Review
چكيده
در پژوهش حاضر، موانع دسترسي آزاد نشريههاي علمي ـ پژوهشي ايران از ديد ناشران بررسي شده است. بدين منظور، 249 ناشر از گروههاي مختلف آموزشي با روش نمونهگيري طبقهاي و به صورت تصادفي انتخاب شدند. براي بررسي متغيرهاي مورد مطالعه، از پرسشنامه استفاده گرديد. نتايج نشان ميدهد بين نظرهاي ناشران حوزههاي مختلف (علوم انساني، علوم پايه، فني و مهندسي، علوم پزشكي و كشاورزي) به لحاظ اولويتبندي مشكلات مالي، زيرساختي و فرهنگي تفاوت معناداري وجود دارد. نتايج همچنين نشان داد بين ناشران تهراني و شهرستاني نيز به لحاظ اولويتبندي مشكلات تفاوت معناداري وجود ندارد. بين نظرهاي ناشران دانشگاهي و غير دانشگاهي به لحاظ اولويتبندي مشكلات مذكور تفاوت معناداري وجود ندارد و مشكلات مالي، زيرساختي و فرهنگي به يك اندازه در بازدارندگي دسترسي آزاد كردن مجلههاي علمي ـ پژوهشي ايران، تأثيرگذار نيستند.
نظر ناشران دربارة راهكارهاي پيشنهادي در اين پژوهش، به ترتيب اولويت عبارتند از: تأمين بودجه توسط سازمان مادر، جذب حمايت افراد و سازمانها، استفاده از متخصصان فني براي طراحي سايت، جذب حمايت دولت، آگاهيرساني در زمينه نشريههاي دسترسي آزاد، استفاده از نرمافزارهاي رايگان در اينترنت، تدوين مقررات سازماني، تدوين رويّههاي اداري، جذب حمايت نويسندگان خارجي، جذب حمايت انجمنهاي علمي و دريافت هزينه از نويسنده.
كليدواژهها: دسترسي آزاد، ناشران، مجلههاي پيوسته، ايران.
مقدمه
مقالههاي علمي داوريشده و گزارش كنفرانسها، نقش مهمي در فعاليتهاي علمي، پژوهشي و تحقيقاتي دارد. براي شروع تحقيق در بسياري از حوزهها، ابتدا متون علمي و تحقيقاتي پيشين مرتبط با آن حوزه كه در مجلههاي علمي و يا به صورت گزارش كنفرانس منتشر ميگردد، مطالعه ميشود. در گذشته، دانشمندان ميتوانستند نشريههاي موجود در حوزه فعاليت خود را خريداري كنند. به موازات افزايش تعداد مجلهها و قيمت آنها، دانشمندان مجلههاي مورد نياز خود را از كتابخانهها تأمين ميكردند و اين در حالي بود كه بسياري از سازمانها و مؤسسهها نميتوانستند به تمام منابع موجود دسترسي داشته باشند (كنان، 2007). براي كتابخانهها بخصوص كتابخانههاي تحقيقاتي و دانشگاهي، تا اوايل دهه 80 تأمين هزينه مجلهها مسئله عمدهاي بود. هزينهها و قيمت مجلهها با سرعت بيشتري نسبت به بودجه كتابخانهها افزايش مييافت و مشكلات عمدهاي را پيش ميآورد. مجلههاي دسترسي آزاد، به عنوان پاسخي در برابر افزايش سريع قيمت نشريههاي علمي به وجود آمدند و پس از كنفرانسي كه در دسامبر سال 2001 در بوداپست برگزار گرديد، به يك جنبش تبديل شد (گودون، 2004).
منابع دسترسي آزاد، به صورت پيوسته و رايگان براي هر كس و هر جا قابل مطالعه، بارگذاري و استفاده است.
تا چند سال پيش، بهترين روش براي انتشار نتايج تحقيقات، نشريههاي چاپي بود كه در اختيار مشتركان مجله يا كتابخانهها قرار ميگرفت و محدوديتهايي نيز براي انتشار وجود داشت. اكنون اين امكان فراهم شده كه يك نسخة واحد از يك مقاله از طريق وب جهانگستر براي هر كس و در هر جا قابل استفاده باشد (موريسون، 2005).
