سؤالهاي ويژة پژوهش
1. بين توانايي تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات و قابليتهاي كارآفريني دانشجويان رابطه وجود دارد؟
2. بين توانايي دسترسي مؤثر به اطلاعات و قابليتهاي كارآفريني دانشجويان رابطه وجود دارد؟
3. بين توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات و قابليتهاي كارآفريني دانشجويان، رابطه وجود دارد؟
4 . بين توانايي كاربرد هدفمند اطلاعات و قابليتهاي كارآفريني دانشجويان رابطه وجود دارد؟
5. بين توانايي درك موارد حقوقي و اقتصادي كاربرد اطلاعات و قابليتهاي كارآفريني دانشجويان رابطه وجود دارد؟
روش پژوهش
با در نظر گرفتن هدف پژوهش حاضر كه بررسي رابطه بين سواد اطلاعاتي و قابليتهاي كارآفريني دانشجويان تحصيلات تكميلي است، روش تحقيق توصيفي از نوع همبستگي انتخاب شده است.
جامعة آماري اين پژوهش، كلية دانشجويان سال دوم و بالاتر مقطع تحصيلي كارشناسي ارشد و دكتراي دانشگاه اصفهان در سال 88-1387، شامل 3192 نفر، است.
حجم نمونه ، 160 نفر در نظرگرفته شده است. كفايت حجم نمونه بر اساس توان آماري بالاتر از8/0 و سطح معناداري نزديك به صفر در تجزيه و تحليل سؤالها مورد تأييد قرار گرفته است.
روش نمونهگيري به دليل اينكه جامعة آماري از دانشكدههاي مختلف بودند، تصادفي طبقهاي متناسب با حجم در نظر گرفته شده است و نسبت محاسبه شده براي هر طبقه ( دانشكده) متناسب با حجم آنان در جامعة آماري محاسبه شده است.
ابزار گردآوري دادههاي پژوهش، دو پرسشنامه محقق ساخته سواد اطلاعاتي و كارآفريني را شامل است.
پرسشنامهسواد اطلاعاتي بر اساس مؤلفهها و گويههاي سواد اطلاعاتي (تعيين شده توسط انجمن كتابخانههاي دانشكدهاي و تحقيقاتي آمريكا) توسط محقق تدوين گرديده است و داراي 35 سؤال بسته پاسخ از نوع پنج درجهاي ليكرت ميباشد. پرسشنامه كارآفريني شامل 39 سؤال بسته پاسخ با مقياس 5 درجه اي ليكرت (از كاملاً موافقم تا كاملا مخالفم) ميباشد كه از طريق آن مؤلفههاي توفيقطلبي، استقلالطلبي، مخاطرهپذيري، خلاقيت و مركز كنترل دروني مورد سنجش قرار ميگيرد.
ضريب آلفاي كرونباخ، با استفاده از نرمافزار آماري[1] SPSSبراي پرسشنامة سواد اطلاعاتي 85/0 و براي پرسشنامة قابليتهاي كارآفريني 95/0 تعيين گرديد. همچنين، ضريب آلفاي كرونباخ براي تعيين پايايي هريك از مؤلفههاي دو متغير سواد اطلاعاتي و كارآفريني، به صورت جداگانه مورد استفاده قرار گرفت . ضريبهاي به دست آمده در جدولهاي 3 و4 قابل مشاهده است.
جدول3. پايايي مؤلفههاي سواد اطلاعاتي
مؤلفههاي سواد اطلاعاتي
|
ضريب آلفاي كرونباخ
|
توانايي تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات
|
83/0
|
توانايي دسترسي مؤثر به اطلاعات
|
72/0
|
توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات
|
71/0
|
توانايي كاربرد هدفمند اطلاعات
|
80/0
|
توانايي درك موارد حقوقي و اقتصادي مربوط به استفاده از اطلاعات
|
77/0
|
جدول4. پايايي مؤلفههاي كارآفريني
مؤلفههاي كارآفريني
|
ضريب آلفاي كرونباخ
|
مخاطرهپذيري
|
78/0
|
خلاقيت
|
81/0
|
كنترل دروني
|
70/0
|
توفيق طلبي
|
78/0
|
استقلال طلبي
|
74/0
|
نتايج تحليل عاملي پرسشنامه سواد اطلاعاتي، پنج مؤلفة توانايي تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات، توانايي دسترسي مؤثر به اطلاعات، توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات، توانايي كاربرد هدفمند اطلاعات، توانايي درك موارد حقوقي و اقتصادي مربوط به استفاده از اطلاعات) را تأييد كرد. آزمون76/0 KMO= و آزمون بارتلت (0001/0≥P) نشان داد حجم نمونه كافي است و عوامل مورد نظر در جامعه وجود دارد. نتايج بارهاي عاملي بالاتر از 3/0 با چرخش متعامد، عوامل ذكر شده را تأييد كرد.
