برنامهريزي راهبردي، در دنياي پر از تغييري كه سازمانها را احاطه نموده، راهحلي مناسب براي همسويي فعاليتها با هدفهاي و رسالتهاي سازمان و پرهيز از خطاهايي است كه بقاي سازمان را تهديد ميكند. كتابخانههاي دانشگاهي نيز به عنوان يكي از مراكز اصلي پيش برنده و تأمينكنندة هدفهاي آموزشي و پژوهشي دانشگاه، موظفند در عين همسويي با تغييرات محيطي، پاسخي مناسب به نيازهاي كاربرانشان ارائه دهند و در چارچوب رسالت دانشگاه فعاليت نمايند. براي همخواني فعاليتهاي كتابخانههاي دانشگاه فردوسي مشهد با تغييرات محيطي مؤثر بر چشمانداز و رسالت دانشگاه، طراحي برنامه راهبردي براي توسعة خدمات در اين كتابخانهها به عنوان هدف اين مطالعه، مورد توجه قرار گرفت. با استفاده از مدل برايسون و بر پاية تحليل SWOT، به طراحي برنامه راهبردي براي توسعه خدمات پرداخته شد. اطلاعات مورد نياز از طريق سياهة وارسي، پرسشنامه و مصاحبه گردآوري شد. آزمودنيهاي پژوهش شامل 26 كتابدار مسئول و متخصص و مصاحبه شوندگان شامل 4 تن از مسئولان دانشگاه بودند. هشت فعاليت زمينهساز براي توسعة خدمات، زير بناي لازم را براي گردآوري اطلاعات فراهم كرد. بر پاية تحليل اطلاعات به دست آمده، توانمنديها، ضعفها، تهديدها و فرصتها شناسايي شد. سپس چشم انداز، رسالت، ارزشها، هدفهاي راهبردي و برنامه راهبردي پيشنهادي، به تفكيك 8 فعاليت ارائه گرديد.
كليد واژهها: برنامة راهبردي، كتابخانههاي دانشگاهي، دانشگاه فردوسي مشهد، خدمات كتابخانهها.
تغييرات پياپي، از مشخصههاي بارز قرن بيست و يكم است. نظريهپردازان متعددي، از «آلوين تافلر»[1] و «وارن بنيس»[2] گرفته تا نظريهپردازان جوانتر همچون «گرت مورگان»[3] و «تام پيترز»[4] به آهنگ رو به رشد تغيير در تمامي جامعهها اشاره كردهاند. تغيير در دنياي امروز موضوعي چند بُعدي و فراگير است (استيسي[5]، 1384: 29 و 30). فعاليت در چنين محيط متغيري، براي كتابخانهها مانند ديگر سازمانها، دشواريهايي را به همراه دارد. برنامهريزي راهبردي به عنوان ابزاري بنيادين و كار آمد، اين امكان را فراهم ميآورد تا كتابخانهها بتوانند با توجه به تواناييها و فرصتهاي پيش روي خود، بهترين راه را براي همراستا شدن با چشماندازها و مسئوليتهاي سازمان مادر برگزينند و فعاليتهايي نوآورانه براي دستيابي به هدفهاي خود انتخاب كنند (كورال، 1380).
دانشگاه فردوسي مشهد[6] يكي از معتبرترين دانشگاهها و قطب علمي شمال و شمال شرق كشور به شمار ميآيد. اين دانشگاه پس از شش دهه فعاليت آموزشي و پژوهشي، اكنون با حدود 700 عضو هيئت علمي، 15304 دانشجوي كارشناسي، 4219 دانشجوي كارشناسي ارشد و 1175 دانشجوي دكتراي تخصصي را زير پوشش خدمات خود دارد. مركز اطلاعرساني و كتابخانه مركزي دانشگاه فردوسي نيز با قدمتي حدود چهار دهه، همراه با 13 كتابخانة دانشكدهاي، نقش با ارزشي در ارائه خدمات و رفع نيازهاي اطلاعاتي جامعه دانشگاهي و مردم منطقه بر عهده دارد. همراستا با تغييرات محيطي مؤثر بر دانشگاه فردوسي، كتابخانههاي وابسته به آن نيز بايد به همخوانسازي خدمات خود با رسالت و هدفهاي گذشته و حال دانشگاه بپردازند، تا دانشگاه را حداقل در دستيابي به سه مورد با اهميت زير، ياري دهند:
الف) پرورش دانشجوياني توانا و قابل براي كار در بازار، محيطهاي پژوهشي و آموزشي. كتابخانه مركزي دانشگاه، به عنوان مسئول اصلي تهيّة منابع آموزشي و پژوهشي و براي توانمندسازي دانشجويان در دستيابي به اطلاعات و بهرهگيري از آن، درصورتي ميتواند در اين موارد نقش داشته باشد كه با برنامهاي راهبردي، چارچوب مناسبي براي همگامي با هدفها و رسالتهاي دانشگاه تدارك ديده باشد. ب) وجود برنامه راهبردي و ارائه خدمات متناسب با نيازهاي مبتني بر تغييرات در برنامههاي دانشگاه، اين امكان را فراهم ميآورد تا كتابخانه مركزي، در تسهيل فعاليتهاي اعضاي هيئت علمي در مسير حضور دانشگاه فردوسي در بين 500 دانشگاه برتر جهان، نقش با ارزشي بر عهده گيرد. ج) دانشگاه فردوسي به عنوان قويترين قطب علمي كشور در شرق و شمال شرق ايران، مسئوليت عظيمي در رسيدن ايران به جايگاهي كه در سند چشمانداز بيست ساله پيشبيني شده، بر عهده دارد. ميدانيم كه رسيدن به جايگاه اشاره شده در سند چشمانداز تنها از مسير افزايش توليدات علمي با كيفيت، كه مبتني بر آموزش و پرورش دانشگاههاست، ميسر است و اين هر دو مورد از طريق كتابخانههايي كه ضمن همراهي با برنامههاي دانشگاه، خدمات نوآورانهاي براي تسهيل فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي فراهم ميآورند، ميسّر خواهد شد.
توجه به اين موارد، پرسش پايهاي اين پژوهش را به شكل زير مطرح كرده است: 1- خدمات كتابخانههاي دانشگاه فردوسي مشهد چگونه بايد متحول شود تا دستيابي به چشمانداز و هدفهاي دانشگاه را ميسّر سازند؟ 2- تغييرات مورد نياز بر پايه چه برنامة راهبردي ميتواند پيشنهاد شود؟
مدلهاي برنامهريزي راهبردي
مدلهاي زيادي براي تدارك برنامهريزي راهبردي در دسترس است. برخي مدلها تلفيقي از چندين مدل كلاسيك (شيخ ابومسعودي، 1382: 74) هستند. برخي پالايش يافتة مدلي شناخته شده هستند. انتخاب هر يك از مدلها تابع ماهيّت، وضعيت و شرايط محيطي سازماني است كه در راه تدارك برنامهريزي راهبردي براي خود، گام برداشته است. آنچه بيش از گزينش هر مدل با اهميّت است، توافق در مورد مدل انتخابي و وفادار ماندن به آن از سوي افراد درگير در طول فرايند برنامهريزي راهبردي است (Hache, 1998).
