل كشور احساس ميشود و اين خود انگيزهاي براي انجام پژوهش حاضر است. اين پژوهش، ميتواند مبنايي براي پژوهشهاي بيشتر و خاصتر در اين حوزه در آينده باشد.
سؤال1. ميزان سرماية اجتماعي در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد چگونه است؟
سؤال2. سرماية اجتماعي كتابداران كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد بر اساس ويژگيهاي فردي آنان چگونه است؟
فرضية 1: بين ميزان سرماية اجتماعي در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد تفاوت معنادار وجود دارد.
پژوهش حاضر پيمايشي و از نوع كاربردي است. «سرمد و ديگران» (1388) روش پيماشي را روشي ميدانند كه براي بررسي توزيع ويژگيهاي يك جامعه آماري به كار ميرود. تحقيق كاربردي، تلاشي براي پاسخ دادن به يك معضل و مشكل عملي است كه در دنياي واقعي وجود دارد (خاكي، 1387). هدف از تحقيق كاربردي، به دست آوردن درك يا دانش لازم براي تعيين ابزاري است كه به وسيلة آن نيازي مشخص و شناخته شده برطرف گردد. در اين نوع تحقيقات، هدف كشف دانش تازهاي است كه كاربرد مشخص را دربارة فرآوردهها يا فرايندي را در واقعيت دنبال ميكند (جين و ترايانديس، 1376 در: خاكي، 1387).
جامعه آماري اين پژوهش را كتابداران كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد تشكيل ميدهد. اين كتابخانهها شامل كتابخانههاي مركزي و دانشكدهاي جمعاً شامل 19 كتابخانه و 136 نفر كتابدار ميباشند. از اين تعداد كتابدار، 102 نفر در دانشگاه فردوسي مشهد (دكتري 2 نفر، فوق ليسانس 16 نفر، ليسانس 45 نفر، زير ليسانس 39 نفر) و 34 نفر در دانشگاه علوم پزشكي مشهد (دكتري 1 نفر، فوق ليسانس 5 نفر، ليسانس 24 نفر، زير ليسانس 2 نفر) به كار اشتغال دارند. در اين پژوهش، نمونهگيري صورت نگرفت و پرسشنامه به همه كتابدارن داده شد.
ابزار مورد استفاده در اين پژوهش پرسشنامه است كه بر اساس پرسشنامة سرماية اجتماعي سازماني «ناهاپيت و گوشال»[30] (1998) طراحي شده است. اين پرسشنامه شامل 22 سؤال است كه در مجموع به 3 بُعد سرماية اجتماعي شناختي، رابطهاي و ساختاري ميپردازد. بُعد شناختي سرماية اجتماعي شامل دو مؤلفه زبان و قواعد مشترك، و خاطرات يا تجربيات مشترك ميباشد. بُعد رابطهاي سرماية اجتماعي، مؤلفههاي اعتماد، هنجارها، تعهدها و انتظارها، و هويت را شامل ميشود. بُعد ساختاري سرماية اجتماعي نيز مؤلفههاي روابط شبكهاي (گروهي)، پيكربندي روابط شبكهاي، و سازمان مناسب را در برميگيرد. گفتني است، پرسشنامة «ناهاپيت و گوشال» داراي 12 سؤال است، ليكن در اين پژوهش با بررسي تحقيقات پيشين و طبق نظر استادان، به منظور بررسي دقيقتر ميزان سرماية اجتماعي، تعداد سؤالها به 22 مورد افزايش يافت.
بر اساس مطالب پيشگفته، در اين مطالعه براي سنجش ميزان سرماية اجتماعي در كتابخانههاي مورد بررسي، از پرسشنامة سرماية اجتماعي سازماني كه «ناهاپيت و گوشال» آنرا طراحي كردهاند و در بسياري از پژوهشها مورد استفاده قرار گرفته، استفاده شده است. با توجه به اينكه روايي نشاندهندة اين است كه آزمون تا چه اندازه در دستيابي به هدفهاي معيّن موفق است (ايزاك، 1376: 120)، استفادة مكرر از اين ابزار در پژوهشهاي معتبر، نشاندهندة روايي آن است. اين پرسشنامه توسط محقق ترجمه و صحت و درك محتواي آنتوسط چند صاحبنظر كنترل شد. همچنين، به منظور سنجش دقيقتر ميزان سرماية اجتماعي، تعدادي سؤال نيز با توجه پژوهشهاي مختلف و مطابق نظر استادان به آن افزوده شد. علاوه بر آن، در پيش آزمون نيز تلاش شد تا بر اساس نظر پاسخگويان، ابهامهاي آن به حداقل برسد. در نهايت نيز استادان و متخصصان گروه كتابدراي آن را تأييد كردند.