نتايج تحليل عاملي پرسشنامه كارآفريني نيز پنج عامل مورد نظر (خلاقيت، ريسكپذيري، استقلالطلبي، توفيقطلبي و كنترل دروني) را تأييد كرد. آزمون77/0 KMO= و آزمون بارتلت (0001/0≥P) نشان داد حجم نمونه كافي است و عوامل مورد نظر در جامعه وجود دارد. نتايج بارهاي عاملي بالاتر از 3/0 با چرخش متعامد، عوامل ذكر شده را تأييد كرد.
براي تجزيه و تحليل داده، از آمار توصيفي و استنباطي استفاده شده است. در سطح توصيفي، با استفاده از مشخصههاي آماري نظير فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار، اطلاعات تجزيه و تحليل و در سطح استنباطي از ضريب همبستگي پيرسون، رگرسيون چند متغيره استفاده شده است.
يافتهها
با توجه به اطلاعات و دادههاي گستردهاي كه از اين پژوهش به دست آمده است، امكان درج همة آنها در اين بخش ميسر نيست. به همين دليل، نتايج و يافتههاي پژوهش با رعايت اختصار ارائه شده است.
يييتتيتتيتتيتتيتبتبت
جدول4. ضريب همبستگي بين سواد اطلاعاتي و مؤلفههاي آن با كارآفريني
ضريب همبستگي
|
كارآفريني
|
r
|
p
|
R2
|
n
|
سواد اطلاعاتي
|
685/0
|
000/0
|
46/0
|
150
|
تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات
|
544/0
|
001/0
|
29/0
|
150
|
دسترسي مؤثر به اطلاعات
|
547/0
|
001/0
|
29/0
|
150
|
توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات
|
578/0
|
001/0
|
32/0
|
150
|
توانايي كاربرد هدفمند اطلاعات
|
495/0
|
001/0
|
21/0
|
150
|
درك موارد حقوقي و اقتصادي مربوط به استفاده از اطلاعات
|
510/0
|
001/0
|
26/0
|
150
|
بر اساس يافتههاي جدول4، ضريب همبستگي بين سواد اطلاعاتي با كارآفريني نشان ميدهد بين سواد اطلاعاتي و قابليتهاي كارآفريني رابطهاي معنادار وجود دارد.
ميزان همبستگي بين دو متغير 685/0 r= بوده كه اين امر نشان دهندة همبستگي خطي بين دو متغير است. ضريب تعيين نيز نشان ميدهد 46% واريانس سواد اطلاعاتي با كارآفريني مشترك است.
همچنين، ضريب همبستگي بين 5 مؤلفه سواد اطلاعاتي با كارآفريني محاسبه و مشاهده شد كه همبستگي مثبتي بين هر 5 مؤلفة سواد اطلاعاتي با كارآفريني وجود دارد.
از ميان مؤلفههاي سواد اطلاعاتي، كارآفريني بيشترين رابطه را با توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات (578/0) داراست و پس از آن با دسترسي مؤثر به اطلاعات (547/0) تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات (544/0) درك موارد حقوقي و اقتصادي مربوط به استفاده از اطلاعات (510/0) رابطه دارد. و كمترين رابطه، به توانايي كاربرد هدفمند اطلاعات(510/0) مربوط است.
