نگاهي به دستبرد علمي و راه كارهاي پيشگيري و پيگيري آن

Hits: 35073
User rating: / 
PoorBest 

Review

چكيده
با ظهور فناوريهاي اطلاعاتي بويژه اينترنت، پديدة دستبرد علمي- آگاهانه يا ناآگاهانه- رو به افزايش است. اهميت اين پديده و تأثيرات نامطلوب آن در پيشبرد دانش، باعث شده جوامع علمي بويژه در كشورهاي پيشرفته توجه روزافزوني به آن داشته باشند؛ به طوري كه روز به روز شاهد تدابير و راهكارهايي براي پيشگيري يا مقابله با آن هستيم. از جمله اين راهكارها تلاش براي خودكارسازي روشهاي كشف دستبرد علمي و همچنين وضع مجازاتهايي براي متخلفان است. از آنجا كه بسياري از دستبردهاي ادبي ناآگاهانه و به دليل آشنا نبودن با مصداقها و تعريفهاي آن روي مي‌دهد، مقاله حاضر بر آن است تا به معرفي دستبرد علمي و انواع آن بپردازد. علاوه بر اين، تجربه‌هاي كشورهاي جهان در اعمال اقدامهاي پيشگيرانه، راهكارهاي كشف و مجازاتها بررسي خواهد شد. اميد مي‌رود اين مقاله گامي هر چند اندك در جهت آشنايي بيشتر جامعة علمي با اين پديده و جلب توجه صاحب‌نظران كشور براي ايجاد راهكارهايي براي جلوگيري از آن بردارد.
كليدواژه‌ها: سرقت علمي، سرقت ادبي، دستبرد علمي.
مقدمه
در بناي رفيع علم، هر انديشمند به معماري مي‌ماند كه با گام نهادن بر سنگ‌بنا‌هاي پيشين، انديشه‌اي ديگر را بر اين بنا مي‌نهد و بر بلنداي آن مي‌افزايد. از اين رو، در نگارش علمي، سنت استناد به آثار پيشين نه تنها تصديقي بر نقش پيشينيان و سند ارج‌گذاري محقق به كساني است كه شالوده‌اي را براي دستاوردهاي وي بنيان نهاده‌اند، بلكه گواهي بر استحكام هر چه بيشتر اين بنا ارائه مي‌كند و با برقراري پيوند بين دانش جديد با دانش گذشته، هر گام در پيشبرد دانش را نشانه‌گذاري كرده و بدين ترتيب، سير تحول آن را در قالب شبكه‌اي گسترده به نمايش مي‌گذارد.
با اين حال، بهره‌‌گيري از دستاوردهاي پيشينيان هميشه به شيوة صحيح انجام نمي‌شود. گذشته از انگيزه‌هاي اين امر كه گاه آگاهانه و گاه ناآگاهانه روي مي‌دهد، سهل‌انگاري در بهره‌گيري از آثار ديگران، صورت دستبرد علمي به خود مي‌گيرد. دستبرد علمي داراي تاريخچه‌اي طولاني است و ريشه در تاريخ ثبت دانش بشر دارد؛ اما امروز، در عصر اطلاعات، رواج بيشتري يافته است. اين از آن روست كه با فراگير شدن كاربرد مظاهر مختلف فناوري و بويژه اينترنت، امكان نشر، توزيع و نسخه‌برداري ديجيتالي آثار و توليدات علمي، ادبي و هنري در سطحي گسترده فراهم آمده است.
درك پديده دستبرد علمي به جهات بسياري حايز اهميت است. از يك سو، گسترش پديده دستبرد علمي مي‌تواند در بلند مدت مانعي اساسي در مسير پيشبرد دانش باشد؛ زيرا اقتباسها و برداشتهاي نادرست و شتابزده اصالت مطالب علمي را خدشه‌دار مي‌كند و ضربه‌اي اساسي بر پيكرة دانش وارد مي‌آورد. از سوي ديگر، تداوم چرخة آفرينش علمي، در گروِ اشاعه و توزيع فراگير و آزادانه انديشه‌هاي نو است. نقض حقوق مالكيت معنوي كه از پيامدهاي فراگير شدن اين پديده است، مي‌تواند پديدآوران را از پشتيباني از جريان آزاد دانش دلسرد كند و فرايند اشتراك منابع را با مشكلاتي مواجه سازد.
سوء رفتار علمي در كوتاه مدت نيز آسيبهاي بسياري بر جامعه علمي وارد مي‌آورد؛ زيرا اين نويسندگان درستكار هستند كه هزينة سوء رفتار ديگران را مي‌پردازند. وقتي پژوهشگران سرمشقهاي غلط را دنبال مي‌كنند، زمان، هزينه و سرمايه‌هاي عمومي به هدر مي‌رود. قربانيان دزدان علمي، از اعتبار مقتضي محروم مي‌شوند و هر بار كه پرونده‌اي دال بر تقلبي ديگر در صدر اخبار قرار مي‌گيرد، ضربه‌اي به آوازة دانشمندان و پژوهشهاي علمي وارد مي‌آيد (تايتلبام[4]، ٢٠٠٩). از اين گذشته، ناشناخته ماندن اين پديده، باعث مي‌شود برخي به دليل ناآگاهي از مصداقها و ابعاد مختلف دستبرد علمي، ناخواسته مرزهاي حق و عدالت را بشكنند و خود را نيز در مظان اتهام قرار ‌دهند. همچنين، ضرورت تبيين راهبردها و تدوين راهكارها از نظرها پنهان مي‌ماند. بي‌گمان، تبعات اين مسائل، ركود دانش و توسعه نيافتگي خواهد بود.
پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن تعريف دستبرد علمي و انواع آن و بررسي رويكردهاي مجامع علمي به اين موضوع، برخي از راهكارهايي را كه به منظور پيشگيري، نظارت و پيگرد دستبرد علمي از سوي اين مجامع انديشيده شده، معرفي نمايد. اميد مي‌رود اين مقاله بتواند ضمن فراهم نمودن زمينه آشنايي بيشتر خوانندگان با اين پديده، توجه بيش از پيش صاحب‌نظران را به اهميت اين پديده و لزوم پيشگيري و مقابله با آن جلب نمايد.
 