براي بررسي پايايي، اين پرسشنامهها در كتابخانه دانشكده علوم و كتابخانه دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه فردوسي، مورد پيش آزمون قرار گرفت. تعداد 12 پرسشنامه بين كتابداران اين دو كتابخانه توزيع شد. آلفاي كرانباخ حاصل از بررسي پيشآزمون در پرسشنامه سرماية اجتماعي برابر با 965/0 به دست آمد كه نشاندهندة پايايي قابل قبول و ثبات دروني سؤالهاي اين پرسشنامههاست. شاخصهاي در نظر گرفته شده براي سنجش سرماية اجتماعي در اين پژوهش، در جدول 2 آورده شده است.
(ناهاپيت و گوشال، 1998) و معناي مفهومي آنها
رديف
|
ابعاد سرماية اجتماعي
|
شاخصها و معناي مفهومي آنها
|
1
|
بُعد شناختي
|
· زبان و كدهاي مشترك وجود ارزشها، هدفها و ديد سازماني مشترك |
2
|
· حكايتهاي مشترك وجود شناخت و همكاري بر اساس، تجربيات خاطرات يا حكايت مشترك |
|
3
|
بعد رابطهاي
|
· اعتماد وجود روابط مبتني بر صداقت و اعتماد متقابل؛ ميزان اعتماد به همكاران |
4
|
· هنجارها تلقي همكاري به عنوان يك الزام؛ وجود فرهنگ كار تيمي در انجام فعاليتهاي گوناگون؛ وجود روحيه انتقادپذيري؛ وجود روحيه مسئوليت پذيري و جديت در كار؛ وجود روحيه گذشت و فداكاري در بين كاركنان |
|
5
|
· تعهدها و انتظارها وجود تعهد به هدفهاي كتابخانه؛ ترجيح منافع كتابخانه بر ساير منافع |
|
6
|
· هويت وجود احساس عضوي ازخانواده مشترك سازمان؛ علاقهمندي به كار در كتابخانه؛ ترجيح كار در بخش فعلي در مقايسه با كار در بخشهاي ديگر |
|
7
|
بعد ساختاري
|
· روابط گروهي وجود روابط شخصي صميمانه بين كاركنان؛ وجود درجهاي از روابط دوستانه در خارج از محيط كاري |
8
|
· پيكربندي روابط گروهي وجود ارتباطهاي كاري خوب در كتابخانه؛ وجود روابط همكاري و همفكري در بين بخشهاي مختلف كتابخانه |
|
9
|
· سازمان مناسب وجود ساختار ارتباطي تسهيلكننده در سازمان؛ بها دادن به كارهاي گروهي؛ ارزش قايل شدن براي ارزشهايي چون صداقت و اعتماد؛ اهميت قايل شدن براي روابط دوستانه بين كاركنان |
سؤال1: ميزان سرماية اجتماعي در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي شهر مشهد چگونه است؟
هدف از طرح اين سؤال، بررسي وضعيت ميزان سرماية اجتماعي در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد است. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد در همه گويههاي مربوط به سرماية اجتماعي، ميانگين نمرهها در سطح متوسط است و در هيچ يك از گويهها نمرهها بالاتر از 4 نيست. اين مورد نشان ميدهد ميزان سرماية اجتماعي در كتابخانههاي مورد بررسي، در سطح متوسط است. بيشترين ميانگين، مربوط به مؤلفه هويت است كه نشان ميدهد كتابداران در كتابخانه خود را عضو يك خانواده مشترك در سازمان ميدانند و به كار در كتابخانه علاقهمند هستند. كمترين ميانگين نيز مربوط به مؤلفه هنجارهاي مشترك است كه شامل گويههاي فرهنگ كار گروهي، روحية انتقادپذيري، مسئوليتپذيري و جديت در كار، و روحيه گذشت و فداكاري است. اين موارد نشان ميدهند هر چند كتابداران خود را عضو خانوادة مشترك سازماني ميدانند و به كار در كتابخانه علاقهمندند، در كار خود جديّت زيادي ندارند و اعتقاد دارند ارزشهايي چون فرهنگ كار گروهي، مسئوليتپذيري، روحيه انتقاد پذيري و همچنين گذشت و فداكاري در بين همكاران در كتابخانه كم است. اين امر در گويه مربوط به تعهدها و انتظارها كه تعهد كتابداران نسبت به هدفها و منافع كتابخانه را مورد سؤال قرار داده نيز قابل مشاهده است، به طوري كه پس از مؤلفه هنجارهاي مشترك، مؤلفه تعهدها و انتظارها كمترين ميانگين را دارد. ميانگين مؤلفههاي سرماية اجتماعي، در جدول 3 خلاصه شده است. دادههاي اين جدول نشان ميدهد، ميانگين و ميانه نمرههاي كتابخانههاي دانشگاه علوم پزشكي، در همة مؤلفهها، جزء مؤلفه تعهدها و انتظارها، از نمرههاي كتابخانههاي دانشگاه فردوسي بالاتر است.