|
ضريبهاي غيراستاندار
|
ضريب استاندارد
|
t
|
p
|
B
|
خطاي استاندارد
|
Beta
|
گام اول
|
ضريب ثابت
توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات
|
49/78
24/2
|
94/7
261/0
|
578/0
|
87/9
61/8
|
001/0
001/0
|
گام دوم
|
ضريب ثابت
توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات
تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات
|
47/56
57/1
40/1
|
93/8
287/0
312/0
|
404/0
333/0
|
32/6
47/5
50/4
|
001/0
001/0
001/0
|
گام سوم
|
ضريب ثابت
توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات
تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات
درك موارد حقوقي و اقتصادي
|
75/50
13/1
27/1
965/0
|
92/8
317/0
307/0
331/0
|
293/0
303/0
221/0
|
68/5
59/3
16/4
91/2
|
001/0
001/0
001/0
004/0
|
گام چهارم
|
ضريب ثابت
توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات
تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات
درك موارد حقوقي و اقتصادي
دسترسي مؤثر به اطلاعات
|
46/46
938/0
08/1
754/0
725/0
|
04/9
327/0
317/0
342/0
339/0
|
241/0
257/0
173/0
177/0
|
13/5
86/2
41/3
20/2
14/2
|
001/0
005/0
001/0
029/0
034/0
|
بر اساس يافته هاي جدول 5، طبق نتايج رگرسيون چند متغيره، بهترين پيشبينيكنندههاي قابليتهاي كارآفريني تواناييِ ارزيابي نقادانة اطلاعات، تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات، درك موارد حقوقي و اقتصادي و دسترسي مؤثر به اطلاعات بوده است. از بين مؤلفههاي سواد اطلاعاتي، مؤلفة «توانايي كاربرد هدفمند اطلاعات در معادلة رگرسيون» معنادار نيست؛ يعني اين مؤلفه توانايي پيش بيني قابليتهاي كارآفريني را دارا نميباشد.
بحث و نتيجه
در اين پژوهش، تلاش بر اين بود كه رابطه بين دو متغير سواد اطلاعاتي و قابليتهاي كارآفريني در بين دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه اصفهان بررسي گردد. در اين بخش، به تجزيه و تحليل نتايج پژوهش با نظر به سؤالهاي ويژة تحقيق، پرداخته ميشود.
ضريب همبستگي بين سواد اطلاعاتي با قابليتهاي كارآفريني، نشان داد بين سواد اطلاعاتي و كارآفريني رابطهاي معنادار وجود دارد؛ بدين معنا كه با افزايش ميزان سواد اطلاعاتي دانشجويان، ميتوان پيشبيني نمود كه قابليتهاي كارآفريني آنان نيز افزايش يابد.
1. بين توانايي تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات و قابليتهاي كارآفريني دانشجويان، رابطه وجود دارد؟
تجزيه و تحليل يافتههاي مربوط به سؤال اول تحقيق نشان داد بين تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات با كارآفريني، همبستگي وجود دارد.
توانايي تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات مورد نياز، نقش اساسي در تقويت قابليتهاي كارآفريني دانشجويان ايفا ميكند. «قاسمي» (1386) اين مهارت را گام اوليه و اساسي در دستيابي به اطلاعات به شمار ميآورد. توانايي تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات در قالب مهارتهايي مانند توانايي استفاده از منابع تحقيقاتي الكترونيكي، توانايي تلفيق اطلاعات موجود با افكار و تجربههاي قبلي، تسلط به زبان انگليسي به عنوان زبان بينالمللي، تعريف ميگردد (انجمن كتابخانههاي دانشكدهاي و تحقيقاتي[2]، 2003).
توانايي در استفادة پيشرفته از منابع تحقيقاتي الكترونيكي باعث ميشود فرد كارآفرين بتواند به اطلاعات جديد دست يابد، زيرا مجلهها و اطلاعات به روز دنيا اغلب در زمينة اقتصاد و كسب و كار در منابع تحقيقاتي الكترونيكي و سايتهاي تخصصي موجود است. دارا بودن اين مهارتها، فرد را در تطبيق با شرايط و تصميمگيري در خصوص فعاليتهاي اقتصادي خود، ياري ميدهد. توانايي تلفيق اطلاعات با اطلاعات قبلي نيز به فرد اين امكان را ميدهد كه با دانش نسبت به اوضاع اقتصادي و زمينة كاري خود، و دانش و تجربياتي كه قبلا در اين زمينه كسب كرده است و تلفيق اين دانستهها با دانش مربوط به تغييرات و تحولات جديد دنياي اقتصاد، قادر به پيشبيني شرايط و اوضاع اقتصادي در آينده گردد و بتواند بر اساس برآورد صحيح از شرايط آتي، تصميم بگيرد. استفاده از اينترنت و كسب اطلاعات از طريق سايتهاي تخصصي، مستلزم تسلط به زبان انگليسي است، زيرا اكثر متون تخصصي و علمي در زمينة اقتصاد و كسب و كار به زبان بينالمللي موجود است.