بيان مسئله
تعامل ميان ناشران و پژوهشگران از طريق انتشار نتايج پژوهشها در مجلههاي علمي نمود پيدا كرده است، زيرا مؤثرترين مجرايي است كه پژوهشگران ميتوانند نتايج پژوهشهايخود را از طريق آن اشاعه دهند (نوروزي، 1385). بيشتر اطلاعات قابل اعتماد از طريق مجلههاي علمي ـ پژوهشي منتشر ميشود. با ظهور اينترنت و نشر الكترونيكي در اوايل دهه 1990، به نظر ميرسد الگوهاي ارتباطهاي علمي تغيير كرده و امكان دسترسي به اطلاعات تسهيل شده است. هدف دسترسي آزاد، دسترسپذير كردن انتشارات علمي از طريق اينترنت در كوتاهترين و سريعترين زمان ممكن، بدون دريافت هزينه از گسترة وسيعي از مخاطبان است (تونتا،2007 ). از سوي ديگر، تحقيقات نشان داده بين دسترسپذيري و ميزان استفاده (نمود عيني آن استناد) به مقاله، رابطهاي مستقيم وجود دارد؛ بدين معنا كه امكان دسترسي آزاد به مقالههاي منتشر شده در يك مجله، باعث افزايش مشاهدهپذيري و در نتيجه استفادة بهتر از آنها ميشود. مقالههاي دسترسي آزاد توسط ساير محققان مورد استناد قرار ميگيرد و باعث ميشود نويسندگان آنها بيشتر شناخته شوند و براي انجام تحقيقات بيشتر، انگيزه پيدا كنند (كولينز، 2007). امروزه بسياري از دانشگاهها و ناشران غربي مجلههاي خود را به صورت دسترسي آزاد در اختيار خوانندگان بينالمللي قرار ميدهند. در ايران، به عنوان يك كشور در حال توسعه، فرهنگ دسترسي آزاد به اطلاعات نيازمند گسترش است. جامعه دانشگاهي و پژوهشي ايران بايد به مجلههاي دسترسيآزاد بيشتر توجه كنند. براي توسعه و افزايش روند دسترسي آزاد به دانش و اطلاعات علمي در ايران، دانشگاهها، ناشران، سردبيران مجلههاي علمي، سازمانهاي خاص پژوهش، مراكز علمي و پژوهشي، انجمنهاي علمي ـ تخصصي، دانشمندان و پژوهشگران ايراني بايد محدوديتها و موانع دسترسي آزاد به مجلههاي علمي را از ميان بردارند و از اين راهبرد جديد حمايت كنند (نوروزي، 1385).
نمودار زير موانع دسترسي آزاد به مجلهها را نشان ميدهد.
مـوانـع مــالـي
|
كاهش يا حذف درآمد
|
|
مـوانـع زيـرسـاختي
|
فني
|
• حذف حق اشتراك
• حذف خريد با پرداخت پول
|
• تجهيزات
• كارشناسان متخصص
•پهناي باند
|
تحميل هزينهها
|
حقوقي و مقرراتي
|
هزينههاي جديد
|
هزينههاي معمول
|
|
• كپي رايت
• مقررات سازماني
• رويّههاي اداري
|
• الكترونيكيسازي
• ايجاد سايت
• نگهداري
|
• هزينه انتشار
• هزينه توزيع
• هزينه كاركنان
• حق التأليف
|
مـوانـع فـرهنـگي
|
• تمايل نداشتن مديران نشريهها
• تمايل نداشتن نويسندگان
• نبود فرهنگ دسترسي آزاد در خوانندگان
• نبود حامي
|
نمودار 1. موانع دسترسي آزاد به مجلهها
با توجه به گسترش فناوريها، امروزه در سطح دنيا توجه ويژهاي به مجلههاي دسترسي آزاد ميشود. با توجه به اينكه ايران كشوري رو به رشد و توسعه است و با توجه به نقشي كه اين نوع نشريهها ميتوانند در پيشرفت علمي ايران داشته باشند، در اين پژوهش سعي شده موانع و مشكلات دسترسي آزاد به مجلههاي علمي ـ پژوهشي ايران از ديد ناشران بررسي و راهكارهايي براي رفع اين موانع ارائه شود.
تعريف عملياتي اجزاي مسئله
مجلههاي دسترسي آزاد: دسترسي آزاد، بر دسترسي پيوسته و دائم به متن كامل آثار علمي بدون پرداخت هزينه به ناشر يا مؤلف اما با رعايت حقّ معنوي دلالت دارد (نوروزي، 1385). در اين تحقيق نيز اين تعريف مدنظر است.