از جمله مدلهاي مطرح براي برنامهريزي راهبردي، ميتوان به مدلهايي مانند مينتزبرگ[7]، تحليل رقابتي پورتر[8]، ديويد[9]، برايسون، هفت [10]s و مانند آنها اشاره كرد. مدلها را نيز ميتوان به دو دسته عمده تقسيمبندي نمود: 1- مدلهاي فرايندي (فراگردي) كه جوابهاي مشخصي را تجويز نميكنند. 2- مدلهاي محتوايي (مدل دارايي، تحليل رقابتي پورتر و ...) كه خروجي مشخصي از آنها انتظار ميرود. در پژوهش حاضر، از مدل برايسون كه مدلي مبتني بر هدف است و از جمله مدلهاي گروه اول به شمار ميآيد، استفاده شده است.اين مدل بيشتر از مدلهاي ديگر با شرايط محيطي مورد پژوهش، سازگار بوده است.
مروري بر پيشينة پژوهش در داخل و خارج از ايران
بررسي انتشارات مرتبط با موضوع اين پژوهش نشان داد گزارش تعداد اندكي پژوهش در منابع رشته منتشر شده است. اين پژوهشها در دو گروه عمده قابل بررسي هستند. گروه نخست، برنامههاي راهبردي هستند كه براي سازمان اسناد وكتابخانه ملّي جمهوري اسلامي ايران يا كتابخانههاي بزرگ، مانند كتابخانه مركزي دانشگاه فردوسي مشهد تدوين شدهاند (پژوهشگاه اطلاعات و مدارك علمي ايران، 1379؛ پريرخ، فتاحي و موسوي، 1380؛ مقدم چركري، 1383؛ شجاعي و پاشايي سوركالي، بيتا؛ پريرخ و ديگران، 1385). استفاده از اين مدلها، توانمنديها و ضعفها را مشخص و فرصتها و تهديدها را در پرتوِ تدوين راهبردها، آشكار ساخته است. گروه ديگر از اين پژوهشها به تدوين برنامه راهبردي در سطحي خردتر مانند گروههاي آموزشي يا انجمنها پرداختهاند (مانند، ميرزابيگي، بيتا؛ پريرخ و ارسطوپور، 1388؛ پريرخ و شريف، 1389). اين گروه نيز با همان رويكرد به ارائه برنامه راهبردي پرداختهاند.
در خارج از ايران پژوهشهاي فراواني به تدوين برنامهاي راهبردي براي كتابخانه پرداختهاند. اين فعاليتها را نيز ميتوان در دو دسته جاي داد: برخي از آنها، آثاري هستند كه بهصورت نظري زمينهساز تدوين برنامه راهبردي در كتابخانهها هستند و بهطور مشخص چگونگي تدوين برنامه راهبردي را مدنظر قرار دادهاند (Matthews, 2005; Lugg & Fischer, 2004; Corall, 2003). از اين ميان، پژوهشهايي كه بهطور مشخص به طرح اين اصول در كتابخانههاي دانشگاهي پرداختهاند نيز قابل توجه ميباشند (مانند McNicol, 2004; Corall, 2003). دستة دوم، پژوهشهايي هستند كه به ارائه يافتههاي به دست آمده از تدوين يا اجراي برنامه راهبردي در سطح خرد و كلان فعاليتهاي يك كتابخانه دانشگاهي پرداختند (مانندNew Mexico University Library, 1997; Notre Dame University, 2003). در اين ميان، در برنامه راهبردي كتابخانههاي دانشگاه آريزونا[11] سال 2009- 2013 (Stoffle, 2009) ضمن ارائه رتبهبندي كتابخانههاي اين دانشگاه بر اساس بررسي رتبهبندي انجمن كتابخانههاي پژوهشي[12]، به بيان نقش كتابخانههاي اين دانشگاه پرداخته شد. دانشگاه مكواري (Macquarie University Library, 2010) نيز در برنامه راهبردي سالهاي 2007- 2009 خود، به افزايش رتبه دانشگاه توجه كرد. با وجودي كه پژوهشهاي چندي در داخل و خارج به طراحي برنامه راهبردي براي كتابخانهها پرداختهاند، پژوهشي كه فقط تحول در خدمات را با توجه به تغييرات كنوني و رسالت و چشمانداز دانشگاه مدنظر داشته باشد، شناسايي نشد.
طرح پژوهش (پرسشها و روش كار)
هدف اصلي اين پژوهش، طراحي برنامه راهبردي براي توسعه و تحول خدمات در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي مشهد است. براي دستيابي به اين هدف، پرسشهاي زير طرح گرديد:
1.براي ايجاد تحول در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي مشهد، چه رويكردي را بايد در نظر گرفت؟
2.براي ايجاد تحول در خدمات، كتابخانههاي دانشگاه فردوسي مشهد با چه ضعفها و توانمنديها، تهديدها و فرصتهايي روبرو هستند؟
3.چه راهبردهايي براي تحول در خدمات كتابخانههاي دانشگاه فردوسي مشهد وجود دارد؟
در پژوهش حاضر كه از نوع كاربردي و از نظر روش پيمايشي است، اطلاعات با استفاده از شيوههاي تحليل محتوا و نظرسنجي گردآوري شد. همچنين، نظرهاي دو گروه تشكيلدهندة جامعة اين پژوهش، از طريق پرسشنامه نيمه باز و مصاحبه ساختاريافته گردآوري گرديد. براي دستيابي به آخرين تحولها در خدمات كتابخانهها در جهان، از روش كتابخانهاي شامل اطلاعات موجود در وب استفاده شد. جامعة اين پژوهش را دو گروه تشكيل دادند: گروه نخست، سه نفر و در مورد برخي از پرسشها 4 نفر از مسئولان ارشد دانشگاه بودند. ديدگاههاي اين افراد از طريق مصاحبه گردآوري شد. گروه ديگر را مسئولان كتابخانهها، دو نفر از مسئولان كتابخانه مركزي و نيز مسئولان بخشهاي اين كتابخانه (در كل 26 نفر) تشكيل دادند. ديدگاههاي اعضاي اين گروه از طريق پرسشنامه نيمه باز، گردآوري شد.
مطالعة متون ياد شده و بررسي تجربهها و خدمات نوين كتابخانههاي معتبر جهان، به شناسايي فعاليتهاي مورد نياز براي كتابخانههاي دانشگاه كمك كرد. اين فعاليتها در 8 محور يا حوزه دستهبندي شد. اين محورها زير بناي مدل مفهومي اوليه براي فعاليتهاي زمينهساز توسعه و تحول در خدمات را تشكيل داد. اين مدل با استفاده از نرمافزار Xmind نسخه 3.2.0، كه ويژه طراحي نمودار و مدل است، طراحي گرديد. فعاليتها در بخش ارائه اطلاعات و يافتهها توضيح داده خواهد شد. مفهومهاي به كار رفته در اين مدل شامل پژوهش، آموزش، مديريت دانش، مديريت اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي، علم سنجي، ارتباط و تعامل، آگاهي رساني، تبليغات و انتشارات و ديگر فعاليتها ميباشند. اين مفهومها براي طراحي پرسشهاي پرسشنامه و مصاحبه و نيز تدوين سياهة وارسي، مورد استفاده قرار گرفت. هدف از طراحي سياهة وارسي، آگاهي از فعاليتها و خدماتي بود كه در كتابخانه مركزي انجام ميگرفت. به منظور بررسي اعتبار پرسشنامه و ديگر ابزارهاي گردآوري اطلاعات و اطمينان از درستي پرسشهاي طراحي شده، پرسشنامه كتابداران در اختيار 3 نفر از كارمندان كتابخانه مركزي دانشگاه علوم پزشكي كه ويژگيهاي پاسخ دهندگان را داشتند، قرار گرفت و ديدگاهها و پيرايشهاي پيشنهادي آنها در پرسشنامهها اعمال گرديد. همچنين، ميزان پايايي پرسشهاي پرسشنامه، با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ، 85/0 به دست آمد.