ريشه‌شناسي و تعريف دستبرد علمي
«دستبرد علمي» و اصطلاحاتي مانند دزدي يا سرقت علمي، ادبي يا فكري در فارسي، در برابر واژة plagiarism به كار مي‌روند. كاربرد اين واژه در مفهوم «دزدي ادبي» را به «ماركوس والريوس مارتيليوس» يا «مارشال»[5] شاعر هجوسراي رومي سده نخست ميلادي نسبت داده‌اند. وي خود را ارباب و صاحب و كلمات را برده خويش مي‌دانست و به كساني كه اشعار وي را به نام خود عرضه مي‌كردند، لقب plagiarius (به معناي بچه دزد، غارتگر، فريب دهنده) داده بود (مك‌دونالد راس[6]، ٢٠٠٤). اين واژه در قرن شانزده به واژگان انگليسي وارد شد (آرنسون[7]، 2007). اين واژه خود برگرفته از واژة ، ٢٠٠٤). اين واژه در قرن شانزده به واژگان انگليسي وارد شد (آرنسون، 2007). اين واژه خود برگرفته از واژة plagium (به معناي آدم‌‌ربايي) از ريشه plaga (دام، تله) است (واژه‌نامه پيوسته ريشه‌شناسي[8]، ٢٠٠١).
فعل plagiarize ، در نسخه پيوسته واژه نامه «مريام وبستر»[9] به اين شكل تعريف شده است:
1-     دزديدن انديشه‌ها يا واژگان ديگران و قلمداد كردن آن به عنوان اثر خود؛ استفاده از اثر ديگري بدون استناد به آن
2-     ... انديشه يا دستاوردي برگرفته از يك منبع موجود را به عنوان انديشه يا دستاوردي جديد ارائه كردن.
در ويرايش فشرده فرهنگ انگليسي آكسفورد[10] (١٩٩١) دزدي ادبي چنين تعريف شده است:
1-    تملك غير قانوني يا دزدي انديشه‌هاي ديگران در حوزه ادبيات، هنر، موسيقي، فني و ... و انتشار آن به عنوان اثر خود.
2-                  دزديدن انديشه، طراحي، متن يا اثر.
به طور كلي مي‌توان گفت، دزدي ادبي به معناي نسخه‌برداري يا استفاده از انديشه‌ها، نوشته‌ها، اختراعات و آثار هنري يا ادبي ديگري و ثبت آن به نام خود است، بدون اينكه به منبع اصلي استناد شود. به زبان ساده، دزدي ادبي يعني روبرداري از كارها يا انديشه‌هاي ديگران و انتساب آنها به خود. با آنكه دستبرد علمي از مصداقهاي تخلف از قانون حقّ مؤلف است. هر گونه تخلف از قانون حق مؤلف لزوماً به معناي دستبرد علمي نيست زيرا تخطي از حق مؤلف زماني روي مي‌دهد كه موادي مشمول قانون حق مؤلف، بدون اجازه استفاده شوند؛ اما دستبرد علمي، به ثبت دستاوردها و آفريده‌هاي ديگري به نام خود منجر مي‌شود، نه صرفاً استفادة غيرمجاز از آنها.
در عرصه علم، دستبرد به انديشه‌ها و آثار ديگران ـ يا دست كم شبهة ارتكاب آن ـ پيشينه‌اي طولاني دارد. شايد بتوان گفت از زمان آغاز نوشتن، نويسندگان روبرداري از ديگران را آغاز كرده‌اند (آرنسون، 2007). براي نمونه، بطلميوس در تهية اثر خود به نام «المجسطي»[11] از «ابرخس»[12] بهره گرفته است (نيوتن[13]، 1977).با آنكه دستبرد علمي بيش از همه در عرصه علم و دانش در كانون توجه قرار دارد، اين پديده در ديگر عرصه‌ها از جمله سياست يا ادبيات نيز مشهود است. براي نمونه، هيلاري كلينتون، باراك اوباما را متهم كرد كه به هنگام سخنراني تبليغاتي رياست جمهوري مرتكب دستبرد شده است (كورتني[14]، ٢٠٠٨). «پشنر»[15] (2007) در عرصه ادبيات و سياست، بزرگاني چون «شكسپير»، «تي اس اليوت» و «مارتين لوتر كينگ» را مثال مي‌زند كه در خلق آثار خود از پيشينيان بهره گرفته‌اند. «مالن»[16] (1989) برخي اشعار «چوسر»[17] را برگرفته از «بوكاچيو»[18]و برخي اشعار شكسپير را برگرفته از «هولينشد»[19] و «پلوتارخ»[20] مي‌داند.به تازگي با استفاده از يك نرم‌افزار كشف دستبرد علمي، نشان داده شد كه شكسپير در نگارش نمايشنامة «ادوارد سوم» از همكاري نويسنده‌اي ديگر به نام «توماس كيد»  بهره گرفته است، به طوري كه 60% آن را «كيد» نوشته است (خبرگزاري مهر، 24/7/1388). بدين ترتيب، مشاهده مي‌شود كه در وهلة اول، تعريف دستبرد علمي روشن به نظر مي‌رسد، اما واقعيت آن است كه تعريفي روشن از دستبرد علمي وجود ندارد و دست كم در عمل مي‌توان ديد كه مصداقها بسيار گسترده است و گاهي حتي مرزهاي آن با استفادة جوانمردانه[21] يا با الهام، اقتباس يا گرته‌برداري به هم مي‌آميزد. بخش بعدي، كه انواع دستبرد علمي را به طور كوتاه به بحث مي‌گذارد، نشانگر گستردگي مصداقهاي دستبرد علمي و لزوم تدوين چارچوبي دقيق، مشخص و قانوني براي آن است.
 