2. بين توانايي دسترسي مؤثر به اطلاعات و قابليتهاي كارآفريني دانشجويان، رابطهاي وجود دارد؟
تجزيه و تحليل يافتههاي مربوط به سؤال دوم تحقيق نشان داد بين دو متغير توانايي دسترسي مؤثر به اطلاعات با كارآفريني در سطح 05/0p رابطهاي معنادار وجود دارد.
در تبيين نتايج اين فرضيه ميتوان گفت در جامعة كنوني، بهترين و جامعترين اطلاعات در هر زمينهاي، ميتواند در كوتاهترين مدت در دسترس همگان قرار گيرد، اما دسترسي به اين اطلاعات نيازمند مهارت است. دستيابي مؤثر به اطلاعات مورد نياز با صرف حداقل زمان و هزينه، يك مهارت ارزشمند و اساسي براي كارآفرينان ميباشد. بدون داشتن سواد اطلاعاتي، اين امر غير ممكن است.
اصولاً توانايي دسترسي مؤثر به اطلاعات، با مهارتهايي مانند استفاده از روشهاي مختلف و متنوع براي كسب اطلاعات و نيز تشخيص كاستيهاي احتمالي موجود در اطلاعات، همراه است. اين مهارتها به فرد كارآفرين در جمعآوري و كاربرد مناسب اطلاعات، كمك ميكند.
3. بين توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات و قابليتهاي كارآفريني دانشجويان، رابطهاي وجود دارد؟
تجزيه و تحليل يافتههاي مربوط به سؤال سوم تحقيق نشان داد بين دو متغير توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات با كارآفريني در سطح 05/0p رابطهاي معنادار وجود دارد.
با افزايش توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات، قابليتهاي كارآفريني افراد نيز افزايش مييابد. اطلاعات هنگامي ميتواند مفيد باشد و افراد را در كسب و كار خويش موفق گرداند كه صحيح و معتبر باشد. اطلاعات غلط و نامعتبر، نه تنها كمكي به افراد نميكند و درك روشني در خصوص فرايند كسب و كار ارائه نميدهد، بلكه آنان را در مسير حركت خود گمراه ميسازد (سالاري و حسنآبادي، 1383). به طور كلي، توانايي ارزيابي نقادانة اطلاعات با مهارتهايي مانند توانايي بررسي و مقايسه اطلاعات اخذ شده از منابع مختلف براي تعيين اعتبار و صحت و سقم اطلاعات، تشخيص وجود تقلب و دستكاري در اطلاعات، توانايي تحليل و بررسي ديدگاههاي مختلف و متناقض است. مجموعة اين مهارتها به فرد كارآفرين اين امكان را ميدهد كه از صحت و قابليت كاربرد صحيح اطلاعات اطمينان حاصل كند.
4 . بين توانايي كاربرد هدفمند اطلاعات و قابليتهاي كارآفريني دانشجويان، رابطه وجود دارد؟
تجزيه و تحليل يافتههاي مربوط به سؤال چهارم تحقيق نشان داد بين دو متغير توانايي كاربرد هدفمند اطلاعات با كارآفريني، رابطهاي معنادار وجود دارد.