جدول 3. ميانگين، ميانه و انحراف معيار پاسخهاي كتابداران در رابطه با ميزان مؤلفههاي سرماية اجتماعي، (n=102)
مؤلفههاي سرماية اجتماعي
|
دانشگاه فردوسي
|
دانشگاه علوم پزشكي
|
كل
|
||||||
ميانگين
|
ميانه
|
انحراف معيار
|
ميانگين
|
ميانه
|
انحراف معيار
|
ميانگين
|
ميانه
|
انحراف معيار
|
|
زبان و قواعد مشترك
|
3.43
|
3.50
|
0.77
|
3.62
|
4
|
0.75
|
3.48
|
4
|
0.77
|
تجربيات و خاطرات مشترك
|
3.36
|
3
|
0.90
|
3.58
|
4
|
0.7
|
3.41
|
3
|
0.86
|
اعتماد
|
3.47
|
4
|
1.05
|
3.63
|
4
|
0.7
|
3.51
|
4
|
0.97
|
هنجارهاي مشترك
|
3.21
|
3.3
|
0.81
|
3.47
|
3.5
|
0.51
|
3.27
|
3.4
|
0.75
|
تعهدها و انتظارها
|
3.29
|
3.5
|
1.03
|
3.25
|
3.25
|
0.83
|
3.28
|
3.5
|
0.98
|
هويّت
|
3.76
|
3.67
|
0.90
|
3.79
|
4
|
0.59
|
3.77
|
3.67
|
0.83
|
روابط گروهي
|
3.30
|
3
|
0.90
|
3.35
|
3.25
|
1
|
3.31
|
3
|
0.92
|
پيكربندي روابط گروهي
|
3.34
|
3.50
|
0.85
|
3.56
|
3.5
|
0.61
|
3.39
|
3.5
|
0.8
|
سازمان مناسب
|
3.22
|
3.13
|
0.91
|
3.46
|
3.5
|
0.67
|
3.28
|
3.25
|
0.86
|
بر اساس اطلاعات مندرجات در جدول 4، ميانگين كلّ سرماية اجتماعي در كتابخانههاي دانشگاه علوم پزشكي با نمره 51/3، از ميانگين سرماية اجتماعي كتابخانههاي دانشگاه فردوسي با نمره 35/3 بيشتر است. ميانة نمرههاي نظرهاي كتابداران در رابطه با ميزان سرماية اجتماعي نيز در كتابخانههاي علوم پزشكي، عدد بالاتري را نسبت به دانشگاه فردوسي نشان ميدهد. انحراف معيار نظرهاي كتابداران در دانشگاه فردوسي، از انحراف معيار نظرهاي كتابداران در دانشگاه علوم پزشكي بيشتر است كه نشاندهندة پراكندگي بالاي نظرهاي كتابداران در دانشگاه فردوسي است. خلاصة اطلاعات مربوط به هريك از ابعاد سرماية اجتماعي، در جدول 5 آورده شده است.
در رابطه با ميزان سرماية اجتماعي، (n=102)
رديف
|
نام دانشگاه
|
ميانگين
|
ميانه
|
انحراف معيار
|
1
|
فردوسي
|
3.35
|
3.43
|
0.75
|
2
|
علوم پزشكي
|
3.51
|
3.47
|
0.46
|
3
|
كل
|
3.39
|
3.45
|
0.69
|
نسبت به ميزان ابعاد سرماية اجتماعي
دانشگاه
|
سرماية اجتماعي شناختي
|
سرماية اجتماعي رابطهاي
|
سرماية اجتماعي ساختاري
|
||||||
ميانگين
|
ميانه
|
انحراف معيار
|
ميانگين
|
ميانه
|
انحراف معيار
|
ميانگين
|
ميانه
|
انحراف معيار
|
|
فردوسي
|
3.39
|
3.5
|
0.72
|
3.40
|
3.58
|
0.81
|
3.27
|
3.25
|
0.81
|
پزشكي
|
3.59
|
3.5
|
0.60
|
3.54
|
3.5
|
0.50
|
3.45
|
3.43
|
0.61
|
كل
|
3.44
|
3.5
|
0.69
|
3.43
|
3.5
|
0.74
|
3.31
|
3.37
|
0.76
|
مطالعة دادههاي جدول 5 نشان ميدهد در همه ابعاد سرماية اجتماعي، ميانگين و ميانة نمرههاي كتابخانههاي دانشگاه علوم پزشكي، از ميانگين و ميانة نمرههاي كتابخانههاي دانشگاه فردوسي بيشتر است. بر اساس دادههاي جدول 5، ميانگين نمرههاي بُعد شناختي سرماية اجتماعي در دانشگاه فردوسي 39/3 و در دانشگاه علوم پزشكي 59/3؛ ميانگين نمرههاي بُعد رابطهاي سرماية اجتماعي در دانشگاه فردوسي 4/3 و در دانشگاه علوم پزشكي 54/3 و ميانگين نمرههاي بُعد ساختاري سرماية اجتماعي نيز در دانشگاه فردوسي27/3 و در دانشگاه علوم پزشكي 45/3 ميباشد. بهطور كلي، بيشترين ميانگين مربوط به بُعد شناختي سرماية اجتماعي و كمترين ميانگين مربوط به بُعد ساختاري سرماية اجتماعي است.