سردبير: شخصي است كه مسئوليت اداره و انتشار يك پيايند را بر عهده دارد و معمولاً فردي است كه در يك حوزه صاحبنظر و از نظر علمي داراي مرتبه بالاتر و تجربه بيشتري است (فتاحي، 1381). در اين تحقيق نيز اين تعريف مد نظر است و منظور از ناشر همان سردبير است.
هدف و ضرورت پژوهش
هدف پژوهش
هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي ديدگاههاي ناشران درباره موانع ايجاد دسترسي آزاد مجلههاي علمي ـ پژوهشي ايران است.
هدفهاي فرعي پژوهش حاضر عبارتند از:
1- شناسايي ديدگاه ناشران دربارة ايجاد دسترسي آزاد مجلههاي علمي ـ پژوهشي ايران
2- شناسايي موانع و مشكلات ايجاد دسترسي آزاد مجلههاي علمي ـ پژوهشي ايران از ديد ناشران
3- ارائه راهكارهايي براي رفع اين موانع
پرسشهاي اساسي
پرسشهاي اساسي كه اين پژوهش در صدد يافتن پاسخ مناسب براي آنهاست، عبارتند از:
1- مشكلات مالي، زيرساختي، فرهنگي از ديدگاه گروههاي مختلف ناشران، تا چه اندازه در راستاي دسترسي آزاد ساختن مجلههاي علمي ـ پژوهشي ايران بازدارنده هستند؟
2- از ديدگاه گروههاي مختلف ناشران، اولويت بازدارندگي اين مشكلات به چه صورت است؟
3- راهكارهاي پيشنهادي ناشران مجلههاي علمي ـ پژوهشي براي رفع موانع و مشكلات موجود چيست؟
فرضيهها
1- بين نظرهاي ناشران حوزههاي مختلف (علوم انساني، فني و مهندسي، علوم پزشكي، كشاورزي، هنر و معماري و علوم پايه) به لحاظ اولويتبندي مشكلات مذكور تفاوت معناداري وجود ندارد.
2- بين ناشران تهراني و شهرستاني به لحاظ اولويتبندي مشكلات ياد شده تفاوت معناداري وجود ندارد.
3- بين ناشران دانشگاهي و غيردانشگاهي به لحاظ اولويتبندي مشكلات مذكور تفاوت معناداري وجود ندارد.
4- مشكلات مالي، زيرساختي و فرهنگي به يك اندازه در بازدارندگي دسترسي آزاد كردن مجلههاي علمي ـ پژوهشي ايران تأثيرگذار هستند.
پيشينة پژوهش در خارج از ايران
در حوزة مجلههاي الكترونيكي غير رايگان و رايگان از جنبه هاي مختلف، پژوهشهاي گوناگوني صورت گرفته است.
در زمينه شناسايي مجلههاي الكترونيكي، ميتوان به پژوهش زير اشاره كرد:
«فاسماير»[1] و «يانگ»[2] (2000) در مقالهاي با عنوان «مجلات الكترونيكي رايگان علمي: كتابخانههاي دانشگاهي و دانشـــكدهاي چگونه بايد دسترسي به آنها را فراهم نمايند؟» توانستند 213 مجله الكترونيكي رايگان علمي را در زمينههاي مختلف علمي پيدا كنند و ارائه آنها را از طريق وب سايت كتابخانهها يا مؤسسههاي علمي، پيشنهاد نمايند. آنها دراين مقاله، معيارهايي چون: تمام متن بودن، رايگان بودن، داشتن بايگاني، تهية منابع و مآخذ براي مقالهها و ... را براي انتخاب مجلههاي الكترونيكي رايگان معرفي كردهاند.