انواع دستبرد علمي
دستبرد علمي را مي‌توان در دو دستة كلي قرار داد: دستبرد به انديشه‌ها و دستبرد به واژگان (وصال و حبيب‌زاده[22]، ٢٠٠٧). با آنكه هر دو نوع دستبرد از نظر جامعه علمي به يك اندازه نكوهيده است، برخي دستبرد به واژگان را قابل چشم‌پوشي مي‌دانند (حبيب‌زاده[23]، 2009). در مقابل، برخي بر اين باورند كه حق ‌مؤلف بر انديشه‌ها اعمال نمي‌شود، بلكه اين كلمات هستند كه شامل حق مؤلف مي‌شوند (مك‌دونالد راس، ٢٠٠٤). گذشته از ميزان اهميت، هر يك از اين دو نوع دستبرد مي‌تواند به روشهاي گوناگون و مختلفي روي دهد. براي نمونه، ممكن است نويسنده‌اي به هنگام دستبرد به واژگان، بخشي از اثر ديگري را بدون استناد به منبع اصلي در اثر خود استفاده كند. در دستبرد به انديشه، ممكن است براي مثال اثر با حفظ محتوا مورد استفاده قرار گيرد و تنها كلمات و عبارتهاي كليدي تغيير يابد، يا بخشهايي از منابع، پس از بازنويسي ، با هم هماهنگ شوند و در اثر جديد به كار روند. گاهي دستبرد به كلمه يا انديشه به صورتي رخ مي‌دهد كه اطلاعات منبع اصلي مخدوش مي‌گردد. براي نمونه، فرد به منبع اصلي استناد مي‌كند، اما اطلاعات منبع را به طور دقيق ارائه نمي‌دهد يا از آوردن علامت نقل قول در مواردي كه لازم است، خودداري مي‌كند. در جدولهاي 1 و 2، دو نمونه از دسته‌بنديهايي كه از دستبرد علمي صورت گرفته است، فهرستوار آمده است.
جدول1. انواع دزدي ادبي (برگرفته از سايت «دستبرد علمي»)[24]
انواع دستبرد علمي بدون استناد به اثر اصلي
الف) نويسنده، اثر ديگري را كلمه به كلمه و بدون هيچ تغييري به عنوان اثر خود تحويل دهد.
ب) نويسنده، بخشهاي مهم متن را از منبع واحدي بدون هيچ تغييري روبرداري كند.
ج) نويسنده، قسمتهاي مهم را از چندين منبع مختلف روبرداري كند، تغييراتي جزئي در جملات ايجاد كند، اما بيشتر عبارتهاي اصلي حفظ شود.
د) نويسنده، محتواي اصلي منبع را حفظ كند، اما كلمات كليدي و عبارتها را تغيير دهد.
ه) نويسنده، صفحاتي از منابع ديگر را تفسير و آنها را با هم متناسب و هماهنگ كند.
و) نويسنده، به طور زياد، از قسمتي از آثار منتشر شده خود به طور گسترده در آثار بعدي استفاده كند، بي آنكه به اثر قبلي ارجاع دهد.
انواع دستبرد علمي با استناد به اثر اصلي
الف) نويسنده تنها نام پديدآور را براي يك منبع ذكر كند، اما اطلاعات خاص منبع را ناديده بگيرد.
ب) نويسنده، اطلاعات غيردقيق براي يك منبع ارائه دهد. در اين صورت، يافتن منبع اصلي، تقريبا غير ممكن است.
ج) نويسنده، منبع را به درستي ذكر كند ، اما متني را كه از آن منبع كلمه به كلمه روبرداري شده، در گيومه قرار ندهد.
د) نويسنده، همه منابع را به درستي ذكر كند و متون كپي شده را در گيومه قرار دهد، اما تمام اثر ارجاع باشد و اگر بنا باشد آن بخشها حذف شوند، چيزي به عنوان اثر اصلي باقي نماند.
ه) نويسنده، در مواردي به منبع اصلي استناد كند اما مباحث ديگري از همان منبع را بدون استناد تفسير نمايد. در چنين مواردي، نويسنده تلاش مي‌كند اين تفسيرها را به عنوان تجزيه و تحليل خود از قسمتهاي استناد شده، وانمود كند.
 
انتشار دوباره يافته‌اي كه نويسنده پيشتر آن را منتشر كرده است، امري پذيرفته نيست زيرا پيشينه علم را مخدوش و منحرف مي‌سازد. با اين حال، هيچ دليل آشكاري وجود ندارد كه چرا نويسندگان نبايد دستاوردهاي خود را در چند جاي مختلف منتشر كنند تا آنها را در گستره‌اي هر چه وسيع‌تر اشاعه دهند. اما طبق سنتهاي رايج در علم و نشر، براي چنين كاري داشتن مجوز از ناشر نخست ضروري است (آرونسون، ٢007، ص. 404).
جدول 2. انواع دستبرد علمي به نقل از مركز منابع دانشگاهي دانشگاه دپاو[25] (٢٠٠٩)
1. دستبرد علمي مستقيم : نويسنده اثر را كلمه به كلمه و بدون هيچ استنادي و يا استفاده از علامت نقل قول به عنوان اثر خود وانمود كند.
2. اثر الهام گرفته شده از ديگران: نويسنده براي نوشتن مقاله، از هر اثري از ديگران كمك بگيرد و نظر آنان را در مقاله خود بدون استناد به آنها بياورد.
3. استناد مبهم يا نادرست: نويسنده شروع و پايان قسمتهايي كه از اثر به وام يا الهام گرفته شده، را نشان ندهد. اغلب اوقات نويسنده فقط يك بار اثر را استناد مي‌كند و خواننده فرض مي‌كند كه جمله يا پاراگراف قبلي تفسير شده است.
4. دستبرد علمي موزاييكي: معمول‌ترين نوع دستبرد علمي است كه در آن منبع، به طور مستقيم روبرداري نمي‌شود، بلكه بدون استناد به نويسنده اصلي، در هر جمله تغييرات كمي ايجاد شده و پاراگراف اندكي بازنويسي مي‌شود. اين جمله‌ها بايد در علامت نقل قول قرار مي‌گرفتند، يا اگر به طور كامل كيفيت آن تغيير كرده باشد، منبع بايد استناد مي‌شد.
نكتة مهم آن است كه همة مصداقهاي دستبردهاي علمي، آگاهانه روي نمي‌دهند. بسياري از پژوهشگران، به دليل كمبود وقت يا كمك گرفتن از ديگران در نگارش مقاله‌ها، در بهره‌گيري از منابع وقت لازم را ندارند يا راه‌هاي درست آن را به خوبي نمي‌دانند. اين امر را مي‌توان تا اندازه‌اي ناشي از فشار بر دانش‌پژوهان براي توليد علمي بيشتر و فشار بر دانشجويان براي كسب نمره بالا يا اتمام تحصيل در موعد مقرر دانست. ضعف در مهارتهاي مطالعه، مديريت زمان، مهارتهاي تحقيق و استناد يا كمبود آگاهي و نداشتن دركي درست از دستبرد علمي، از ديگر دلايل فراگير شدن اين رفتار بيان شده است (اسنل، ٢٠٠٦، ص. ١١٠). علاوه بر اين، آشنايي اندك با زبان انگليسي ، برخي نويسندگان غيرانگليسي زبان را وادار مي‌كند براي بيان رساي مفهوم، از واژگان ديگران بهره بگيرند (حبيب‌زاده، ٢٠٠٩) و ناآگاهانه خود را در مظان دستبرد علمي قرار دهند. همچنين، شواهد موجود نشان مي‌دهد گاهي دستبرد به انديشه‌ها مي‌تواند سهوي (مك‌كبي[26] و همكاران، 2007) و به دليل نقصان حافظه يا حواس‌پرتي (پريستون و وگنر[27]، 2007) باشد. از سوي ديگر، ممكن است دو انديشمند در دو گوشه از دنيا انديشه‌اي را همزمان با هم طرح كنند و در فاصلة زماني اندكي از هم به چاپ برسانند. اين نبايد شبهه دستبرد علمي را در ذهن متبادر نمايد. تاريخ علم پر از هم‌رويدادي دستاوردهاي علمي است، از جمله حساب ديفرانسيل و انتگرال[28] (نيوتون و لايب‌نيتز)، نظريه گروه‌ها (گالوا و كوچي)[29]، تكامل (داروين و والاس) (آرونسون، ٢007، ص. 404). از اين رو، بايد در برابر ادعاهايي مبني بر سوء رفتار علمي هوشيار بود زيرا اين مي‌تواند دردسرهاي بي‌شماري را براي نويسندگان درستكار موجب شود و در عين حال، اكثر آنها هم بي‌اساس باشد (آرونسون، ٢007).
 