بر پاية مدل برايسون و با استفاده از مدل تحليل SWOT به تحليل ضعفها، توانمنديها، فرصتها و تهديدها پرداخته شد و دانش لازم براي تعيين هدفهاي راهبردي و راهبردهاي مرتبط با توسعة خدمات كتابخانهاي، به دست آمد. براي جلوگيري از هر نوع خطايي و افزايش كارآيي راهبردها، هدفهاي راهبردي و راهبردها به بحث گروهي (گروه 6 نفره) گذاشته شد و مدل مفهومي توسعه و تحول در خدمات كتابخانه نيز تكميل گرديد. اين مدل ميتواند به عنوان راهنما و نقشة توسعه خدمات مورد استفاده قرار گيرد. سطح نخست فعاليتها در شكل 2 قابل مشاهده است. اين مدل در رابطه با هر فعاليت، چندين سطح دارد. مرور سطحها، در عملياتي كردن هر فعاليت و به عبارتي چگونگي اجراي آن به كتابداران ياري ميرساند.
شكل 2. مدل مفهومي فعاليتهاي زمينهساز براي توسعه و تحول خدمات در كتابخانههاي دانشگاهي
تحليل اطلاعات به دست آمده و ارائة يافتههاي پژوهش
در اين بخش به ارائة يافتههاي به دست آمده به ترتيب سياهة وارسي، پرسشنامهها و مصاحبههاي صورت گرفته به تفكيك در هشت حوزة پيش گفته، پرداخته ميشود. شكل 3، تصويري كلي از واقعيتها بر پاية 8 حوزه را نشان ميدهد.
بر پاية اطلاعات اين نمودار، به ترتيب حوزة «پژوهش»، «ارتباط و تعامل» و «آگاهيرساني» از توجه بيشتري برخوردار بودند. فعاليتهاي مرتبط با «علم سنجي» در دانشگاه در مرحله آغازين ميباشد، از اين رو در كتابخانه نيز هنوز به آن پرداخته نشده است. در مورد مديريت دانش و مديريت سيستمهاي اطلاعاتي، فعاليتهاي ارزندهاي انجام شده ولي نه بر پايه اين عنوانها. به نظر ميرسد كتابخانههاي دانشگاه بايد آموزش را بيشتر مورد توجه قرار دهند و در زمينههاي ديگر نيز به توسعة خدمات بپردازند.
در ادامه، يافتههاي به دست آمده از پرسشنامههاي نيمه باز و مصاحبهها به تفكيك 8 حوزة ياد شده، ارائه ميگردد. پرسشهاي بسته بر پاية طيف 5 رتبهاي ليكرت طراحي شد. در هر حوزه نظرها در مورد ضرورت فعاليتها و نيز ميزان انجام آن در زمان اجراي پژوهش گردآوري شد و به همين ترتيب نيز گزارش ميشود. در گزارش اطلاعات به دست آمده ميانگين 5/3 حد متوسط را نشان ميدهد. پرسشهاي مشابه از مسئولان دانشگاه، به سنجش نظر آنها در مورد ضرورت هر فعاليت و ميزان حمايت دانشگاه از آن، توجه داشت.
آموزش در كنار پژوهش، از مهمترين وظيفههاي كتابخانههاي دانشگاهي است. نقش آموزشي كتابخانهها و بويژه كتابخانههاي دانشگاهي، توسط بسياري از صاحبنظران كتابداري و اطلاعرساني (مانند Shera, 1972؛ موكهرجي، 1375؛ و رادر Rader, 1995) و نيز «پريرخ» (1377) و «فتاحي» (1363) مورد تأكيد قرار گرفته است. در اين رابطه، تعدادي پرسش براي كتابداران پاسخ دهنده مطرح گرديد. مؤلفههاي مورد نظر در بخش آموزش، آموزش به گروههاي مختلف، آموزش سواد اطلاعاتي توسط كتابداران، ميزان انجام و نيز موانع انجام آن ميباشد.
كتابداران پاسخگو، آموزش كاربران و آموزش سواد اطلاعاتي را بر پاية روشهاي مختلف حضوري و غير حضوري با ميانگين 49/4، بسيار زياد ضروري دانستند. ولي، ميانگين 68/3 نشان ميدهد كتابخانهها در پيوند با فعاليتهاي آموزشي در حد متوسط عمل كردهاند. برخي از كتابداران دلايل اين امر را كمبود نيروي انساني، ناهماهنگي، استقبال كم دانشجويان و استادان، بي اعتمادي به كتابداران، شيوههاي سنتي در آموزش دانشجويان و نبود حقالتدريس ويژه براي كتابداران، بيان نمودند. در همين رابطه، مصاحبه شوندگان بر ضرورت آموزش سواد اطلاعاتي به دانشجويان تأكيد كردند. اين مهارتها و بحث يادگيري مادام العمر، از جمله موضوعهايي است كه مورد توجه آنها قرار گرفته است و برنامههايي را نيز براي پرداختن به اين امر در نظر دارند. بنابراين، به نظر ميرسد برنامهريزيهاي كتابخانهها در اين زمينه مورد حمايت دانشگاه قرار گيرد.
پژوهش از دو بُعد مورد توجه قرار گرفت. كتابداران نه تنها بايد از فعاليتهاي پژوهشي كاربران پشتيباني كنند، بلكه براي نظارت بر فعاليتهاي خود و نيز همخوان نمودن آنها با تحولهاي محيط و نيازها، بايد به پژوهش و ارزيابي آنها بپردازند. در بُعد نخست، مؤلفههايي مانند خدمات پشتيباني از فعاليتهاي پژوهشي دانشگاه از طريق برگزاري كارگاهها و يا توليد بروشورهايي براي معرفي ابزارهاي پژوهشي، شناسايي مجلههاي هسته و مانند آن، در نظر گرفته شد. ميانگين 58/4 نشان ميدهد بيشتر كتابداران با ارزشگذاري فعاليتهايي كه از پژوهش در دانشگاه حمايت ميكند، آنها را از جمله وظيفههاي كتابداران ميدانند. كتابداران با ميانگين 36/3 بر اين باورند كه اين امكانات در كتابخانهها فراهم شده است. همه مصاحبهشوندگان نيز بر ضرورت ارائه دورههاي آموزشي توسط كتابداران براي ارتقاي مهارتهاي اطلاعيابي و افزايش كيفي و كمّي پژوهش تأكيد كرده و با توجه به امكانات و منابع موجود، انجام آنها را امكانپذير دانستند. همچنين، بر اجباري بودن شركت در اين دورهها براي استادان و دانشجويان تازه وارد تأكيد كردند. آنها مشاركت كتابداران در امر ذخيرهسازي استاندارد و افزايش كارايي سيستمهاي مديريت اطلاعات در دانشگاه را تأثيرگذار دانستند. تمامي مصاحبهشوندگان، شناسايي مجلههاي هسته توسط كتابداران را ضروري دانستند.