سؤال2: سرماية اجتماعي كتابداران كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد با توجه به ويژگيهاي فردي آنان چگونه است؟
هدف از طرح اين سؤال، بررسي و مقايسة وضعيت سرماية اجتماعي كتابداران با توجه به ويژگيهاي فردي آنان است. منظور از ويژگيهاي فردي در اين پژوهش، متغيرهاي جنسيت، سن، وضعيت تأهل و مدرك تحصيلي است. در ادامه، دادههاي مربوط به هر متغير در جدولهاي مربوط آورده شده است.
همانطور كه در جدول 6 آمده است، سرماية اجتماعي كتابداران مرد44/3 و سرماية اجتماعي كتابداران زن 37/3 ميباشد. مقايسة دادهها نشان ميدهد ميانگين سرماية اجتماعي كتابداران مرد، از ميانگين سرماية اجتماعي كتابداران زن بيشتر است. بهطور كلي، نتايج مربوط به ميزان سرماية اجتماعي بر اساس متغير جنسيت، همانند پژوهشهاي پيشين در حوزة سرماية اجتماعي (قاسمي و ديگران، 1385؛ سعادت، 1385؛ عليوردي نيا، 1387) نشان ميدهد ميزان سرماية اجتماعي مردان، از سرماية اجتماعي زنان بيشتر است.
جدول 6. ميانگين، ميانه و انحراف معيار ميزان سرماية اجتماعي بر اساس متغير فردي جنسيت
رديف
|
متغير فردي جنسيت |
ميانگين
|
ميانه
|
انحراف معيار |
1
|
مرد
|
3.44
|
3.59
|
0.71
|
2
|
زن
|
3.37
|
3.40
|
0.69
|
3
|
كل
|
3.39
|
3.45
|
0.69
|
از ديگر متغيرهاي فرديكه ميتواند بر ميزان سرماية اجتماعي افراد تأثيرگذار باشد، متغير «سن» ميباشد. بر اساس اطلاعات جدول 11، ميانگين سرماية اجتماعي كتابداران در گروه سنّي «كمتر از 35 سال» 34/3؛ در گروه سنّي «بين 35 تا 45 سال» 36/3 و در گروه سنّي «بيشتر از 45 سال» 69/3 ميباشد. همانگونه كه دادههاي جدول 7 نشان ميدهد، با افزايش سنّ كتابداران، ميانگين سرماية اجتماعي آنان نيز افزايش پيدا كرده است. اين مورد، مؤيد يافتههاي پژوهشهاي پيشين است كه نشان دادهاند با افزايش سنّ افراد، ميزان سرماية اجتماعي افراد نيز افزايش مييابد. (Eriksson et. al. ,2010)، (سياهپوش، 1387؛ فنابحري، 1387). با توجه به اينكه دادههاي مربوط به متغيّر «سنّ» به صورت رتبهاي ميباشند، براي بررسي دقيقتر رابطه بين متغيّر فردي «سن» و ميزان سرماية اجتماعي، از آزمون همبستگي استفاده شده است. نتايج مربوط به آزمون همبستگي، در جدول 8 خلاصه شده است. شايان ذكر است، با توجه به اينكه دادههاي پژوهش در مقياس رتبهاي ميباشند، از آزمون همبستگي اسپيرمن استفاده شده است.
جدول 7. ميانگين، ميانه و انحراف معيار ميزان سرماية اجتماعي بر اساس متغير فردي سن
رديف
|
متغير فردي سن |
ميانگين
|
ميانه
|
انحراف معيار |
1
|
كمتر از 35 سال
|
3.34
|
3.43
|
0.66
|
2
|
بين 35 تا 45 سال
|
3.36
|
3.34
|
0.76
|
3
|
بيشتر از 45 سال
|
3.69
|
3.81
|
0.66
|
4
|
كل
|
3.39
|
3.45
|
0.69
|
سرماية اجتماعي |
سن
|
ميانگين
|
ضريب همبستگي اسپيرمن
|
Sig (2-tailed)
|
كمتر از 35 سال
|
3.34
|
0.142
|
0.155
|
|
بين 35 تا 45 سال
|
3.36
|
|||
بيشتر از 45 سال
|
3.69
|
مطابق با جدول 8، اگرچه با افزايش سنّ كتابداران ميزان سرماية اجتماعي آنان نيز افزايش يافته است، ارتباط معناداري بين اين دو متغير در اين پژوهش وجود ندارد.
وضعيت تأهل كتابداران نيز ديگر متغيّري است كه در اين پژوهش بررسي شده است. مطابق با جدول 9، ميانگين سرماية اجتماعي كتابداران متأهل 46/3 و ميانگين سرماية اجتماعي كتابداران مجرد 23/3 ميباشد كه نشان ميدهد ميانگين سرماية اجتماعي كتابداران متأهل، از ميانگين سرماية اجتماعي كتابداران مجرد بيشتر است.