عصر ديجيتال: زمينه‌ساز رشد پديده دستبرد علمي
در جامعه اطلاعاتي، استفاده از رايانه و ديگر رسانه‌هاي الكترونيكي، دسترسي به اطلاعات را آسان و جهاني كرده است. در اين ميان، رايانه و اينترنت بيش از ساير رسانه‌ها در مبادله سريع اطلاعات نقش دارند. سامانه‌ها و ابزارهاي اطلاعاتي، توانايي ما را براي ارتباطات به دو روش توسعه داده‌اند: نخست، بر كارايي و سرعت ارتباطات افزوده‌اند؛ دوم و مهمتر آنكه حوزه و دامنه آنچه را قابل انتقال است، گسترش داده‌اند (فيدر، 1380). از سوي ديگر، وابستگي بيش از پيش به اينترنت و گسترش دسترسي به انواع رسانه‌ و اطلاعات در دورترين نقاط جهان در كمترين زمان ممكن، به پديدة «دستبرد سايبري»Â دامن زده كه تسهيلاتي چون "dragging and dropping" و نيز ترجمه خودكار آن را تشديد كرده است (اسنل، ٢٠٠٦، ص. ١٠٧).
با گسترش دستبرد علمي، هوشياري و حساسيت جامعه علمي نيز نسبت به آن افزايش يافته است. بررسي روند رشد آثاري كه دربارة اين پديده در وب نگاشته شده است، توجه روزافزون جوامع علمي و دانشگاهي به اين پديده را به تصوير مي‌كشد. نمودار1، نتيجه جستجويي است كه در تاريخ 1/9/1388 با استفاده از موتور جستجوي آلتاويستا و گوگل با كليد واژه  plagiarism در سالهاي مختلف صورت گرفت و شمار آثاري را كه در اين بازه زماني توليد و در پايگاه‌هاي اين دو موتور كاوش نمايه شده‌اند، به تصوير مي‌كشد.
 
 

 نمودار1. فراواني رويداد واژه Plaigiarism و آلتاويستا بر حسب سال
 
همان‌گونه كه مي‌بينيم، آثار مرتبط با دستبرد علمي به طور روزافزون افزايش مي‌يابد و نشانگر حساسيت بيش از پيش جوامع و محيطهاي علمي و دانشگاهي نسبت به اين پديده نامطلوب و تلاش براي پيشگيري يا پيگيري آن است. در بخشهايي كه در پي مي‌آيد، راهكارهاي جوامع علمي براي رويارويي با اين پديده، به اختصار شرح داده مي‌شود.
 
اقدامهاي پيشگيرانه
با توجه به رشد فزايندة شمار دستبردهاي علمي در عصر حاضر، مجامع علمي به موقع به اين پديده و پيامدهاي نامطلوب آن توجه نشان داده و در پي يافتن راهكارهايي براي پيشگيري، كنترل و در صورت لزوم پيگرد تخلفات برآمده‌اند. دسته‌اي از اين راهكارها، پيشگيرانه و آموزشي هستند.
دستبرد علمي، براي متوليان آموزش و توليد علم اهميتي سرنوشت‌ساز دارد،  زيرا باعث مي‌شود سطحي از دانش و مهارت كه به طور منطقي از يك فرد آموزش ديده انتظار مي‌رود، در افراد ايجاد نشود يا دست كم نتوان نسبت به تحقق شايستگي‌هاي لازم براي كسب يك درجه علمي يا دانشگاهي مطمئن شد. بنابراين، پيشگيري از اين پديده از بايسته‌هاي محيطهاي علمي آموزشي براي تضمين كيفيت علمي است. ساده‌ترين راه پيشگيري، آگاهي‌رساني از طريق آموزش است. «استندلر» (٢٠0٠) براي پيشگيري از دستبرد علمي پيشنهادهاي زير را ارائه داده است:
1-    آشنا كردن دانشجويان با انواع دستبرد علمي و دامنة مجازاتهاي آن از طريق سخنرانيها يا راهنماهاي دانشگاهي
2-                  فراهم‌آوري دسترسي استادان به ابزارهاي كشف دستبرد علمي
3-    يادآوري دوره‌اي به استادان براي گزارش دستبرد علمي يا ديگر تخلفات دانشجويان
4-    ارائة موضوعات جديد به دانشجويان براي مقاله‌ها و پروژه‌هاي هر نيم سال تحصيلي
بسياري از دانشگاه‌ها، با برگزاري دوره‌ها و كارگاه‌هاي آموزشي و نيز انتشار راهنماييهايي ويژه نگارش علمي و آشنايي با دستبرد علمي، دانشجويان را در شناخت اين پديده ياري مي‌دهند. جدول شماره 3 ، برخي نكات را كه در راهنماي آشنايي با دستبرد علمي دانشگاه كاليفرنيا آمده است، به تصوير مي‌كشد. جدول شماره 4 ، مثالي ديگر را از دانشگاه دپاو ارائه مي‌كند كه راه‌هايي را براي جلوگيري از دستبرد علمي براي دانشجويان ارائه مي‌دهد.
جدول 3. نمونه‌اي از رهنمودها براي آشنايي با دستبرد علمي در راهنماي دانشگاه كاليفرنيا
الف) از كلمات و ايده‌هاي خود استفاده كنيد. اين مهارت از طريق تمرين كردن به دست مي‌آيد.
ب) به متني كه نسخه برداري يا تفسير يا اقتباس شده، استناد دهيد.
ج) از استفاده از اثر ديگران با تغيير جزئي در كلمات پرهيز كنيد.
د) از دانشي كه براي همه معلوم و مبرهن است، آگاه باشيد.
ه) وقتي در موردي شك داريد، استناد كنيد.
و) هيچ چيز جايزي وجود ندارد. بايد به هرچه برايتان تازه است و از هر جا كه يافته باشيد، استناد كنيد.
 