در بُعد دوم، پرسشهايي در مورد ضرورت انجام فعاليتهاي پژوهشي و ارزيابي آنها توسط كتابداران، ميزان انجام آنها و نياز به برنامة راهبردي براي كتابخانه، طرح شد. بيشتر كتابداران با ضرورت انجام انواع فعاليتهاي پژوهشي، يعني ارزيابي فعاليتها و نظرسنجي در مورد آنها، به عنوان وظيفه كتابداران موافقت دارند (ميانگين 65/4) ؛ ولي به علت برخي از مشكلات، انجام آنها را امكانپذير نميدانند. ميانگين 12/3 نيز نشان ميدهد اين فعاليتها كمتر از حد متوسط انجام ميشود. اكثر اين افراد (با ميانگين 68/4) وجود برنامهاي راهبردي را براي كتابخانه ضروري دانستند.
در اين مورد نيز مانند ديگر مقولهها، تعدادي پرسش در مورد پشتيباني از سيستمهاي اطلاعاتي، ارزيابي سيستمها، سازماندهي منابع ديجيتال، ديجيتالسازي منابع موجود، بهرهگيري از بسترهاي تعاملي الكترونيكي براي افزايش ارتباط، ضرورتها و ميزان فعاليتهاي اين حوزه مطرح شد. بيشتر پاسخگويان (با ميانگين39/4) نياز به نيروي كتابدار براي پشتيباني از سيستمهاي رايانهاي، بررسي ويژگيهاي نرم افزارهاي كتابخانهاي براي ساماندهي منابع ديجيتال موجود و يا رايگان و نيز ديجيتالسازي منابع چاپي را تأييد كردند. به احتمال، فراهم كردن محيطي مشوّق براي آنها همراه با پرورش مهارتهاي لازم، ميتواند در ايجاد انگيزه براي انجام اين مهم، تأثيرگذار باشد. ولي ميانگين 74/2 نشان ميدهد انجام اين وظايف توسط تعداد اندكي از آنها صورت ميگيرد. برخي از مصاحبه شوندگان، ايجاد بخش مديريت اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي در كتابخانه و برخي ايجاد يك شوراي اطلاعرساني را ضروري دانستند.
دانش كاربران در مورد كتابخانه و خدمات آن و حتي نياز خود، ميتواند براي كتابخانه ارزشمند باشد (پريرخ، 1382؛ مهديه، 1389). دانش كاركنان نيز از جمله داراييهاي سازماني به شمار ميآيد. در اين قسمت، پرسشهايي در مورد مديريت دانش كاربران و نيز كاركنان، طرح گرديد.
بيشتر پاسخدهندگان با همرأيي بالا و با ميانگين 65/4، بر اهميت مديريت دانش كاربران و نيز مديريت دانش كتابداران تأكيد كردند. تفاوت بين ميانگين نظر كتابداران در مورد ضرورت اجراي مديريت دانش و ميانگين نظر پاسخگويان نسبت به انجام آن (يعني 56/3) نشان ميدهد با وجود موافقت، بيشتر كتابداران با اين فعاليتها آشنا نيستند و تجربة استفاده از آنها را ندارند. در پاسخ به پرسشهاي باز، آنها به ضرورت وجود ساز و كارهاي لازم براي انجام هر چه بيشتر اين امر اشاره كردند. اين نظرها عبارتند از: تشكيل كانالهاي رسمي و غير رسمي ارتباط، تشويق كتابداران بر انجام اين فعاليتها، نظارت بر روند اشتراك دانش و تشكيل كميتههاي تخصصي. مصاحبه شوندگان نيز بر ضرورت اجراي مديريت دانش در كتابخانه و نيز ضرورت مستندسازي فرايندها در همة بخشهاي دانشگاه از جمله كتابخانه تأكيد داشتند و در اين زمينه و نيز اجراي مديريت دانش در كتابخانه و دانشگاه، پيشنهادهاي گوناگوني ارائه نمودند.
بخش ديگري از پرسشنامه، به نقش كتابخانه به عنوان يكي از نهادهاي اثرگذار در فعاليتهاي علمسنجي دانشگاه و افزايش رتبه آن در رقابتهاي گوناگون، پيوند داشت. اطلاعات به دست آمده نشان داد بيشتر كتابداران (با ميانگين 68/4) باور دارند كه كتابداران توانمندي شناسايي معيارهاي علمسنجي از جمله در زمينه رتبهبندي دانشگاهها و وبسنجي را دارند و ميتوانند در اين رابطه رهنمودهايي براي افزايش رتبه دانشگاه ارائه دهند. ولي تا كنون به علت فعاليت نداشتن دانشگاهها در اين زمينه، كتابخانهها نيز فعاليتي نداشتند. مصاحبه شوندگان نيز بر ضرورت ايجاد كميتهاي در كتابخانه مركزي به منظور پشتيباني از دانشگاه در راستاي رسيدن به قله 512 تأكيد داشتند.
ارتباط و تعامل از جمله فعاليتهاي ضروري براي ارائه خدمت در كتابخانهها و نيز تأمين نيازهاي كاربران است. در اين زمينه، بيشتر پاسخگويان با ميانگين 36/4، نسبت به برقراري ارتباط كتابخانه با گروههاي استفاده كننده (دانشجويان، استادان و مسئولان)، حضور كتابدار متخصص در هر دانشكده، ارتباط مداوم كتابدار با استادان براي حلّ مشكلات اطلاعاتي و ارتباط با ديگر كتابخانهها و سازمانها موافقت دارند. ولي، فقط حدود 33% كتابداران پاسخگو با كاربران تعامل دارند. بيشتر مصاحبه شوندگان وجود تعامل ميان كتابداران و اعضاي هيئت علمي و دانشجويان را ضروري دانستند و بر ضرورت استفاده از ايميل، چت، تلفن همراه و جز آن تأكيد داشته و آن را ايده آل دانستند.
چنانچه خدماتي كه در رابطه با آگاهي رساني برنامهريزي شده، به صورت صحيح و بر پايه تبليغات مناسب و گسترده به اطلاع استفادهكنندگان آن برسد، به خوبي مورد استفاده قرار ميگيرد و به هدف خود ميرسد. تعداد زيادي از كتابداران با ميانگين 4 به بالا، با انجام اين فعاليتها موافقت دارند. پاسخگويان اظهار نمودند، ارائه خدمات آگاهيرساني از طريق وبلاگ، ارائه خدماتي از طريق تلفن همراه مانند آگاهيرساني در مورد تازههاي كتابخانه، پايگاهها، طرح پرسش، رزرو و يا تمديد امانت و نيز استفاده از ابزارهاي آگاهيرساني مانند CAS، Alert و RSS را لازم دانستند. البته، در عمل، برخي از موارد مانند پرسشهاي متداول و ايميل، به ميزان كمي براي تعامل مورد استفاده قرار ميگيرند.