برخي پژوهشگران نيز نگرش كاربران را در استفاده از مجلههاي الكترونيكي بررسي كردهاند. از جمله اين پژوهشها مي توان به موارد زير اشاره نمود:
«وود وارد»[3] (1997) در خصوص واكنش كاربران در استفاده از مجلههاي الكترونيكي رايگان و غيررايگان پژوهشي صورت داد. اين بررسي روي دانشجويان دورههاي تحصيلات تكميلي رشتههاي رايانه، روانشناسي، تربيت بدني، علوم انساني و كتابداري و اطلاعرساني با توزيع پرسشنامههايي انجام پذيرفت. از 75 دانشجوي مقطع كارشناسي ارشد كه در اين پژوهش بررسي شدند، 60% به دليل ناآشنايي، توجه چنداني به مجلههاي الكترونيكي نشان نميدادند. 40% افراد معتقد بودند مقالههاي موجود در مجلههاي الكترونيكي رايگان، داراي كيفيتي نازلتر از مجلههاي الكترونيكي اشتراكي غيررايگان است. به دليل اينكه استفاده ازمجلههاي الكترونيكي به استفاده از كلمة عبور نياز داشت، بيش از نيمي از كاربران ترجيح دادند از مجلههاي چاپي يا مجلههاي الكترونيكي رايگان استفاده كنند. در اين پژوهش، عواملي مثل جنسيت، تحصيلات، مهارت رايانهاي و وضعيت اشتغال، تأثير چنداني در استفاده از مجلههاي الكترونيكي نداشت. دانشجويان خواهان اين امر بودند كه براي دسترسي به مقالههاي تمام متن، بايد مراحل اضافي و غير ضروري وقتگير را حذف كرد. دانشجويان عقيده داشتند مقالههاي مجلهها بايد در قالبهايي باشند كه آنها بتوانند مقالههاي مورد نظر خودرا روي رايانه به راحتي بارگذاري كنند. در نهايت، پژوهشگر به اين نتيجه رسيد كه از نظر دانشجويان، ميان مجلههاي الكترونيكي اشتراكي و مجلههاي الكترونيكي رايگان تفاوت چنداني وجود ندارد. سرعت پايين و كم بودن پهناي باند اينترنت، از عواملي است كه دانشگاه و مسئله به منظور دسترسي سريع كاربران به مجلههاي الكترونيكي، بايد آنها را برطرف نمايند. در زمينة اهميت مجلههاي الكترونيكي، پژوهشهاي زير قابل ذكر است:
«جونز»[4] و «كوك»[5](2000) در مقالهاي با عنوان «آيا مجلههاي الكترونيكي، نمونهاي ازيك جابجايي هستند؟» بيان ميكنند كه مجلههاي الكترونيكي، روش تازهاي براي تحويل دانش و توسعة پژوهش هستند. به عقيدة آنها، مجلههاي الكترونيكي، شيوة پيشرفتهاي از تعامل علمي را ايجاد ميكنند؛ به گونهاي كه مقالههاي دريافت شده براي مجلههاي الكترونيكي، به محض دريافت ميتوانند منتشر شوند. اين امر، پويايي و تعامل بيشتري را نسبت به مجلههاي چاپي به وجود ميآورد.
فاسماير و يانگ (2000) درمقالهاي با عنوان «مجلههاي الكترونيكي رايگان علمي: چگونه ميتوان فهميد آنها سودمند هستند؟» بيان ميكنند كه هم اينك مجلههاي الكترونيكي علمي بسياري به صورت رايگان در دسترس قراردارند. آنها در اين پژوهش، تأثير مجلههاي الكترونيكيِ رايگانِ علمي را برپژوهشهاي علمي بررسي كردند. اين پژوهشگران، سياههاي جامع از مجلههاي الكترونيكي رايگان درزمينههاي علوم، فناوري و پزشكي را همراه با نشاني اينترنتي آنها گردآوري و به شكل استنادي، تحليل كردند. نتايج نشان داد استفاده از مجلههاي الكترونيكي رايگان، تأثير مثبتي بر روند پژوهشهاي علمي داشته است.
پيشينة پژوهش در ايران
«سيامك» (1386) با تأكيد بر اهميت مجلهها و بحران پيش روي كتابخانهها براي اشتراك اين منابع، شواهد مربوط به رويكرد به مجلههاي دسترسي آزاد را ارائه ميدهد، بر روي مسائل مربوط به آنها انگشت ميگذارد و تأثير كنوني آنها را بر روي ارتباطهاي علمي مشخص ميسازد.
«قانع» (1386) در پاياننامه دكتري خود با عنوان «بررسي موانع دسترسي آزاد اعضاي هيئت علمي دانشگاههاي كشور، به اطلاعات علمي و ارائه مدلي براي ارتباطات علمي ايران» ديدگاه اعضاي هيئت علمي را در خصوص دسترسي آزاد به اطلاعات و همچنين نظر آنها را نسبت به موانع دسترسي (بحران قيمت، بحران اجازه و فرايند چاپ) با استفاده از پرسشنامه بررسي كرده است. نتايج پژوهش او نشان ميدهد بيش از 90% اعضاي هيئت علمي با دسترسي آزاد به يافتههاي پژوهش موافق هستند و افراد نمونه تحقيق، بحران قيمت را مانع مهمي در دسترسي به يافتههاي تحقيق ميدانند، اما بحران اجازه و فرايند چاپ مقاله از نظر آنها مانع مهمي تلقي نميشود.