جدول4. راهكارهاي دانشگاه دپاو براي جلوگيري از دستبرد علمي براي دانشجويان
الف) وقت بيشتري را بر روي پژوهشتان بگذاريد و مقاله را خودتان بنويسيد.
ب) وقتي به طور مستقيم از منبعي استفاده مي‌كنيد، خلاصه‌اي از آن را بدون نگاه كردن به منبع تهيه كنيد.
ج) مراقب باشيد يادداشتهايتان شامل اطلاعات اثر به طور كامل باشد.
د) اين را در خود دروني كنيد كه هر گونه اطلاعاتي را كه از هر خلاصه يا چكيده‌اي دريافت كرديد، با استناد به كار ببريد.
ه) وقتي در حال نوشتن مقاله يا انجام پژوهش هستيد، اطلاعات كامل اثر را در دفترچه‌اي يادداشت كنيد.
و) خود را باور كنيد.
ز) بدانيد كه از كجا مي‌توانيد كمك بگيريد.
 
اعمال مقررات و مجازاتها مي‌تواند راهكاري سودمند در كاهش اين‌گونه تخلفات باشد، اما اين راهكار پيامد نامطلوبي دارد و به پليسي شدن فضاي آموزشي مي‌انجامد. در مقابل، با اطلاع‌رساني و آموزش مي‌توان مانع شيوع اين پديده شد؛ بدين ترتيب كه در آغاز راه و پيش از آنكه دانشجويان زير فشارهاي محيط آموزش قرار گيرند، الگوهاي مناسبي را تدوين و چارچوب رفتار دانشگاهي را براي آنان ترسيم كرد، درك مالكيت معنوي را درآنان نهادينه نمود و مرزهاي مفهوم «ناراستي» علمي را بر ايشان ترسيم كرد (اسنل، 2006، 112-113). همچنين، همكاري گسترده‌تر بين مراكز اطلاع‌رساني و كتابخانه‌ها از يك سو و كادر آموزش از سوي ديگر مي‌تواند اثربخش باشد. علاوه بر اين، مدرسان نيز بايد تشويق شوند به منابع گسترده‌اي كه راهنمايي‌هايي را در مورد دستبرد علمي فراهم مي‌كنند و نحوة شناسايي و واكنش نسبت به آن را آموزش مي‌دهند، مراجعه نمايند. نمونه‌اي از اين رهنمودها را مي‌توان در «راهنماي آموزش دستبرد علمي براي مدرسان و كتابداران» يافت (بومن[30]، ٢٠٠٤ در اسنل، ٢٠٠٦). علاوه بر اين، فهرستي از منابع مفيد را مي‌توان در سايت دانشگاه كويينزلند[31] و نيز مركز مالكيت معنوي دانشگاه مريلند[32] ديد. در ايران نيز، وب‌سايت «استادان عليه تقلب[33]»Â كه از سوي گروهي از استادان ايراني با هدف مبارزه عليه تقلب بويژه دستبرد علمي راه‌اندازي شده است، ديدگاه‌هايي بسيار مهم و نيز اخبار روز را در اين زمينه گزارش مي‌دهد.
علاوه بر اين، دانشجويان و دانش‌پژوهان بايد به استفاده درست از منابع اينترنتي بويژه تعيين اعتبار آنها پيش از استفاده تشويق شوند و بكوشند به جاي توجه بيش از حد به منابع آسان‌ياب و داوري نشدة اينترنتي، به منابع معتبر كلاسيك مانند مجله‌هاي داوري شده و كتابها روي آورند. اين امر لزوم دسترسي گسترده‌تر به منابع علمي باكيفيت و بهبود شيوه‌هاي دسترسي در كتابخانه‌هاي دانشگاهي را دو چندان مي‌كند.
توجه به تفاوتهاي فرهنگي، نقش آموزش بويژه در كشورهاي جهان سوم را برجسته‌تر و سرنوشت‌سازتر مي‌سازد. شواهد نشان مي‌دهد بروز اين پديده در كشورها متفاوت است، به نحوي كه براي مثال در بسياري از كشورهاي آسيايي، خاورميانه و آفريقايي، انديشه‌ها و واژگاني را كه براي بيان آن انديشه‌ها به كار مي‌رود تنها در تملك آفرينندگان آنها نمي‌دانند (لاكي و دانجلو-لانگ[34]، ٢٠٠٤ در اسنل، ٢٠٠٦). شايد اين امر ريشه در سنتهاي علمي و تاريخي اين كشورها داشته باشد. به هر حال، آشنايي با رويّه‌ها و سنتهاي جاري در مجامع علمي در سراسر جهان، تضميني در جهاني شدن علم اين كشورها و امكان هم‌صدايي با جهان دانش خواهد بود. نكتة مهم ديگر آن است كه آموزشها بنا به مقتضاي هر رشته متفاوت خواهد بود، زيرا هر رشته، سنتها و روشهاي پژوهشي و راه‌هاي اشاعه خاص خود را دارد (تايتلبام، 2009).
 