بيشتر آنها (69/4) افزايش توليدات انتشاراتي و تبليغات، تهيه راهنماهاي مختلف آموزشي و ميزان تأثير آنها در ارتقاي مهارتهاي پژوهشي كاربران و نيز افزايش رضايت آنها را ضروري دانستند. مصاحبه شوندگان نيز انجام تبليغات و آگاهيرساني در مورد خدمات كتابخانه را بويژه با در نظر گرفتن هزينههاي زياد صرف شده براي خريد پايگاههاي اطلاعاتي توسط كتابخانه، ضروري دانستند.
از جمله ديگر فعاليتها، ارائه خدمات به كاربران خاص است. افراد با معلوليتهاي فيزيكي، مانند هر كاربر ديگري به يادگيري نياز دارند. بنابراين، بايد بتوانند از اطلاعات و امكانات دسترسي و استفاده از آن در دانشگاه فردوسي مشهد استفاده كنند. از اينرو، ضروري است تمامي امكانات و تسهيلات براي آنها فراهم شود. بيشتر پاسخگويان (با ميانگين 16/4) و نيز مصاحبه شوندگان، ارائه خدمات به كاربران خاص (مانند معلولان حركتي، نابينايان و جز آنها) را ضروري دانستند. ولي در حال حاضر ميزان ارائه خدمات به اين دسته از كاربران، خيلي كم است(ميانگين 57/2).
از ديگر فعاليتها، ايجاد مركز يادگيري در كتابخانة مركزي است. هر دو گروه كتابداران و مصاحبه شوندگان، ايجاد مركزي كه در آن دانشجويان با فنون نوشتن، تهيّه پيشنهاد پژوهش، چكيده و متون انگليسي آشنا شوند را در كتابخانه مركزي ضروري دانستند.
پاسخگويي به پرسشهاي پژوهش
پرسش نخست: نخستين پرسش اين مطالعه، شناسايي رويكرد لازم براي انجام تغيير و تحول را بررسي نمود. با توجه به شرايط ياد شده كه ميتواند تضمين كننده تغيير و تحول باشد، ضروري است براي شناسايي خدمات نيازمند توسعه خدماتي كه بايد ايجاد شود و شرايط و امكاناتي كه بايد در نظر گرفته شود، از برنامهريزي راهبردي بهره گرفت. با توجه به محيط رو به تغيير كتابخانهها و نظر به اينكه برنامهريزي راهبردي بر پايه اين تغييرات به پيشبيني ميپردازد و در ضمن امكان مرور مدام و تغيير در برنامهها حتي در زمان اجراي آنها وجود دارد، اين نوع برنامهريزي رويكردي مناسب براي تغيير و تحول در كتابخانه و بويژه در خدمات است. از سوي ديگر، بر پايه ويژگي جامع بودن بررسي، در اين رويكرد ميتوان به شناسايي شرايط لازم براي اجراي برنامهها نيز پرداخت. بنابراين، برنامهريزي راهبردي، ابزار لازم براي كاوش در مورد وضعيت موجود و وضعيت مورد انتظار را فراهم نموده، شكاف ميان اين دو را مشخص ميسازد و قدرت پي بردن به چگونگي پركردن شكاف را به وجود ميآورد.
پرسش دوم: اين پرسش پژوهشي، به شناسايي ضعفها و توانمنديها در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي مشهد توجه دارد. در مدل تحليل SWOT به تحليل وضعيت دروني و بيروني كتابخانه پرداخته شد. به عبارتي، در دو بُعد وضعيت دروني و بيروني، ضعفها، توانمنديها، تهديدها و فرصتها با توجه به 8 محور مورد بحث، مشخص گرديد[13]. افزون بر اين محورها، سه محور نيروي انساني، سازمان و مديريت و فناوري به عنوان عاملهاي زيربنايي كه تحول در خدمات را ممكن ميسازند نيز در وضعيت دروني مورد توجه قرارگرفت. جدول 1، نشان دهندة نتايج حاصل از اين تحليل است.
جدول 1. تحليل SWOT در پيوند با هشت محور مورد بررسي[14]
ضعف (W)
|
تهديد (T) |
نبود برنامهاي مدوّن در مورد آموزش، ناهماهنگي در برنامههاي آموزشي، كمبود نيروي انساني مناسب براي آموزش، استقبال نكردن برخي از استادان از آموزشهاي كتابخانه، كمبودمهارتهاي پژوهشيوآموزشيدربرخيازكتابداران، نبودبرنامهاي مدوّندرموردارزيابي در كتابخانه، عدمگردآوريوسازماندهيمنابعديجيتالموجوددردانشگاهونيزرايگاندراينترنت، وجودمشكلهاي بنياديندرسيستمهايمديريتاطلاعاتموجوددردانشگاه، عدمكفايتمهارتهايفناوريدربرخي از كتابداران، مشاركت نداشتن كتابداران در تصميمگيريهاي مرتبط با فناوري،شناختنداشتن نسبتبهوجود توانمنديهاي مرتبط با مديريتدانش، سواد اطلاعاتي و رتبهبندي دربرخي ازكتابداران، تشكيل نشدن واحد علمسنجي در دانشگاه، توجه اندك به انواع رقابتهاي رتبهبندي در دانشگاهها و كتابخانهها، نبودواحدوياكميتهاي دركتابخانهمركزيبرايرتبهبندي دانشگاه، استفاده محدود از بسترهاي تعامل، عدم تبليغ گسترده در مورد ارائه خدمت به ديگر سازمانها، كمبود تبليغات،استفادهنكردن ازبرخيروشهاي آگاهيرسانيمانند Alert, RSS، خدماتبرپايهتلفنهمراهوجزآن، كمبودبودجهدرموردپشتيبانيازانتشاراتوتبليغاتكتابخانهها، كمبودنيرويانساني مجرب و با سابقه، نبودراهكارهايتشويقيبرايفعاليتهايكتابداران، تناسبنداشتن ساختارسازمانيكتابخانهبافعاليتها، هدفهاورسالتدانشگاه، نبود برنامههايراهبردي |
آموزش سنتي و حافظه محور و توجه كم به آموزش پژوهش محور، بي توجهي به وضعيت برخي از كتابخانهها، تسلطكشورهايغربيبرتوليدواشاعهاطلاعات، سرعت كم اينترنت در كشور، رعايت نكردن قوانين مرتبط با مالكيت معنوي پديدآورندگان در محيط اينترنت، افزايش نرخ تورم، مشكل اقتصادي دانشگاه، هزينةكمدرتوليدودسترسيوهزينهزيادتهيهوپشتيباني از سيستمهاي الكترونيكي، توجهمديرانبهجنبههايسختفناوريبهجايجنبههاينرمآن، رشد مداومتعداددانشجويانو صادر نشدن مجوز براي استخدام كتابدار، كمتوجهيسازمانها به عوامل تأثيرگذار در فعالسازي كتابخانهها، پايين بودن سرانة مطالعه در جامعه، بي توجهي به وضعيت كتابخانهها در محافل فرهنگي جامعه، تحميل نيروي انساني نامناسب به كتابخانهها، تغيير مداوم سياستها و تصميمها در ارتباط با كتابخانهها و تأثير آن بر تغيير وظيفههاي كتابداران، استفاده نكردن از اطلاعات و دانش توليد شده در تصميمگيري، برنامهريزي و فعاليتها، شناخت نداشتن نسبت به نقش كتابخانه در توسعه كشور |
پرسش سوم: اين پرسش به بررسي و ارائه راهبردهاي پيشنهادي براي تحول در خدمات كتابخانههاي دانشگاه فردوسي مشهد مرتبط است.