جدول 9. ميانگين، ميانه و انحراف معيار ميزان سرماية اجتماعي بر اساس متغير وضعيت تاهل
رديف
|
متغير فردي وضعيت تاهل |
ميانگين
|
ميانه
|
انحراف معيار |
1
|
مجرد
|
3.23
|
3.36
|
0.76
|
2
|
متاهل
|
3.46
|
3.45
|
0.66
|
3
|
كل
|
3.39
|
3.45
|
0.69
|
از ديگر متغيرهاييكه انتظار ميرفت بر ميزان سرماية اجتماعي افراد تأثير داشته باشد، مدرك تحصيلي افراد است. جدول 10 ميانگين سرماية اجتماعي كتابداران را با توجه به متغير فردي مدرك تحصيلي، نشان ميدهد. بهطور كلي، مقايسة ميانگينها نشان ميدهد بيشترين ميانگين مربوط به كتابدران با مدرك تحصيلي دكتري و كمترين ميانگين مربوط به كتابداران با مدرك تحصيلي كارداني است. چون متغير مدرك تحصيلي نيز به صورت رتبهاي است، به منظور بررسي رابطه بين مدرك تحصيلي كتابداران و ميزان سرماية اجتماعي، از آزمون ضريب همبستگي اسپيرمن استفاده شده است. جدول 11، ضريب همبستگي اسپيرمن را براي بررسي رابطة بين مدرك تحصيلي كتابداران و ميزان سرماية اجتماعي آنان، نشان ميدهد.
جدول 10. ميانگين، ميانه و انحراف معيار ميزان سرماية اجتماعي بر اساس متغير فردي مدرك تحصيلي
رديف
|
متغير فردي مدرك |
ميانگين
|
ميانه
|
انحراف معيار |
1
|
ديپلم
|
3.47
|
3.72
|
0.57
|
2
|
كارداني
|
3.17
|
3.29
|
0.46
|
3
|
كارشناسي
|
3.42
|
3.45
|
0.68
|
4
|
كارشناسي ارشد |
3.27
|
3.31
|
0.82
|
5
|
دكتري
|
3.86
|
3.86
|
0.44
|
|
كل
|
3.39
|
3.45
|
0.69
|
جدول 11. ضريب همبستگي اسپيرمن، بررسي رابطه بين مدرك تحصيلي و ميزان سرماية اجتماعي
سرماية اجتماعي |
متغير فردي مدرك |
ميانگين
|
ضريب همبستگي اسپيرمن |
Sig (2-tailed)
|
ديپلم
|
3.47
|
0.005
|
0.964
|
|
كارداني
|
3.17
|
|||
كارشناسي
|
3.42
|
|||
كارشناسي ارشد
|
3.27
|
|||
دكتري
|
3.86
|
چنانكه دادههاي جدول 11 نشان ميدهد، در اين پژوهش بين مدرك تحصيلي كتابداران و ميزان سرماية اجتماعي آنان رابطة معنادار وجود ندارد.
تفاوت معناداري بين ميزان سرماية اجتماعي در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي در شهر مشهد وجود دارد.
با توجه به اينكه جامعة آماري اين پژوهش شامل كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد ميباشد و اين دو گروه از لحاظ ويژگيهاي سازماني و ويژگيهاي فردي كتابداران با يكديگر متفاوتند، انتظار ميرفت ميزان سرماية اجتماعي در آنان متفاوت باشد. از اين رو، هدف از طرح اين فرضيه، بررسي وجود تفاوت معنادار بين ميزان سرماية اجتماعي در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد است. همانطور كه پيشتر مطرح شد، با توجه به اينكه در اين پژوهش نمونهگيري صورت نگرفته و كل جامعه بررسي شده است، ميتوان با مقايسة ميانه و ميانگين نمرههاي دو جامعه، آنها را با يكديگر مقايسه نمود. مطابق با جدول 4، ميانگين و ميانة سرماية اجتماعي در كتابخانههاي دانشگاه علوم پزشكي به ترتيب 51/3 و 47/3 ميباشد كه از ميانگين و ميانة سرماية اجتماعي در دانشگاه فردوسي با نمرههاي 35/3 و 43/3 بيشتر است و نشان ميدهد نمرههاي سرماية اجتماعي كتابخانههاي دو دانشگاه متفاوت است. همچنين، مطابق با جدول 5، بين ميانگين و ميانه نمرههاي ابعاد سرماية اجتماعي نيز در كتابخانههاي دو دانشگاه تفاوت وجود دارد. در عين حال، در اين پژوهش براي بررسي دقيقتر وجود تفاوت بين ميانگين نمرههاي كتابخانههاي دو دانشگاه، از آزمون آماري نيز استفاده شده است. از آنجا كه دادههاي مربوط به اين پژوهش در مقياس رتبهاي هستند، بايد از آزمونهاي آماري ناپارامتريك استفاده نمود. به اين منظور، از آزمون «مان- ويتني»[31]كه براي آزمودن فرضيه تفاوت دو جامعه بهكار ميرود، استفاده شده است. مطابق با جدولهاي 12 و 13، نتايج مربوط به آزمون نشان ميدهد بين ميزان سرماية اجتماعي و همچنين ابعاد سرماية اجتماعي در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد تفاوت وجود دارد، اما با توجه به اينكه مقدار P- Value به دست آمده در سطح 99% و 95% براي آزمون مان- ويتني بيشتر از 05/0 است، در نتيجه فرض تحقيق تأييد نميشود كه نشان ميدهد اين تفاوت از لحاظ آماري معنادار نيست. به اين ترتيب، گرچه به لحاظ آمار توصيفي، بين ميانگينها تفاوت وجود دارد، اين تفاوت از نظر آمار استنباطي كه معمولا براي نمونه و نه براي كل جامعه مورد استفاده است، كمتر از آن است كه قابل توجه باشد.