مجازاتهاي قانوني
با آنكه آموزش و اطلاع‌رساني، راهكاري ريشه‌اي و اثربخش به شمار مي‌آيد، وضع قوانين و مجازاتها نيز براي جلوگيري از گسترش تخلفات ضروري است. سابقة وضع قوانين عليه كساني كه حقوق مالكيت معنوي ناشران يا نويسندگان را پايمال مي‌كنند، به سالها پيش باز مي‌گردد. براي نمونه، «قانون آن»[35] در بريتانياي كبير در سال 1710 براي پشتيباني از ناشران وضع شد. در سال ١٨٨٦ «كنوانسيون برن»[36] براي پشتيباني از آثار هنري و ادبي در سوئيس تهيه گرديد. در فرانسه سابقه وضع قوانين در اين رابطه به سال 1883 و در امريكا به سال 1989 باز مي‌گردد (آرونسون، 2007، ص. 403).
در دانشگاه‌ها، سياستهاي پيشين بر آن بود كه «دستبرد علمي» را بروبند و در زير فرش پنهان كنند، نه اينكه با آن مقابله كنند (اسنل، 2006، ١٠٧). اما اكنون با فراگير شدن اين پديده، سياست محافل علمي در اين باره دگرگون شده است. در دانشگاه‌ها، كميته انضباطي به موارد دستبرد علمي دانشجويان و استادان رسيدگي مي‌كند. در بسياري از دانشگاه‌ها، دستبرد علمي توسط دانشجويان، تخلفي جدي محسوب مي‌شود و به از دست دادن درجه دانشگاهي آنها بويژه در سطوح عالي نيز ممكن است منجر شود. در برخي ديگر، بسته به نوع سرقت ادبي، از نمرة درسي دانشجو كاسته مي‌شود. استادان و پژوهشگراني كه مرتكب دستبرد علمي مي‌شوند، علاوه بر از دست دادن اعتبار خود، گستره‌اي از مجازاتها- از تعليق تا اخراج كامل - را متحمل خواهند شد.
براي نمونه، مجازات معمول دستبرد علمي براي دانشجويان دانشگاه استنفورد، در صورتي كه براي اولين بار مرتكب خطا شده باشد تعليق و محروميت از خدمات دانشگاه است (هيات امور قضايي[37]، ٢٠٠٣). دستبرد علمي در دانشگاه كارلتون[38]، مجازات سنگيني را در بر دارد و شخص از تحصيل محروم و در شرايط خاص، از دانشگاه اخراج مي‌گردد (شفرد[39]، ٢٠٠٧-٢٠٠٨). نمونه‌اي از اين مجازاتها دربارة استادي در دانشگاه فلوريدا در بهار 2009 اعمال شد. وي كه در برابر كميته دانشگاه به ارتكاب دستبرد علمي اعتراف كرده بود، به تعليق از كار به مدت 5 سال، بدون پرداخت حقوق، محكوم گرديد. به عنوان مثالي ديگر، دانشجويي در سال 1982موفق به دريافت دكتراي خود در رشته روانشناسي از دانشگاه نيومكزيكو شد، اما در سال 1987 فروشنده اطلاعات، نسخه‌اي از دو منبع پژوهشي را كه وي در پايان‌نامه خود دزديده بود، به دانشگاه فرستاد. دانشگاه در آوريل 1988 مدرك دكتراي او را لغو كرد (استندلر[40]،2000).
بخش بعدي به راهكارهايي براي كشف دستبرد علمي در مؤسسه‌ها و دانشگاه‌ها مي‌پردازد.
 
راهكارهاي كشف دستبرد علمي
با به‌كارگيري راهكارهايي مي‌توان ارتكاب دستبرد علمي را در محيطهاي توليد علم و آموزشي تا حدودي مهار كرد. راهكار عمومي، عبارت است از ارزيابي مقاله‌هاي دانشجويي بر اساس برخي معيارهاي علمي. براي نمونه، «استندلر» (2000) بيان مي‌دارد كه استاد بايد دقت كند كه آيا:
مقالة دانشجو فراتر از قابليت و توانايي نوشتن و تحقيق اوست؟
·مقالة دانشجو، حاوي واژگان تخصصي و پيچيده، اصطلاحات فني يا ديگر كلماتي است كه فراتر از حدي است كه از دانشجو در آن مقطع انتظار مي‌رود؟
·كيفيت بخشهاي مختلف نوشته ناهماهنگ است؟ مثلاً مقدمه يا نتيجه در مقايسه با ساير بخشهاي نوشته، ضعيف يا خيلي پربار است؟
·به آثار و منابعي ارجاع داده شده كه در مقاله استفاده نشده‌اند؟
دسته دوم راهكارها از خود فضاي سايبري ريشه مي‌گيرد. با آنكه توانمنديهاي فناوريهاي اطلاعات روند دستبرد علمي (دانسته يا ندانسته) را  افزايش داده است، اين فضا به تيغي دولبه مي‌ماند كه تنها زمينه را براي دستبرد علمي فراهم نمي‌كند، بلكه راهكارهايي را نيز براي پيشگيري يا كشف آن در اختيار مي‌گذارد (كورتني[41]، 2008).
نخستين راهكار در اين دسته، بهره‌گيري از توانمنديهاي موتورهاي جستجوست. برخي موتورهاي جستجوي قوي، راهكارهايي را براي كشف دستبرد علمي ارائه مي‌كنند. براي مثال، در موتور جستجوي گوگل مي‌توان يك جمله يا قسمتي از متن را در ناحية جستجو وارد كرد، آنگاه گوگل، فهرستي از وب سايتهاي حاوي اين متن را ارائه مي‌دهد. با وارسي اين سايتها مي‌توان دريافت كه پاراگراف يا جمله‌اي از مقاله تكراري است.
علاوه بر اين، تلاش شده است تا روشهاي شناسايي دستبرد علمي خودكارشود. براي نمونه، نرم‌افزارهايي براي كشف دستبرد علمي از طريق اينترنت در دسترسند كه به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند:
1. نرم‌افزارهايي كه براي كشف دستبرد علمي در برنامه‌هاي رايانه‌اي به كار مي‌روند؛ مانند نرم‌افزار moss كه «الكس آيكن»[42] در سال 1994 آن را طراحي نمود و مي‌تواند كدهاي نوشته شده در برنامه‌هاي C, C++, java و... را تحليل و شباهت اين برنامه‌ها با برنامه‌هاي ديگر را مشخص كند. اين نرم‌افزار تنها براي سازندگان و كاركنان دوره‌هاي آموزشي زبانهاي برنامه‌نويسي رايگان است. كاربرد اصلي آن در آشكارسازي دزدي از برنامه هاي رايانه‌اي است. اين نرم‌افزار در سيستمهاي يونيكس و ويندوز قابل اجراست.[43]
2. نرم‌افزارهايي كه براي كشف دستبرد علمي در اسناد متني به كار مي‌روند مانند Turnitin , Eve2 , Scan Myessay, SafeAssign... . در بيشتر مؤسسه‌هاي آموزشي و دانشگاه‌ها بويژه در آمريكا مثل دانشگاه بوستون و دانشگاه آكسفورد و... از Turnitin استفاده مي‌كنند.
هر دانشگاهي كه بخواهد از خدمات نرم‌افزار Turnitin بهره ببرد، بايد هزينه اشتراك را بپردازد و هزينه اشتراك، بسته به نوع مؤسسه و مدرسه، متفاوت است. اين نرم‌افزار تنها به اعضاي هيئت علمي و كاركنان مؤسسه اجازه عضويت مي‌دهد و اگر دانشجويان بخواهند از اين خدمات استفاده كنند، بايد از طريق استاد و مربي خود اقدام نمايند. نحوه كار بدين صورت است كه دانشجو يا استاد مقاله را در پوشة مربوط به رشته خاص در وب سايت ثبت مي‌كنند. آثار ثبت شدة دانشجو فقط توسط استاد يا مربي قابل مشاهده است. اين نرم‌افزار هر مدرك ثبت شده را با پايگاه داده، وب سايتها و مقاله‌هاي ثبت شدة قبلي مقايسه مي‌كند. مربيان و استادان از اين طريق مي‌توانند آثاري را كه دستخوش دستبرد علمي شده‌اند، كشف كنند. هر مقالة ثبت شده، يك گزارش كلي دريافت مي‌كند. اين گزارش، متني را كه شباهت بسيار با منبع ديگر دارد، به صورت برجسته نشان و به منبع اصلي پيوند مي‌دهد. اين نرم‌افزار 6 زبان آسيايي (چيني رايج و سنتي، ژاپني، كره‌اي، تايلندي و مالايايي) و 4 زبان اروپايي (انگليسي، آلماني، اسپانيايي و فرانسوي) را زير پوشش دارد. براي وارسي مقاله، اين پايگاه آن را با بيش از 5/4 بيليون صفحه اينترنتي، پايگاه پروكوئست[44] و بيش از 10 ميليون صفحه آرشيوي مقابله مي‌كند.[45]
نرم‌افزارEVE2 ابزار نيرومند ديگري است كه به استادان و معلمان در همه سطوح نظام آموزشي اجازه مي‌دهد احتمال دستبرد علمي دانشجويان خود را از وب، بررسي كنند. اين نرم‌افزار مقاله‌ها را به شكل متن ساده يا word مي‌پذيرد و پيوندهايي را به صفحات وبي كه دانشجو از آن دزدي كرده است، فراهم مي‌كند. اگر شواهدي را دال بر دستبرد علمي بيابد، نشاني اينترنتي سايت مربوط را ثبت مي‌كند. پس از اينكه جستجو كامل شد، گزارش كاملي از صفحاتي را كه دستبرد علمي از آنها صورت گرفته، به استاد نشان مي‌دهد. همچنين، قسمتهايي از مقالة دانشجو را كه با دستبرد علمي نوشته شده است، به صورت برجسته نمايش مي‌دهد[46].
نرم‌افزار SafeAssign نمونه‌اي ديگر از خدمات كشف دستبرد علمي است. همه مقاله‌هاي ثبت شده را از طريق اينترنت، پايگاه‌هاي مرجع جهاني و آرشيوهاي اسناد موسسه و پايگاه داده اينفورم، بررسي مي‌كند[47]. .
نرم‌افزار ScanMyessay نرم‌افزار رايگان ديگري است كه شامل 6 بيليون منبع است و به نويسنده اجازه مي‌دهد در عرض كمتر از ٥ دقيقه، احتمال دستبرد علمي را در مقالة خود بررسي كند[48]. وب‌سايت Copyscape نيز نمونه‌اي ديگر است كه مي‌كوشد تا از دارندگان وب‌سايت در برابر دستبرد علمي حمايت كند. اين خدمات كه در دو نسخة رايگان و تجاري عرضه مي‌شود، اصالت محتواي وب‌سايتها را بررسي مي‌كند و محتواي تكراري را نشان مي‌دهد.[49]
 