تحليل اطلاعات مدل SWOT، دانش لازم را براي تعيين چشمانداز، رسالت، ارزشها، هدفهاي راهبردي و راهبردها در اختيار گذاشت. اين موارد در بخش بعد آورده ميشود.
در اين قسمت، ابتدا چشم انداز، رسالت، ارزشها و سپس هدفهاي راهبردي و راهبردها ارائه ميشود.
چشمانداز
كتابخانه مركزي، در هماهنگي با چشمانداز و برنامه راهبردي دانشگاه فردوسي مشهد، به عنوان يكي از مراكز كتابداري و اطلاعرساني كشور و كارآمدترين كتابخانه دانشگاهي شرق كشور ميباشد. اين كتابخانه نقش خود را به عنوان پشتيبان و همكار اصلي در آموزش و پژوهش به شكلي پويا و مسئولانه ايفا ميكند. اين مركز به خاطر فراهمآوري مجموعهاي از معتبرترين و روزآمدترين منابع علمي و اطلاعاتي (چاپي و الكترونيكي) و استفاده از آخرين فناوريهاي روز تلاش خواهد كرد تا به نيازهاي متنوع جامعه دانشگاهي پاسخ دهد. با داشتن نيروهاي مسئول، منعطف و پويا، به عنوان يكي از مطرحترين مراكز اطلاعرساني كشور، اين كتابخانه از جايگاه مهمي در زندگي علمي، آموزشي و پژوهشي جامعة دانشگاهي، برخوردار خواهد بود.
به عنوان جزءِ جداييناپذير هر دانشگاهي، كتابخانهها پشتيباني مسئولانه و به موقع از فعاليتهاي علمي، آموزشي و پژوهشي دانشگاه را مأموريت اصلي خود ميدانند. در اين راستا، تلاش آنها بر افزايش تعامل با جامعه دانشگاهي و ارائه انواع خدمات پيشرفته و اثربخش در تأمين نيازهاي آموزشي و پژوهشي تكتك اعضاي جامعه دانشگاهي، بويژه فراهمآوري معتبرترين و روزآمدترين مجموعه منابع، ايجاد خدمات آگاهيرساني و پاسخگويي به نيازها با استفاده از فناوريهاي الكترونيكي و ديجيتالي و آموزش مهارتهاي اطلاعيابي (سواد اطلاعاتي) به منظور توانمندسازي اعضاي هيئت علمي و دانشجويان در بهرهگيري كارآمد از اطلاعات و دانش، متمركز خواهد بود.
ارزشها
مهمترين ارزشهاي كتابخانه و مركز اطلاعرساني، عبارتند از: اعتلاي فرهنگ دانش محوري، دانشورزي و دانشگستري، مسئوليتپذيري و پاسخگويي در قبال نيازهاي علمي جامعة دانشگاهي، تعامل فعال و سازنده در فرايند فعاليتهاي علمي، آموزشي و پژوهشي، رشد توانمنديهاي فكري و مهارتي جامعة دانشگاهي براي بهرهگيري مستقلانه، نقادانه و خلاقانه از اطلاعات و دانش، توجه و احترام به تنوع نگرشها و نيازهاي اطلاعاتي كاربران، آزادي كاربران در انتخاب و استفاده از منابع.
در راستاي چشم انداز و رسالت ياد شده براي كتابخانههاي دانشگاه فردوسي مشهد و بر پاية تحليلهاي انجام شده، هدفهاي راهبردي براي تحول و توسعة خدمات در كتابخانه، به شرح زير است:
· توسعة خدمات
· توجه به نيروي انساني
· توجه به سازمان، مديريت و رهبري
ابعاد مرتبط با هر هدف راهبردي در ادامه آورده ميشود:
1- توسعه خدمات (آموزش، پژوهش، مديريت دانش، علمسنجي، تعامل و ارتباط، آگاهيرساني، انتشارات و تبليغات خدمات به كاربران ويژه، و علم سنجي)، 2- توجه به نيروي انساني (تأمين نيروي انساني، بازآموزي و روزآمدسازي آموختهها، بازآموزي مهارتهاي سواد اطلاعاتي، بازآموزي مهارتهاي مديريت دانش، مديريت اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي، مهارتهاي تفكر انتقادي و خلاّق، مهارتهاي ارزيابي و نظرسنجي، مهارتهاي پژوهش و تدريس، توانمندسازي كتابداران در شناخت و استفاده از فنون علم سنجي) و 3- توجه به سازمان، مديريت و رهبري (تأمين نيروي انساني، آموزش، پژوهش، مديريت اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي، برنامهريزي و سياستگذاري براي اجراي مديريت دانش، فراهم كردن امكانات براي اجراي مديريت دانش، علمسنجي، ارتباط و تعامل، آگاهيرساني، تبليغات، انتشارات، رشد فرهنگ سازماني در كتابخانه و اعمال مديريت توأم با رهبري).
در راستاي دستيابي به هر هدف راهبردي، راهبردهاي مربوط بر پاية هشت محور فعاليت و نيز اقدامهاي در نظر گرفته شده به تفكيك جامعة مخاطب، به صورت جدولهايي مفصل در آمد. در ادامه، سياههاي خلاصه از آنها آمده است. نظر به محدوديت در تعداد صفحههاي اين مقاله، اقدامهاي مرتبط با هر راهبرد ارائه نشده است. براي دسترسي به راهبردها به صورت مفصّل و نيز اقدامهاي مربوط، ميتوان به اصل طرح (پريرخ و ديگران، 1390) مراجعه كرد.
استادان: كمك به استادان در زمينة افزايش مهارتهاي دسترسي به اطلاعات مناسب و با كيفيت، افزايش اطلاعات و دانش نسبت به اطلاعات موجود در كتابخانه و اينترنت، افزايش كمّي و كيفي توليدات، انتشاردستاوردهايعلمي و نيز مديريت اطلاعات شخصي و منابع علمي.
دانشجويان تحصيلات تكميلي: كمك به دانشجويان تحصيلات تكميلي در زمينه افزايش مهارتهاي دسترسي به اطلاعات مناسب و با كيفيت، افزايش اطلاعات و دانش نسبت به اطلاعات موجود در كتابخانه و اينترنت، پيشبرد پژوهش، انتشاردستاوردهايعلمي، مديريت اطلاعات شخصي و منابع علمي و نيز ايجاد مركز يادگيري براي دانشجويان.
دانشجويان كارشناسي: كمك به دانشجويان كارشناسي در زمينه افزايش مهارتهاي اطلاعيابي، پيشبرد مطالعههاي درسي، پيشبرد مطالعه و يادگيري و نيز ايجاد مركز يادگيري براي دانشجويان.