روش پژوهش، جامعة آماري و نمونه آماري
در پژوهش حاضر، بنا به ماهيت موضوع، هدفهاي پژوهش و سؤالها؛ از روش پيمايشي و پرسشنامه محقق ساخته، براي گردآوري اطلاعات استفاده شده است.
جامعة آماري اين پژوهش سردبيران نشريههاي علمي ـ پژوهشي كشور در پنج گروه علوم انساني، فني و مهندسي، كشاورزي و علوم پايه و علوم پزشكي بودند كه عمدتاً به عنوان هيئت علمي در دانشگاههاي مختلف كشور خدمت ميكردند. از آنجا كه جامعه آماري اين پژوهش در سطح كشور گسترده بود، براي گردآوري اطلاعات از روش نمونهگيري طبقهاي تصادفي استفاده شده است.
يافتههاي پژوهش
آزمون فرضيهها
فرضيه 1:
بين نظرهاي ناشران مختلف (علوم انساني، فني و مهندسي، علوم پزشكي، كشاورزي، هنر و معماري و علوم پايه) به لحاظ اولويتبندي مشكلات مذكور، تفاوت معناداري وجود ندارد.
براي بررسي نبود رابطة معنادار بين نظرهاي ناشران مختلف (علوم انساني، فني و مهندسي، علوم پزشكي، كشاورزي، هنر و معماري و علوم پايه)، از آزمون كروسكال واليس استفاده شده است. نتايج اين آزمون در جدول 1 ارائه گرديده است.
جدول 1. نتايج مربوط به آزمون كروسكال ـ واليس براي فرضيه 1
ميانگين رتبه
|
تعداد
|
حوزة فعاليت
|
60/117
|
71
|
انساني
|
76/116
|
45
|
فني
|
31/154
|
94
|
پزشكي
|
02/165
|
45
|
كشاورزي
|
78/120
|
20
|
علوم پايه
|
|
275
|
مجموع
|
مقدار مجذور كا
|
درجه آزادي
|
سطح معناداري
|
069/18
|
4
|
001/0
|
همانطور كه در جدول 1 مشاهده ميشود، از آنجا كه مقدار P آزمون برابر با 001/0 و كوچكتر از سطح معناداري 05/0 ميباشد، بين نظرهاي ناشران مختلف به لحاظ اولويتبندي مشكلات ياد شده ارتباط معناداري وجود دارد و بر اين اساس فرضيه 1 رد ميشود.
فرضيه 2:
بين ناشران تهراني و شهرستاني به لحاظ اولويتبندي مشكلات مذكور تفاوت معناداري وجود ندارد.
جدول2. نتايج آزمون من ـ ويتني براي آزمون فرضيه 2 مربوط به ناشران تهراني و شهرستاني
سطح معناداري
|
مقدار من ويتني
|
مجموع رتبه ها
|
ميانگين رتبه
|
تعداد
|
شاخص آماري
گروهها
|
162/0
|
500/8353
|
50/20756
|
28/34
|
43
|
تهران
|
50/17193
|
90/40
|
30
|
شهرستان
|
همانگونه كه در جدول 2 مشاهده ميشود، از آنجا كه سطح معناداري 162/0 بزرگتر از 05/0 است؛ بين ناشران تهراني و شهرستاني به لحاظ اولويتبندي مشكلات مذكور تفاوت معناداري وجود ندارد و بر اين اساس فرضية 2 تأييد ميشود. ميتوان چنين نتيجه گرفت، نظر ناشران تهراني و شهرستاني در اولويتبندي موانع يكسان است. بنابراين، موانع و مشكلات موجود در زمينة دسترسي آزاد ساختن نشريهها بين تهرانيها، كه اغلب امكانات بهتر و بيشتري دارند، در مقايسه با شهرستانيها كه با محدوديتهاي بيشتري روبرو هستند، يكسان است و نيز ميتوان نتيجه گرفت كه بين رويكرد تهرانيها و شهرستانيها در دسترسي آزاد ساختن نشريهها و توجهي كه به اين امر از سوي دولت و ناشران در سطح ايران ميشود، تفاوتي وجود ندارد.