سخن پاياني
در مقالة حاضر، سعي شده بود زمينة آشنايي بيشتر خوانندگان با پديدة دستبرد علمي، تعريف، اقدامهاي پيشگيرانه، مجازاتها و راهكارهاي مقابله با آن فراهم و ضرورت ايجاد راهكارهايي به منظور پيشگيري از تخلفات علمي و مجازات متخلفان يادآوري گردد. آموزش دانشجويان، دانشگاهيان، سردبيران و داوران در رابطه با دستبرد علمي، و نيز تلاش در جهت ارتقاي مهارتهاي مطالعه و دانش روشهاي پژوهشي و سواد اطلاعاتي آنان، از راهكارهاي پيشگيرانه‌اي است كه نه تنها مي‌تواند به شيوه‌اي اثربخش از گسترش اين پديده بكاهد، بلكه هزينة آن در مقايسه با اعمال مجازاتها و برخوردهاي قانوني بسيار كمتر است. بويژه در اين آموزشها آشنايي با استانداردهاي اخلاق حرفه‌اي، انواع دستبرد علمي، و دامنة مجازاتها مي‌تواند بسيار سودمند باشد. از سوي ديگر، فراهم‌آوري دسترسي استادان و دانشگاهيان به ابزارهاي كشف دستبرد علمي، ايجاد ابزارهاي بومي ويژة جامعه علمي ايران، اعمال قوانين جدي عليه خاطيان و در نظر گرفتن ساز و كارهايي براي گزارش موارد تخلف و پيگيري آنها، مي‌تواند تا حدودي از همه‌گير شدن اين معضل علمي جلوگيري كند.
 