كاربرد هدفمند اطلاعات به معناي به كارگيري اطلاعات براي رسيدن به يك هدف از قبل تعيين شده و مشخص است. بيهدفي و سرگرداني در هنگام جستجوي اطلاعات، سبب ميشود افراد بين درياي وسيعي از اطلاعات قرار گيرند كه دقيقاً نميتوانند تعيين كنند كدام دسته از اطلاعات كه همگي به يك موضوع خاص تعلق دارند، ميتواند به تحقق هدف آنان كمك كند (نظري، 1384). كاربرد هدفمند اطلاعات با مهارتهايي مانند توانايي استفاده از مآخذ و مراجع مختلف در جستجوي اطلاعات خاص و نيز به كار بردن دانش و تجربيات قبلي براي خلق يك محصول جديد، ارزيابي ميشود. توانايي استفاده از مراجع و مآخذ مختلف، اين امكان را به فرد كارآفرين ميدهد كه ديدگاه جامعي نسبت به موضوعي كه تمايل به كسب اطلاعات راجع به آن را دارد پيدا كند و ديدگاههاي صاحبنظران مختلف را مقايسه و بررسي كند. در نتيجه، ميتواند اطلاعات كسب شده را به شكل هدفمند به كار گيرد، زيرا به درك روشني از مسئله رسيده است.
از ديگر مهارتهاي مربوط به كاربرد هدفمند اطلاعات، استفاده از تجربيات قبلي براي خلق يك محصول جديد است؛ بدين معنا كه فرد با استفاده از دانشي كه دربارة مطلب يا موضوعي به دست ميآورد، بتواند يك محصول جديد خلق كند. اين محصول جديد ميتواند در قالب يك محصول اقتصادي و يا يك راهحل ابتكاري و جديد براي حل يك مشكل باشد.
5. بين توانايي درك موارد حقوقي و اقتصادي كاربرد اطلاعات و قابليتهاي كارآفريني دانشجويان رابطه وجود دارد؟
تجزيه و تحليل يافتههاي مربوط به سؤال پنجم تحقيق نشان داد بين دو متغير توانايي درك موارد حقوقي و اقتصادي كاربرد اطلاعات با كارآفريني در سطح 05/0p رابطهاي معنادار وجود دارد.
درك موارد حقوقي و اقتصادي مربوط به كاربرد اطلاعات، از ملزومات اساسي استفاده از اطلاعات است. بدون درك اين موارد، استفاده از اطلاعات جنبة غير اخلاقي و غير علمي مييابد (سالاري و حسنآبادي، 1383، ص109). اطلاع از قوانين و اصول حقوقي و اخلاقي مربوط به استفاده از اطلاعات، باعث ميشود استفاده از اطلاعات در چارچوبهاي قانوني و اخلاقي خود صورت گيرد. رعايت اين قوانين سبب ميشود قضاوت دربارة صحت و سقم اطلاعات نيز آسانتر شود. آگاهي از اين قوانين و حقوق، باعث استفاده بهتر و صحيح تر از اطلاعات و در نتيجه افزايش قابليتهاي كارآفريني ميگردد.
با توجه به نتايج حاصل از اين تحقيق، پيشنهادهاي ذيل ارائه ميگردد:
1.ارائة درس سواد اطلاعاتي به عنوان يكي از پيش نيازهاي اساسي تحقيق و پژوهش براي همه رشتهها يك ضرورت اساسي است. تصميمگيريهاي لازم بايد توسط سياستگذاران عالي اتخاذ گردد.
2. طبق يافتهها، از ميان مؤلفههاي سواد اطلاعاتي، كارآفريني بيشترين رابطه را با توانايي ارزيابي نقادانه اطلاعات داراست. بنابراين، دانشگاهها ميتوانند در آموزشهايي كه براي سواد اطلاعاتي طرحريزي ميگردد، افزايش اين مهارت را در اولويت قرار دهند. افزايش اين مهارت، مستلزم افزايش توانايي در بررسي و مقايسة اطلاعات اخذ شده از منابع مختلف و همچنين تشخيص وجود تقلب و دستكاري در اطلاعات است.
3. يكي از مؤلفههاي سواد اطلاعاتي، درك موارد حقوقي و اقتصادي در استفاده از اطلاعات است. در تحقيق حاضر، ميانگين اين مؤلفه در ميان دانشجويان، از ساير مؤلفهها كمتر بوده است. در نتيجه، بايد علل ناديده گرفتن موارد حقوقي و اقتصادي در استفاده از اطلاعات و بروز رفتارهايي دور از اخلاق علمي در اين خصوص، بررسي شود.
منابع
- اكبري، كرامتالله (1380 ). نقش نظام آموزشي ـ پژوهشي در توسعة كارآفريني، مجموعه مقالات كار آفريني و فنآوريهاي اطلاعات پيشرفته.
- احمدپور دارياني، محمود (1383). كارآفريني: تعاريف، نظريات و الگوها، تهران: انتشارات پرديس. صص 87-81.