فرضيه 3:
بين ناشران دانشگاهي و غيردانشگاهي به لحاظ اولويتبندي مشكلات مذكور تفاوت معناداري وجود ندارد.
جدول3. نتايج آزمون من ـ ويتني براي آزمون فرضيه 3
مربوط به ناشران دانشگاهي و غيردانشگاهي
سطح معناداري
|
مقدار من ويتني
|
مجموع رتبهها
|
ميانگين رتبه
|
تعداد
|
شاخص آماري
گروهها
|
097/0
|
500/6807
|
50/25917
|
72/45
|
68
|
دانشگاهي
|
50/12032
|
15/52
|
26
|
غيردانشگاهي
|
همانگونه كه در جدول 3 مشاهده ميشود، از آنجا كه سطح معناداري 097/0 بزرگتر از 05/0 است، پس بين ناشران دانشگاهي و غيردانشگاهي به لحاظ اولويتبندي مشكلات مذكور تفاوت معناداري وجود ندارد. بر اين اساس، فرضيه تأييد ميشود. در اين پژوهش، ناشران غيردانشگاهي، ناشراني بودند كه به انجمنهاي علمي مختلف وابسته بودند. بيشترين مانع و مشكلي كه ناشران غيردانشگاهي همانند دانشگاهي به آن اشاره داشتند، تخصيص نيافتن بودجه مورد نياز و نبود نيروي انساني كافي بود كه بر روند كار نشريههاي دسترسي آزاد تأثير منفي ميگذاشت.
فرضية 4:
مشكلات مالي، زيرساختي، و فرهنگي به يك اندازه در بازدارندگي دسترسي آزاد كردن مجلههاي علمي ـ پژوهشي ايران، تأثيرگذار هستند.
به منظور پاسخگويي به اين فرضيه، از آزمون فريدمن استفاده شده است. آزمون فريدمن براي اولويتبندي موانع مالي، زيرساختي و فرهنگي به كار رفته است.
جدول4. نتايج مربوط به آزمون فريدمن مربوط به فرضيه 4 براساس اولويتبندي موانع
سطح معناداري
|
مقدار فريد من
|
ميانگين رتبه
|
شاخص آماري
گروهها
|
000/0
|
489/20
|
84/1
|
موانع مالي
|
78/1
|
موانع زيرساختي
|
38/2
|
موانع فرهنگي
|
همانگونه كه در جدول 4 مشاهده ميشود، سطح معناداري در اين آزمون برابر با 000/0 و كوچكتر از 05/0 ميباشد. بنابراين، تفاوت معناداري ميان اولويتبندي موانع وجود دارد. بر اين اساس، مشكلات مالي، زيرساختي و فرهنگي، در بازدارندگي دسترسي آزاد كردن مجلههاي علمي ـ پژوهشي ايران، تأثيرگذار نيستند. بنابراين، فرضيه 4 رد ميشود. ميانگين رتبهها مشخصكننده ترتيب اولويت است. مواردي كه داراي ميانگين رتبه كمتري باشند، به عنوان اولويت اول و ساير اولويتها به همين ترتيب مشخص ميشود. همانگونه كه از نتايج جدول 4 برميآيد، موانع زير ساختي به ترتيب در اولويت اول با ميانگين رتبه 78/1، موانع مالي در اولويت دوم با ميانگين رتبه 84/1 و موانع فرهنگي با ميانگين رتبه 38/2 در اولويت آخر قرار ميگيرند.
پاسخ به پرسشهاي اساسي پژوهش
پرسش1- مشكلات مالي، زيرساختي، فرهنگي از ديدگاه گروههاي مختلف ناشران تا چه اندازه در راستاي دسترسي آزاد ساختن مجلههاي علمي- پژوهشي ايران بازدارنده هستند؟
با محاسبة ميانگين، براي هر يك از اين گويهها از طريق دادن رتبه به مقياسهاي كاملاً موافق با رتبه 1، موافق با رتبه 2، نظري ندارم با رتبه 3، مخالف با رتبه 4، كاملاً مخالف با رتبه 5، اولويتهاي ذكر شده در جدول 5 براي موانع مشخص شد:
جدول 5. ترتيب اولويت موانع
موانع زيرساختي
|
فراهمآوري تجهيزات
و
نبود كارشناسان متخصص
|
25/2
|
ايجاد پهناي باند
|
32/2
|
تدوين رويّههاي اداري
|
66/2
|
قانون كپي رايت
|
80/2
|
تدوين مقررات سازماني
|
81/2
|
موانع مالي
|
نگهداري و روزآمدسازي
|
26/2
|
ايجاد سايت
|
42/2
|
الكترونيكي سازي
|
45/2
|
كاهش درآمد در نتيجه حذف حق اشتراك
|
90/2
|
موانع فرهنگي
|
حمايت نكردن سازمان مادر
|
71/2
|
درك نادرست از دسترسي آزاد
|
73/2
|
امكان سوء استفادة خوانندگان
|
94/2
|
تمايل نداشتن نويسندگان
|
47/3
|
پرسش 2- از ديدگاه گروههاي مختلف ناشران، اولويت بازدارندگي مشكلات مذكور به چه صورت است؟
اين سؤال، متناظر با فرضية چهارم اين پژوهش است. براي پاسخگويي به اين فرضيه، از آزمون فريدمن استفاده شده است. آزمون فريدمن براي اولويتبندي موانع مالي، زيرساختي و فرهنگي به كار رفته است.