مديران: آشنا نمودن مديران با فلسفه و ارزش اجراي مديريت دانش و چگونگي اجراي آن، مفاهيم و فلسفه سواد اطلاعاتي و افزايش اين مهارتها در آنها و نيز با علمسنجي.
كتابداران: بازآموزي و روزآمد سازي آموختهها، باز آموزي مهارتهاي سواد اطلاعاتي، باز آموزي مهارتهاي مديريت دانش، مديريت اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي، مهارتهاي تفكر انتقادي و خلاق، مهارتهاي ارزيابي و نظرسنجي، مهارتهاي پژوهش و تدريس، توانمندسازي كتابداران در شناخت و استفاده از فنون علمسنجي.
كتابداران و استادان: همكاري كتابداران با استادان در برگزاري برخي از درسها.
راهبردهاي پيشنهادي در پيوند با هدف راهبردي توسعة خدمات در حوزه پژوهش
پشتيباني از پژوهش: شناساندن و كاربرد پايگاهها و ابزارهاي مورد نياز، ايجاد دسترسي به نظامها و منابع اطلاعاتي براي پيشبرد پژوهش، بسترسازي براي بهرهگيري از مهارتهاي سواد اطلاعاتي، افزايش مهارتهاي پژوهشي استادان و امكان بهرهگيري از آنها، ارتقاي توليد و نشر آثار.
انجام پژوهش: ارزيابي عملكرد، طراحي برنامه راهبردي براي كتابخانه و تكتك فعاليتها، بررسي ضرورت و اثربخشي مديريت دانش در كتابخانه.
راهبردهاي پيشنهادي در پيوند با هدف راهبردي توسعه خدمات در حوزه مديريت اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي
كتابداران: پشتيبانيوتوسعهدسترسيبهنرمافزارهايكتابخانهاي، طراحيوهمكاريدرايجادبسترهايذخيرهوبازيابياطلاعاتدردانشگاه، ترويج استفاده از نرم افزارهاي مديريت منابع اطلاعاتي
راهبردهاي پيشنهادي در پيوند با هدف راهبردي توسعة خدمات در حوزة مديريت دانش
كاركنان: بهرهگيري از دانش و آموختهها و تجربههاي كاركنان با سابقه، بهرهگيري از فناوري در فرايند مديريت دانش، فراهم كردن امكانات براي اجراي مديريت دانش
راهبردهاي پيشنهادي در پيوند با هدف راهبردي توسعه خدمات در حوزه علمسنجي
راهبردهاي پيشنهادي در پيوند با هدف راهبردي توسعه خدمات در حوزة ارتباط و تعامل
كتابداران: افزايش ارتباطهاي درون دانشگاهي، افزايش ارتباط برون دانشگاهي
راهبردهاي پيشنهادي در پيوند با هدف راهبردي توسعه خدمات در حوزة آگاهيرساني، انتشارات و تبليغات
كتابداران: استفاده از امكانات و شيوههاي مختلف براي آگاهيرساني، افزايش انتشارات با هدفهاي آگاهيرساني و آموزش، توسعه تبليغات در مورد فعاليتها و خدمات، استفاده از انواع روشهاي مبتني بر فناوري و سنتي براي تبليغات.
راهبردهاي پيشنهادي در پيوند با هدف راهبردي توسعه خدمات در حوزه ارائه خدمات به معلولان
راهبردهاي پيشنهادي در پيوند با هدف راهبردي توجه به نيروي انساني
تأمين نيروي انساني در مورد علمسنجي و مديريت دانش، بازآموزي و روزآمد سازي آموختههاي كتابداران كنوني، باز آموزي مهارتهاي سواد اطلاعاتي، باز آموزي مهارتهاي مديريت دانش، مديريت اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي، مهارتهاي تفكر انتقادي و خلاق، مهارتهاي ارزيابي و نظرسنجي، مهارتهاي پژوهش و تدريس، توانمندسازي كتابداران در شناخت و استفاده از فنون علمسنجي
راهبردهاي پيشنهادي در پيوند با هدف راهبردي توجه به سازمان، مديريت و رهبري
حوزه تأمين نيروي انساني: تأمين نيروي انساني، فراهم كردن امكانات براي فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي، نظارت و كنترل آنها، آموزش، پژوهش.
حوزه مديريت اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي: مديريت اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي.
حوزه برنامهريزي و سياستگذاري براي اجراي مديريت دانش: برنامهريزي و سياستگذاري براي اجراي مديريت دانش، فراهم كردن امكانات براي اجراي مديريت دانش و نظارت و كنترل فعاليتها.
حوزه آگاهيرساني: سياستگذاري و برنامهريزي براي افزايش فعاليتهاي آگاهيرساني، انتشارات، تبليغات و نظارت و كنترل آنها.
حوزة رشد فرهنگ: رشد فرهنگ سازماني فعاليت در كتابخانه و ارائه الگوي رفتاري مناسب.
حوزة اعمال مديريت با رهبري: اعمال مديريت تؤام با رهبري ارزيابي منظم فعاليتها و استفاده از نتايج در رشد فردي كتابداران و رشد كتابخانههاي دانشگاه.
سخن پاياني
هر فعاليت علمي و پژوهشي در جهت كشف واقعيتها، شكافها و راهكارهاست. اين مطالعه نيز همچون مطالعه انجام شده در ده سال پيش (پريرخ، فتاحي و موسوي، 1380) بسياري از واقعيتها را در ساختار مديريتي، وضعيت نيروي انساني و تحولهاي محيطي، آشكار ساخت. در صورت اجراي پيشنهادهاي اين طرح، انتظار ميرود بر پاية هدفهاي راهبردي، راهبردهاي عملياتي و اقدامهاي پيشنهادي و نيز همياري و همكاري كتابداران، بتوان شكافها را پوشانيد و تحولاتي را سبب شد كه نقش كتابداران را در پيشبرد هدفهاي دانشگاه، رقابتهاي ملي و بينالمللي و توسعه كشور، نشان دهد. هدف اين مطالعه، تعيين راهبردها بود، اما براي اينكه كتابداران جوان و با تجربه در اين دانشگاه و يا هر دانشگاه ديگري در ايران بتوانند بر پاية فعاليتهاي شناسايي شده براي تحول، فعاليتهايي يكپارچه انجام دهند و در هدايت كتابخانههاي دانشگاهي در رسيدن به هدف يعني خدمترساني و پاسخگويي به نيازها توفيق يابند، اقدامهاي لازم در مورد هر فعاليت نيز تعيين شد. اگرچه اين برنامه براي كتابخانههاي دانشگاهي طراحي شده است، با قدري تغيير ميتواند به عنوان الگويي براي ديگر كتابخانهها نيز مورد استفاده قرار گيرد. با اجراي اقدامهاي تعيين شده در كتابخانههاي دانشگاهي و ديگر كتابخانهها، كتابداران به اين باور ميرسند كه ميتوانند منشأ تغيير و تحول باشند. كتابداران بايد با فراگيري دانش و مهارتهاي جديد و تحول در بينش خود، نسبت به وظايفي كه بر عهده دارند، اين تحول را از خود شروع كنند. سپس، تحول در كاربران و در سازمان مسئول، مانند دانشگاه را تجربه كنند. به اين ترتيب، آنها از نقش آفرينان اصلي در موفقيت سازمان مسئول مانند دانشگاه و شكلدهي به جامعة اطلاعاتي و دانشمدار، خواهند بود.