جدول 12. آزمون مان - ويتني براي اثبات وجود تفاوت در ميزان سرماية اجتماعي
كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد
متغير
|
دانشگاه N
|
ميانگين رتبهها
|
مجموع امتيازهاي رتبهها
|
Mann- Whitney U
|
P- Value
|
|||
فردوسي
|
علوم پزشكي
|
فردوسي
|
علوم پزشكي
|
فردوسي
|
علوم پزشكي
|
891.0
|
0.456**
0.23*
|
|
سرماية اجتماعي
|
76
|
26
|
50.22
|
55.23
|
3817.0
|
1436.0
|
**نشاندهندة تفاوت در سطح 99%
* نشاندهندة تفاوت در سطح 95%
جدول 13. آزمون مان - ويتني براي اثبات وجود تفاوت در ميزان ابعاد سرماية اجتماعي
كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد
متغير
|
ميانگين رتبهها
|
Mann- Whitney U
|
P- Value
|
|
فردوسي
|
علوم پزشكي
|
|||
سرماية اجتماعي شناختي
|
49.61
|
57.02
|
844.5
|
0.258**
0.130*
|
سرماية اجتماعي رابطهاي
|
50.82
|
53.48
|
936.5
|
0.692**
0.348*
|
سرماية اجتماعي ساختاري
|
49.72
|
56.71
|
852.5
|
0.297**
0.150*
|
**نشاندهندة تفاوت در سطح 99%
* نشاندهندة تفاوت در سطح 95%
يافتههاي پژوهشهاي مختلف نشان ميدهد سرماية اجتماعي، تأثير بسزايي در افزايش فعاليتهاي گروهي، توسعة ثبات و امنيت، كاهش هزينههاي كنترل و نظارت، بالا رفتن ميزان اعتماد و همكاري بين افراد دارد و در سازمانها باعث بهبود عملكرد سازماني، يادگيري سازماني، رهبري سازماني، توسعة سرمايه فكري سازمان و ... ميشود. از اينرو، توجه به بحث سرماية اجتماعي در سازمانها از جمله كتابخانهها، امري ضروري است كه بايد مديران و مسئولان كتابخانهها به آن توجه كنند. يافتهها حاكي از آن است، سرماية اجتماعي در هر دو گروه كتابداران دانشگاه فردوسي و دانشگاه علوم پزشكي مشهد، در حد متوسط است. كمترين ميانگين، مربوط به مؤلفه «هنجارهاي مشترك» شامل فرهنگ كار گروهي، مسئوليتپذيري و جديت در كار، روحية انتقادپذيري، و روحيه گذشت و فداكاري است. بيشترين ميانگين نيز مربوط به مؤلفه «هويت» است. ميانگين سرماية اجتماعي و ابعاد آن در جامعة مورد بررسي در سطح متوسط قرار دارد و در همة ابعاد سرماية اجتماعي ميانگين كتابخانههاي دانشگاه علوم پزشكي بيشتر از ميانگين كتابخانههاي دانشگاه فردوسي است. هرچند تفاوت مشاهده بين كتابداران اين دو دانشگاه قابل توجه نيست، برتري در سرماية اجتماعي كتابداران دانشگاه علوم پزشكي جالب به نظر ميرسد، زيرا تصور عمومي اين است كه در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي كاركناني با دانش كتابداري بيشتر، سنّ بيشتر، تحصيلات بيشتر و سابقة بيشتر از كتابداران شاغل در دانشگاه علوم پزشكي مشهد، وجود دارد. همه اين موارد ميتوانست موجب افزايش سرماية اجتماعي در كتابداران دانشگاه فردوسي باشد. ممكن است براي برتري ميزان سرماية اجتماعي در كتابداران دانشگاه علوم پزشكي، دلايل متفاوتي وجود داشته باشد. اينكه اين دلايل چه هستند، موضوعي است كه در تحقيقات بعدي ميتواند مورد توجه باشد. در اينجا، فقط يك دليل نظري و نه تجربي براي مشاهده اين تفاوت ارائه ميشود. تقريباً در تمام كتابخانههاي وابسته به دانشگاه علوم پزشكي، رئيس كتابخانه، فردي پزشك داراي دو ويژگي عمومي است: 1) تخصص لازم را در حوزه كتابداري ندارد 2) به لحاظ زماني، بسيار كم دركتابخانه حضور فيزيكي دارد. مورد دوم ميتواند به نوعي خود مختاري مسالمتآميز بين كتابداران بينجامد. هرچند در اين كتابخانهها، يكي از كاركنان با عنوان مدير داخلي فعاليت دارد، اين مدير داخلي الزاماً وجاهت علمي و اداري لازم براي يك مسئول كتابخانه را ندارد. آيا خود مختاري مسالمتآميز ميتواند برميزان سرماية اجتماعي بيفزايد و آيا اين خودمختاري مسالمت آميز، به افزايش سرماية اجتماعي كه كيفيت و كميت خدمات كتابخانهها را به گونهاي مثبت تحت تأثير قرار دهد، ميانجامد؟ دست كم دو پرسش ميتواند در تحقيقات آينده مورد بررسي قرار گيرد.