با توجه به جدول 4، سطح معناداري اين آزمون برابر با 000/0 و كوچكتر از 05/0 ميباشد؛ بنابراين، تفاوت معناداري ميان اولويت موانع وجود دارد. بر اين اساس، مشكلات مالي، حقوقي، زيرساختي، مديريتي و فرهنگي، در بازدارندگي دسترسي آزاد كردن مجلههاي علمي ـ پژوهشي ايران به يك اندازه تأثيرگذار نيستند. ميانگين رتبهها مشخص كنندة ترتيب اولويت است. مواردي كه ميانگين رتبة كمتري دارند، به عنوان اولويت اول و ساير اولويتها به همين ترتيب مشخص ميشود. همانگونه كه از نتايج جدول 4 بر ميآيد، موانع زير ساختي به ترتيب در اولويت اول با ميانگين رتبه 78/1، موانع مالي در اولويت دوم با ميانگين رتبه 84/1 و موانع فرهنگي با ميانگين رتبه 38/2 در اولويت آخر قرار ميگيرند.
پرسش3- راهكارهاي پيشنهادي ناشران مجلههاي علمي- پژوهشي براي رفع موانع و مشكلات موجود چيست؟
تأمين بودجه توسط سازمان مادر، جذب حمايت افراد و سازمانها، استفاده از متخصصان فني براي طراحي سايت، جذب حمايت دولت، آگاهيرساني در زمينة نشريههاي دسترسي آزاد، استفاده از نرمافزارهاي رايگان در اينترنت، تدوين مقررات سازماني، تدوين رويّههاي اداري، جذب حمايت نويسندگان خارجي، جذب حمايت انجمنهاي علمي و در مرتبة آخر نيز دريافت هزينه از نويسنده، به ترتيب در اولويت قرار ميگيرند.
پيشنهادهاي اجرايي
علاوه بر موانع ذكر شده در پرسشنامه، سردبيران نشريهها به موانع ديگري نيز اشاره كردهاند كه ذكر ميشود:
- كمبود اعتبارات دريافتي كه انجمنهاي علمي از وزارت علوم دريافت ميكنند
- به دليل نبود ساختار تشكيلاتي انجمنهاي علمي، مسئوليتهاي چند نفر را يك نفر انجام ميدهد.
- كمبود بودجه لازم جهت استخدام و به كارگيري كاركنان يك نشريه و نيز پرداخت حقالزحمه كاركنان
- بروكراسي اجرايي در دفاتر مجلهها و دفاتر نشر و احياناً عدم استفاده بهينه از بودجة انتشارات
- كمبود نيروي انساني، نه فقط نيروي متخصص
- استقبال نكردن از گزينههاي الكترونيكي
- نبود راهبرد درست در زمينة مديريت اطلاعات و نيز بيتوجهي به فضاي مجازي
- جعل و استفاده از پژوهشهاي ديگران به نام خود، بخصوص در رشتههاي پزشكي
- نبود انگيزة كافي در كشور براي بالا بردن تعداد خوانندگان نشريهها و نبود فضاي رقابتي در كشور
- ناتواني و نبود فرهنگ تعامل و نقد در كشور.
پيشنهادهاي ارائه شده نيز عبارتند از:
1- فرهنگسازي در زمينة يكسان بودن ارزش مقالههاي علميِ چاپ شده و الكترونيكي
2- راه اندازي كارگاه براي توجيه سردبيران در مورد مزاياي دسترسي آزاد
3- تقويت پايگاههايي كه تعداد ارجاعات مقالهها را محاسبه كنند و مجلههايي را كه ميزان استنادهاي آنها كم است، از درجة علمي خود محروم كنند تا براي دسترسي آزاد شدن و پيشرفت، انگيزه پيدا كنند.