- بدري، احسان و ديگران (1385). بررسي قابليتهاي كارآفريني دانشجويان دانشگاه اصفهان، مجله پژوهش و برنامهريزي در آموزش عالي، دورة دوم، شماره40، ص90- 73.
- سالاري، محمود و ابوالفضل حسنآبادي (1383). «شناسايي و تحليل پيشنيازهاي دستيابي به مهارت سواد اطلاعاتي»؛ مجموعه مقالات آموزش استفادهكنندگان و توسعه سواد اطلاعاتي در كتابخانه و مراكز اطلاعرساني و موزهها 1 و2 خرداد. مشهد: سازمان كتابخانهها، موزهها و مركز اسناد آستان رضوي. صص 114-97.
- سترگ دره شوري، مجيد (1384). مديريت ريسك. اصفهان: انتشارات مؤسسه علمي دانشپژوهان برين.
- قاسمي، علي حسين و ديگران (1386). «هنجاريابي استاندارد قابليتهاي سواد اطلاعاتي (اي سي آر ال) براي جامعه دانشگاهي ايران»، مجله دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي. دوره هشتم، شماره سوم .صص 98-75.
- قناديان، مرضيه (1387). بررسي ميزان موفقيت دانشگاههاي دولتي شهر اصفهان در تحقق رسالت كارآفريني. پاياننامه كارشناسي ارشد، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي، دانشگاه اصفهان.
- كرمي، نادر و ديگران (1386). «بررسي سواد اطلاعاتي دانشجويان پزشكي شاغل به تحصيل در نيمة دوم سال تحصيلي 82-1381 در دانشكده پزشكي بندرعباس». مجله الكترونيكي پژوهشگاه اطلاعات و مدارك علمي ايران. دوره اول، شماره هفتم.
- مرديث، جفري و ديگران (1371). كار آفريني، مترجم: محمد صادق بنيئيان؛ تهران، انتشارات دفتر بينالمللي كار مؤسسه كار و تامين اجتماعي.
- مقيمي، سيد محمد (1383). كارآفريني در نهادهاي جامعه مدني، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- نظري ، مريم (1385). «طراحي، آزمون، اجرا و ارزيابي سواد اطلاعاتي براي دورههاي تحصيلات تكميلي». فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني. شماره دوم. دوره نهم. صص 35-23.
- نوروزي چاكلي، عبدالرضا (1383). سياستهاي سواد اطلاعاتي در جوامع اطلاعاتي. در مجموعه مقالات آموزش استفادهكنندگان و توسعه سواد اطلاعاتي در كتابخانه و مراكز اطلاعرساني و موزهها 1 و 2 خرداد. مشهد: سازمان كتابخانهها، موزهها و مركز اسناد آستان رضوي. صص42-31.
- Association of College & Research Libraries (ACRL). (2003). Information Literacy Competency Standards for Higher Education. Chicago: American Library Association.
- Badcock, P. (2000). Webster Third New International Dictionary of the English language. Spring field , Mass : Merriam – Webster Inc. Publisher.
- Freeman, C., Soete, L., (2002). The Economics of Industrial Innovation.MIT Press, Cambridge, p. 3.
- Hisrich, R. D. & peters, M. (2002), Entrepreneurship, New York: Mc-Graw Hil.
- Jennings, R. Cox. Cand Cooper, C.(1994). Business Elites, London: Rutledge.
- Longenecker, G. Moore, C and Petty. W. (1997). Small business Management: and entrepreneurial Emphasis, Cincinnati, Ohio: South-Western college pub.
- Machlup, F., (2000). The Production and Distribution of Knowledge in the United States. Princeton University Press, Princeton.
- MC Keran, D.and Flannigan, E.(1996). Shaping the entrepreneurial company, chal ford: Management Books 2000 Ltd.
- Moore, P. ( 2000). Learning Together: Staff Development for Information Literacy Education, in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 257-270.
- Schumpeter;J. (1934)The theory of economic development. cambridg : Harvard Univercity Press.
- Slaughter, S., Leslie, L., (2002). Academic Capitalism. Johns Hopkins University Press, Baltimore.
1. Statistical Package for Social Science.
[2]. Association of College & Research Library (ACRL).