- با توجه به اينكه سرماية اجتماعي حوزهاي بسيار وسيع است، امكان تحقيقات زيادي در رابطه با آن وجود دارد. بنابراين، پيشنهاد ميشود تحقيقات بيشتر و وسيعتري در رابطه با سرماية اجتماعي و عوامل مؤثر در آن، در كتابخانههاي دانشگاهي و همچنين ساير سازمانها انجام گيرد.
- با توجه به نقش و اهميت سرماية اجتماعي در سازمانها، توصيه ميشود تحقيقاتي در زمينة ارتباط سرمايه اجتماعي با متغيرهايي چون يادگيري سازماني، رهبري سازماني، فرهنگ سازماني، سرماية فكري، عملكرد منابع انساني، مديريت دانش و ... در كتابخانهها و دانشگاهها صورت گيرد.
- تحقيقات نشان ميدهد سرماية اجتماعي از طريق افزايش فضاي اعتماد، افزايش فرهنگ كار گروهي، بسيج امكانات و منابع انساني، تأثير زيادي در بهبود عملكرد سازمان و افزايش كيفيت خدمات در سازمانها دارد. بنابراين، پيشنهاد ميشود پژوهشهايي نيز در زمينة ارتباط نقش و اهميت سرماية اجتماعي در بهبود عملكرد سازمان و افزايش كيفيت خدمات در سازمان از جمله كتابخانهها، انجام پذيرد.
- تحقيقات پيشين نشان ميدهد افرادي كه سرماية اجتماعي بالاتري دارند، نسبت به ساير افراد موقعيتهاي شغلي بهتري به دست ميآورند. در نتيجه، رضايت شغلي بيشتر و منزلت اجتماعي بالاتري دارند. از اين رو، پيشنهاد ميشود با توجه به مباحثي كه امروزه در رابطه با نام رشته كتابداري و اطلاعرساني و جايگاه و منزلت كتابداران در اجتماع مطرح است، پژوهشهايي در زمينة نقش سرماية اجتماعي در توسعه شغلي و منزلت اجتماعي كتابداران انجام شود.
- اصغرپور ماسوله، احمدرضا (1384). «سنجش ميزان سرماية اجتماعي دانشجويان علوم پزشكي مشهد در سال 83- 84 و عوامل مؤثر بر آن». پاياننامه كارشناسي ارشد علوم اجتماعي، دانشگاه فردوسي مشهد، دانشكده ادبيات و علوم انساني.
- اماميان، مهدي (1387). «بررسي رابطه بين سرماية اجتماعي و فرهنگي خانواده با گرايشات شغلي دانش آموزان (مطالعه موردي شهر نيشابور)». پاياننامه كارشناسي ارشد علوم اجتماعي، دانشگاه فردوسي مشهد، دانشكده ادبيات و علوم انساني.
- پاتنام، رابرت و ديگران (1383). سرماية اجتماعي، اعتماد، دموكراسي و توسعه. به كوشش كيان تاجبخش، ترجمه افشين خاكباز و حسين پويان. تهران: نشر شيرازه.
- خاكي، غلامرضا (1387). روش تحقيق در مديريت. تهران: بازتاب.
- سرمد، زهره؛ عباس بازرگان و الهه حجازي (1388). روشهاي تحقيق در علوم رفتاري. تهران: آگاه.
- سعادت، رحمان (1385). «تخمين سطح و توزيع سرماية اجتماعي استانها». رفاه اجتماعي، سال ششم، شماره 23، ص. 173-197.
- سياهپوش، امير (1387). «فراتحليل مطالعات سرماية اجتماعي در ايران». راهبرد فرهنگ، سال اول، شماره سوم، ص. 91- 124.
- شارع پور، محمد (1385). سرماية اجتماعي: مفهوم سازي، سنجش و دلالتهاي سياستگذاري. ساري: سازمان مديريت و برنامهريزي مازندران.