 
منابع
- خبرگزاري مهر (24/7/1388). شكسپير در نوشتن "ادوارد سوم" همكار داشته است! بازيابي شده در تاريخ 5 دي ماه ١٣٨٨ از
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?pr=s&;query      = شكسپير&NewsID=964827
- فيدر، جان (1380). جامعه اطلاعاتي. ترجمه علي رادباوه، عباس گيلوري. تهران: كتابدار.
- Academic Resource Center, DEPAUW University (2000-2009). Avoiding plagiarism. Retrieved 21 Jun. 2009 from http://www.depauw.edu/admin/arc/w-center/plag.
- Aronson, J. K. (2007). Editor's view: Plagiarism – please don’t copy. British Journal of Clinical Pharmacology, (64)4: 403–405.
- The board on judicial affairs (2003). Retrieved 23 Jun. 2009 from www.stanford.edu/dept/vpsa/judicialaffairs/students/pdf/ plagiarism. questions.pdf
- Bowman, V. ed. (2004) The Plagiarism Plague: A Resource Guide and CD-ROM Tutorial for Educators and Librarians N.Y.: Neal-Schuman Pub. Inc. In Snell, W. (2006). A mountain or mole hill? Recent attitudes and remedial responses toward plagiarism at higher education institutions in the west and Japan. Journal of Foreign Language Education, 03: 105-120.
- Bull, J. et. al. (2001) Technical Review of plagiarism detection software Report. Retrieved 18 Jun. 2009 from http://www.plagiarismadvice.org/documents/resources/luton-technicalreviewofpds.pdf.
- The compact edition of the oxford English dictionary: Complete Text Reproduced Micrographically. (1991). Oxford University Press, USA; 2 Subedition.
- Courtney, K. K. (2008). Plagiarism's Little Black Book: Judge Posner's Little Book of Plagiarism.
- Davis, D. (2006). Avoiding Plagiarism. Retrieved 30 July 2009 from http://sja.ucdavis.edu/files/plagiarism.pdf.
- Gaither, R. (2002). Plagiarism Detection Services. Retrieved 31 July 2009 from http://www.lib.umich.edu/academic-integrity/ plagiarism-detection-services.
- Habibzadeh, F. (2009). THE PLAGUE OF PLAGIARISM. ISRA MEDICAL JOURNAL, 1(2). Retrieved 19 DEC 2009 from www.isra.edu.pk/Isra%20Medical%20Journal%20Vol-I%20 Issue-II.pdf.
- Ioannidis JP. Why most published research findings are false. PLoS Med 2005; 2: e124. Retrieved 1 Jan 2010 from http://www .ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC1182327/pdf/pmed.0020124.pdf
- Iparadigms (2007). What is plagiarism. Retrieved 18 Jun. 2009 from http://www.plagiarism.org/learning_center.
- Lackie, R. J. and D’Angelo-Long, M. (2004), “It’s a Small World? Cross-Cultural Perspectives and ESL Considerations” in Bowman, V. ed. (2004) The Plagiarism Plague: A Resource Guide and CD-ROM Tutorial for Educators and Librarians N.Y.: Neal-Schuman Pub. Inc.
- Lane, G. (2008). plagiarism. Retrieved 30 July 2009 from http://www.brookes.ac.uk/library/skill/plagiarism.
- Mallon T. (1989). Stolen Words: Forays into the Origins and Ravages of Plagiarism. New York: Ticknor & Fields, 1989. In Aronson, J. K. (2007). Editor's view: Plagiarism – please don’t copy. British Journal of Clinical Pharmacology, (64)4: 403–405
- McCabe D.P., Smith A.D., and Parks C.M. (2007). Inadvertent plagiarism in young and older adults: the role of working memory capacity in reducing memory errors. Memory & Cognition; 35: 231–41. Retrieved 1 Jan 2010 fromlamar.colostate.edu/~dmccabe/McCabeSmithParks.pdf
- MacDonald Ross, George. (2004). Plagiarism really is a crime: a counterblast against anarchists and postmodernists (and others). Plagiarism: Prevention, Practice and Policies 2004 Conference. Retrieved 26 Dec. 2009 from http://m23.nlearning.co.uk/ plagiarismconference.org/media/2004abstracts/MacDonaldRoss.pdf.
- Martin, A. (2005-2006). plagiarism. Retrieved 30 July 2009 from http://www.termpaperscorner.com/articles/plagiarism.
- Murray, W. (2006). The plagiarism phenomenon. Retrieved 8 March 2009 from http://www.allbusiness.com/education-training/employee-training-assistance.
- Newton R. R. (1977). The Crime of Claudius Ptolemy. Baltimore: Johns Hopkins University Press, In Aronson, J. K. (2007). Editor's view: Plagiarism – please don’t copy. British Journal of Clinical Pharmacology, (64)4: 403-405
- Online Etymology dictionary (2001). Retrieved 23 Jun. 2009 from http://www.etymonline.com.
- Posner, R. (2007). The little book of plagiarism. New York: Pantheon.
- Preston J, and Wegner DM. (2007). The eureka error: inadvertent plagiarism by misattributions of effort. Journal of Personality and Social Psychology,; 92: 575–84. Retrieved 1 Jan 2010 from www.wjh.harvard.edu/~wegner/pdfs/Preston%20&%20Wegner%20(2007).pdf
- Shepherd, R. (2007-2008). PADM 5117 F Public Sector Management and the Canadian Political System. Retrieved 23 Jun. 2009 from http://www2.carleton.ca/spa/ccms/wp-lontent/ccms-files/shepherd.pdf
- Snell, W. (2006). A mountain or mole hill? Recent attitudes and remedial responses toward plagiarism at higher education institutions in the west and Japan. Journal of Foreign Language Education, 03: 105-120.
- Standler, B. R. (2000). Plagiarism in colleges in USA. Retrieved 10 Feb. 2009 from http://www.rbs2.com/plag.htm.
- Stripling, J. (2009). Plagiarist punished at Florida. Retrieved 31 July 2009 from http://www.insidehighered.com/news.
- Teitelbaum, S. L. (2009) Research Integrity is a Mentoring Issue, not a Lecture Course. Retrieved 1 Jan 2010 from opa.faseb.org/pdf/nr10x10x2b.pdf
- Toreky, R. (1998). plagiarism: definitions, examples and penalties. Retrieved 10 Feb. 2009 from http://www.chem.uky.edu/ courses/common/plagiarism.
- Thomas, M., Rudin, S. (2008). Plagiarism detection software. Retrieved 18 Jun. 2009 from http://www.g-casa.com.
- Tutorial services, Indiana University, Bloomington, IN (2004). Plagiarism: what it is and how to recognize and avoid it. Retrieved 25 Dec. 2008 from http://www.indiana.edu/~wts/ pamphlets/plagiarism.
- Vessal K, Habibzadeh F. (2007). Rules of the game of scientific writing: fair play and plagiarism. Lancet, 369 (9562): 641-641
- Young, J. R. (2001). The Cat-and-Mouse Game of Plagiarism Detection. Retrieved 21 Jun. 2009 from http://chronicle>. com/article/The-Cat-and-Mouse-Game-of.


1. عضو هيئت علمي دانشگاه شيراز این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
2. دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه شيراز.
3. دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه شيراز.
1. Teitelbaum.
[5].Marcus Valerius Martilius (Martial).
[6].MacDonald Ross.
[7].Aronson.
[8].Online Etymology Dictionary.
[10].The Compact Edition of the Oxford English Dictionary…
[11].Almagest.
[12].Hipparchus.
[13].Newton.
[14].Courtney.
[15].Posner.
[16].Mallon.
[17].Chaucer.
[18].Boccaccio.
[19].Holinshed.
[20].Plutarch.
[21].Fair use.
[22].Vessal & Habibzadeh.
[23].Habibzadeh.
[24].www.plagiarism.org
[25]. Academic Resource Center, DePauw University.
[26].McCabe et al.
[27].Preston and Wegner.
[28].Calculus.
[29].Gallois and Cauchy.
[30].Bowman.
[34].Lackie and DAngelo-Long.
[35]. Statute of Anne.
[36]. Berne Convention.
[37].The board on judicial affairs.
[38].Carleton.
[39].Shepherd.
[40]. Standler.  
[41].Courtney.
[42].Alex Aiken.
[44].Proquest.
[46].
فصلنامه كتابداري و اطلاع رساني (اين نشريه در
www.isc.gov.ir نمايه مي شود)
52 _ شماره چهارم-جلد 13
Date insert: یکشنبه, 24 فروردين 1393

Add comment


Security code
Refresh

تمامی حقوق مطالب محفوظ است

2013-2020©