4- تعميم آموزش و برگزاري كلاسها و دورههاي آموزشي تكميلي و كوتاه مدت در همه سطوح
5- تغيير شرايط اقتصادي كشور در جهت رقابت و توليد و كاربرد علم بيشتر
6- فراهم آوردن امكان استفاده از رايانه و اينترنت براي همگان.
پيشنهادهايي براي پژوهشهاي آتي
همانگونه كه پيشتر اشاره شد، در زمينة نشريههاي دسترسي آزاد تاكنون پژوهشهاي بسيار كمي در ايران صورت گرفته است. با توجه به نقش و اهميتي كه اين نشريهها در پيشرفت علمي كشور دارند، موضوعات بسياري در اين زمينه قابل تأمل و توجه است. پيشنهادهاي ذيل، برخي از مواردي است كه ميتواند مورد توجه قرار گيرد:
1- بررسي نقش كتابداران در چرخة نشريههاي دسترسي آزاد و پيشرفت علمي كشور
2- بررسي ميزان آگاهي دانشجويان از مجلههاي دسترسي آزاد در رشتههاي تحصيلي مختلف و مقايسه آن
3- بررسي ميزان رضايت دانشجويان از مجلههاي دسترسي آزاد از جنبههاي مختلف
4- بررسي مقالههاي دسترسي آزاد چاپ شدة نويسندگان ايراني در مجلههاي خارجي
5- بررسي كيفيت مقالههاي دسترسي آزاد در رشتههاي مختلف
6- بررسي مشكلات مربوط به قانون كپيرايت در ايران.
منابع
- سيامك، مرضيه (1386). «مجلات دسترسي آزاد: مسائل، مباحث و نگرانيهاي مطرح دربارة آنها» كتابداري و اطلاعرساني، جلد دهم، شماره دوم. تابستان 1386، 277-308.
- فتاحي، رحمتالله (1381). «مديريت نشريههاي ادواري: جنيههاي نظري و كاربردي گزينش، فراهمآوري، سازماندهي و ارائه خدمات ادواريها». تهران: دبيزش.
- قانع، محمدرضا (1386). «بررسي موانع دسترسي آزاد اعضاي هيئت علمي دانشگاههاي كشور به اطلاعات علمي و ارائه مدلي براي ارتباطات علمي ايران». پاياننامه دكتراي علوم كتابداري و اطلاعرساني. دانشگاه تهران
- نوروزي، عليرضا (1385). «مجلههاي دسترسي آزاد و نقش آنها در گسترش دانش و پيشرفت علمي ايران». رهيافت. شماره 38. پاييز و زمستان.
-Collins, Jannette.(2005)."The future of academic publishing: what is open access?"American college of radiology>vol.2. issue 4. pp. 321-326. . [online]Available at :www.jacr.org/article/s1546-1440 (04) 00324-2/pdf-31k
-Fosmire, Michael J. and Young, Elizabeth(2000). Free scholarly electronic journals: what access do college and university libraries provide? College and research libraries 61(6): p.508-800
- Fosmire, Song Yu.(2000). Free scholarly electronic journals: How good are they? Issue in science and technology librarianship 27( summer). [online] Available at: http;// dois.mimas.ac,uk/DOIS/ data/ Articles/juljuljuby: 2000:i:27:p:6068.html
- Guedon,Jeun Claude (2004). " The green and gold roads to open access: the case for mixing and matching. " Serials review.vol 30. n. 4. [online]Available at : http://eprints.rclis.org/3039/
- Jones, S.L & cook, C.B, (2000). Electronic journals: are they a paradigm shift? Online journal of issues in Nursing. 5(1), manuscript 1.[online] Available at: http://www,nursingworld.org/ojin/topic11/tpc 11/tpc 1101.htm
- Kennan, Mary Anne and Kautz, Karlheinz (2007)."Scholarly publishing and openaccess: searching for understanding of an emerging is phenomenon ". The 15th European Conference on Information systems.
- Woodward, H.( 1997)." Electronic journals". (1091). pp.53-57
2. Cook.
فصلنامه كتابداري و اطلاع رساني (اين نشريه در www.isc.gov.ir نمايه مي شود) |
|
49 _ شماره اول، جلد 13 |