- استيسي، رالف (1384). تفكر استراتژيك و مديريت تحول: ديدگاههاي بينالمللي درباره پويايي سازمان. (ترجمه مصطفي جعفري و مهزيار كاظمي موحد). تهران: رسا.
- برايسون، جان (1381). برنامهريزي راهبردي براي سازمانهاي دولتي و غير انتفاعي (ويرايش دوم). (ترجمه عباس منوريان). تهران: مركز آموزش مديريت دولتي.
- ـــــــــــــــ (1386). برنامهريزي استراتژيك براي سازمانهاي دولتي و غيرانتفاعي (ويرايش 3). (ترجمه عباس منوريان). تهران: مؤسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامهريزي.
- پريرخ، مهري (1377). نقش آموزشي كتابخانههاي دانشگاهي: مروري بر مباحث عمده و جريان شكلگيري. كتابداري و اطلاعرساني آستان قدس رضوي، 1 (3)، 36-45.
- ـــــــــــــــ (1382). مديريت دانش، ابزاري براي ايجاد تحول در مديريت كتابخانهها. فصلنامه كتاب، 4 (4)، 112-127.
- پريرخ، مهري؛ سميه آخشيك، اكرم فتحيان و محمدرامين نادري (1390). برنامه راهبردي براي توسعه و تحول در خدمات كتابخانههاي دانشگاه فردوسي مشهد. مشهد: دانشگاه فردوسي مشهد.
- پريرخ، مهري؛ رحمتالله فتاحي و علي اصغر موسوي (1380). پژوهشي پيرامون وضعيت كتابخانههاي دانشگاه فردوسي مشهد و ارائه يك الگوي مناسب براي نظام اطلاعرساني كتابخانهها. مشهد: دانشگاه فردوسي مشهد.
- پريرخ، مهري و ديگران (1385). برنامه راهبردي براي توسعه خدمات كتابخانههاي سازمان مديريت و برنامهريزي: پژوهشي پيرامون بررسي وضعيت حاضر و ارائه الگويي براي تحقق وضعيت مطلوب ارائه خدمات. (سازمان مديريت و برنامهريزي كشور، معاونت امور اداري، مالي و منابع انساني، مركز مدارك علمي، موزه و انتشارات، 1385).
- پريرخ، مهري، و شعله ارسطوپور (1388). پژوهشي پيرامون تدوين برنامه راهبردي براي گروه آموزشي كتابداري و اطلاعرساني دانشگاه فردوسي مشهد: شناسايي مسائل، عوامل مطرح و مدل پيشنهادي. مطالعات تربيتي و روانشناسي: ويژهنامه كتابداري و اطلاعرساني، 10 (2)، ص. 201-226.
- پريرخ، مهري، و عاطفه شريف (1389). تدوين برنامه راهبردي انجمن كتابداري واطلاعرساني ايران. مشهد: دانشگاه فردوسي مشهد.
- جمالزاده، ميثم (1385). ارزيابي استراتژي توسعه صنعتي در قالب سند چشمانداز 20ساله. نشريه مركز تحقيقات دانشگاه امام صادق عليهالسلام نشريه پژوهشي، آموزشي و اطلاعرساني، (23).
- دياني، محمدحسين (1383).اصول و خدمات مرجع در كتابخانهها و مراكز اطلاعرساني. مشهد: كتابخانه رايانهاي.
- ديويد، فرد (1379). مديريت استراتژيك. (ترجمه علي پارساييان و محمد اعرابي). تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي.
- شجاعي، محمدرضا، و سوركالي پاشايي (در دست انتشار). برنامهريزي راهبردي فناوري اطلاعات و ارتباطات استان مازندران. علوم و فناوري اطلاعات.
- شيخ ابومسعودي، عباس (1382). برنامهريزي استراتژيك و كاربرد آن در مديريت. اصفهان: اردكان.
- كورال، شيلا (1380). برنامهريزي راهبردي براي خدمات كتابخانهاي و اطلاعاتي. (ترجمه مجيد اميدوار). تهران: مركز اطلاعات و مدارك علمي.
- فتاحي، رحمتالله (1363). پيرامون نقش آموزشي كتابخانه مركزي و مركز اسناد دانشگاه فردوسي مشهد. مشهد: دانشگاه مشهد، كتابخانه مركزي و مركز اسناد.
- موكهرجي، اجيت كومار (1375). تاريخ و فلسفه كتابداري. (ترجمه اسدالله آزاد). مشهد: آستان قدس رضوي.
- ميرزابيگي، مهديه (در دست انتشار). پژوهشي پيرامون تدوين برنامهريزي راهبردي كتابخانه زمينشناسي ايران با استفاده از مدل ديويد. علوم و فناوري اطلاعات.
- Corall, Sh. (2003). Strategic planning in academic libraries. Retrieved May 24, 2011fromwww.informaworld.com/smpp/content~db=all~ content=a713531872.
- Hache, D. (1998). Strategic Planning of Distance Education in the Age of Teleinformatics. Retrieved May 24, 2011, from http: //www.westga.edu/~ distance/Hache12.html.
- Lugg, R. & Fischer, R. (2004). Task-Based Strategic Planning: Changing Libraries through Workflow Analysis. Retrieved May 24, 2011, from http: //www.r2consulting.org/pdfs/Task-Based%20Strategic%20Planning .pdf.
- Macquarie University Library (2010). Macquarie University Library Strategic Plan 2010-2012. Retrieved May 25, 2011, from http:
//www.lib.mq.edu.au/about-the-library/Macquarie University Library Strategic Plan 2010-2012 Discussion Paper-1.pdf.
- Matthews, J. R. (2005). Strategic Planning and Management for Library Managers. London: Libraries Unlimited.
- McNicol, S., (2004). Academic libraries: Planning, outcomes and communication. Retrieved May 25, 2011, from http:
//www.ebase.bcu.ac.uk/docs/Outcomes_ project_report.pdf.
- New Mexico Library strategic planning. (2009). Retrieved 10 June, 2011 from lib.nmsu.edu/documents/StrategicPlan2009-2012.pdf
- Notre Dame Library Strategic planning. (2004). Retrieved 10 June, 2011 from http: //www.nd.edu/~adminoff/strategic/StratPlan.pdf
- Rader, H. (1995). User education and information literacy for the next decade: An international prespective. In Proceedings of the 61st IFLA General Conference (p. 20-26). August 20-25, 1995, Istanbul, Turkey.
- Shera, J. H. (1972). The foundations of education for librarianship. London: Wiley-baker and Mayes.
- Stoffle, D. C. J. (2009). The University of Arizona Libraries & Center for Creative Photography Strategic Plan 2009– 2013. Retrieved May 25, 2011, from http: // nca2010.arizona.edu/documents/Shared/Strategic%20 Plans/Colleges/Libraries.pdf.