- فناكاربحري، ماندانا (1387). «بررسي رابطه ميزان سرماية اجتماعي با عملكرد منابع انساني سازمانهاي رفاهي: سازمان تامين اجتماعي». پاياننامه كارشناسي ارشد علوم اجتماعي، دانشگاه علامه طباطبائي، دانشكده علوم اجتماعي.
- فوكاياما، فرانسيس (1379). پايان نظم: سرماية اجتماعي و حفظ آن. ترجمه غلامعباس توسلي. تهران: جامعه ايرانيان.
- قاسمي، وحيد؛ رضا اسماعيلي و كامران ربيعي (1385). «سطح بندي سرماية اجتماعي در شهرستانهاي استان اصفهان». رفاه اجتماعي، سال ششم، شماره 23، ص. 225-251.
- قليچ لي، بهروز و اصغر مشبكي (1385). «نقش سرماية اجتماعي در ايجاد سرمايه فكري سازمان (مطاله موردي دو شركت خودروسازي ايراني)». دانش مديريت، سال 19، شماره 75، ص. 125- 147.
- كلمن، جيمز (1377). بنيادهاي نظري اجتماعي. ترجمه منوچهر صبوري، تهران: نشر ني.
- مظلوم خراساني، محمد و احمدرضا اصغرپور ماسوله (1384). «سنجش ميزان سرماية اجتماعي دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي مشهد در سال تحصيلي 84-1383 و عوامل مؤثر بر آن». علوم اجتماعي، سال دوم، شماره سوم، 194-215.
- Chen, Irene Y.L (2009). “Social Capital, IT Capability, and The Success Of Knowledge management Systems”. Knowledge management & E-Learing: An International Journal, Vol 1, No 1, 2009.
- Das, T.k ; Teng, B.s (2002). “Alliance Constellations: A Social Exchange Prespective”. Academy Of Management Review, NO 27, pp. 445- 456.
- Eriksson, Malin; Dahgern, Lars; Janlert, Urban; Weinehall, Lars; Emelin, Maria (2010). “Social Capital, Gender, And Educational Level- Impact On Self- Rated Healt”. The Open Public Healt Journal, Vol. 3, No. 1, Pp. 1- 12.
- Fukuyama, francis (1999). “Social Capital And Civil Society”. Conference On Second Generation Reform, Availale at:
- Guptara, P (2002). “Why Knowledge Management Fails: How Avoid The Common Pitfalls”. Melcrum Publishing, Available At: www.melcrum.com. Retrieved At 12 November, 2010.
- Hoffman, James; Hoelscher, Mark l.; Shrif, Korma (2005). “Social Capital, Knowledge Management, and Sustained Superior Performance”. Journal Of Knowledge management, Vol 9, No 3, 2005, p. 93-100.
- Huvila, Isto; Holmberg, Kim; EK, Stefan; Widen- Wulff, Gunilla (2010). “Social Capital In Second Life”. Online Information Rreview, Vol. 34, No. 2, 2010. Available At: www.emeraldinsight.com
- Jain, Priti (2007). “Knowledge Management Southern Africa”. Library Review, 56 (5) , 377-392. Available At: www.emeraldinsight.com
- MC Callum, Shelly; Oconnell, David (2009). “Social Capital And Leadership Development: Building Stranger Leadership Through Enhanced Relational Skills”. Leadership & Organization Development Journal, Vol. 30, No. 2, 2009. Available At: www.emeraldinsight.com
- Nahapiet, J; Ghoshal (1998). “Social Capital, Intellectual Capital and The Organizational Advantage”. Academy of manamement Review, vol 23, NO 2, p 242- 262.
- Putnam, R.D (1995). “Bowling Alone: Americas Declining Social Capital”. journal Of Democracy, VOL 6.
- Rottman, Joseph W (2008). ”Successful Knowledge Transfer Within Offsher Supplier In Strategic Alliance”. Journal Of Information Technology, 23. Pp. 31- 43.
- Styhre, Alexander (2008).” The Role Of Social Capital In Knowledge Sharing: The Case Of Specialist Rock Construction Company”. Construction Management And Economics, 26, 941- 951.
- Van Schaik, Ton (2002). “Social Capital In The European Values Study Surveys”. Paper Prepared For The OECD-ONS International Conference On Social Capital Measurement, London, 2002.
- Vander Hoof, Bort; Hysman, Marlean (2009). “Managing Knowledge Sharing: Emergent And Engineering Approach”. Information & Management, 46, 1-8.
- Wharton, Rod Far; Brunetto, Yvonne (2009). “Female Entrepreneurs As Manager: The Role Of Social Capital In Facilitating A Learning Culture”. Gender In Management: An International Journal, Vol. 24, No. 1, 2009. Available At: www.emeraldinsight.com
Zhang, Qizi; Fung, Hung- Gay (2006). “Chinas Social Capital And Financial Performance Of Private Enterprise”. Journal Of Small Business And Enterprise Development, Vol. 13, No. 2, 2006. Available At: www.emeraldinsight.com